مساله افسردگی پس از زایمان که یک اختلال شناخته شده است و با تغییرات هورمونی و مغزی پس از زایمان همراه است یک تشخیص است، اما مورد مهمتر روانپریشی پس از زایمان است که خیلی جدیتر از افسردگی پس از زایمان میتواند برای مادر عوارض به دنبال داشته باشد. البته روانپریشی پس از زایمان نوع بسیار نادری است که خیلی جدی است و مانند هر روانپریشی دیگری به نوعی قطع رابطه با واقعیت را به دنبال دارد.
روانپریشی پس از زایمان بسیار فراتر از یک افسردگی پس از زایمان است و ما در واقع با یک اختلال خیلی جدی روانی روبرو هستیم.
اما افسردگی که یک اختلال طبیعی پس از زایمان است با علایمی نظیر بیتفاوتی، بیتوجهی و بیرغبتی به خود و حتی کودک همراه است که به هیچوجه با چنین آسیبرسانی فجیعی همراه نخواهد بود پس در رابطه با مورد مادری که فرزند 16 روزه خود را کشته است با یک اختلال جدیتر، نادرتر اما ممکن روبرویم.
البته روانپریشی پس از زایمان بیشتر به نوع زندگی هر زن پیش از بارداری و زایمانش بازمیگردد و اینها همه مسائلی است که در حیطه تشخیص روانپزشکی قرار دارد. البته این اختلالها (افسردگی و روانپریشی پس از زایمان) معمولا گذرا هستند و در صورت همراه شدن با آگاهی و شناخت قابل کنترلند.
مهم این است که آگاهی این قدرت را به ما میدهد که بتوانیم از وقوع اختلالات جسمانی و روانی پیشگیری کرده و از پیامدهای سنگین و سهمگین آن مصون بمانیم. بنابراین لازم است که به هر کس که وارد مقطع جدیدی از زندگیاش میشود کمک شود تا اطلاعات کافی در مورد احتمال تغییراتی که حاصل میشود به دست آورد. البته این مساله را از همه افراد جامعه نمیتوان انتظار داشت اما این انتظار از متولیان و برنامهریزان سلامت روان و جسم کشور میرود که اطلاعات کافی و سهلالوصول را در این زمینه در اختیار افراد قرار دهند.
بنابراین به نظر میرسد باید در رابطه با همین مورد خاص در بخشهای زایمان سراسر کشور بروشورهایی پخش شود تا زنان بتوانند با آگاهی بیشتری با تغییراتی که ممکن است در آنها به وجود آید برخورد کنند.
بدون تردید هرچه اطلاعرسانی و انتقال آگاهی و دانش زندگی انسانها را بالاتر ببریم و آنها را توانمندتر کنیم، میتوانیم امیدوارتر باشیم که با مشکلات زندگیشان به شیوه مناسبتری برخورد کنند.
اینکه یک مادری نوزاد چند روزه خود را با چاقو میکشد یک فاجعه انسانی برای این خانواده است اما خیلی از والدین جوان نمیدانند که حتی با بچههای کجخلقشان چگونه برخورد کنند بنابراین اینگونه آگاهیها میتواند به تنظیم رابطه مادر و فرزند که بعدها پایه و اساس شکلگیری شخصیت آن کودک نیز میشود کمک کند.
بنابراین هرچه دورههای آموزشی پیش از بچهدار شدن برای والدین عمومیتر و در دسترس و حتی در جاهایی اجباری باشد، میتوانیم از بروز چنین فجایعی جلوگیری کرده و با بالا بردن آگاهی مادران هم فرزندان سالمتری داشته باشیم و همه شادمانی داشتن یک فرزند را برای خانوادهاش شاهد باشیم. منبع: روزنامه اعتماد
کودک یار
سهشنبه 26 مهرماه سال 1390 ساعت 08:47 ق.ظ