یک نویسنده گفت: هم اکنون کشورمان در حوزه ادبیات نوجوان و ادبیات خلاق، بسیار فقیر است به طوری که رمان نوجوان رو به ابتذال بوده و عمر زیادی از آن باقی نمانده است.
مهدی کاموس در گفت وگو با فارس «توانا» در خصوص وجه تمایز ادبیات کودک و نوجوان با ادبیات بزرگسالان، اظهار داشت: بحث ادبیات کودکان و نوجوانان و تفاوت های بین آن، یکی از مسائلی است که اخیرا از آن غفلت شده است.
وی با بیان اینکه تاکنون مسئله ادبیات کودک و نوجوان در کشورمان مغفول مانده است، اضافه کرد: معمولا ادبیات کودک و نوجوان در نظرسنجی ها، پژوهش ها، سیاستگذاری ها و آمار و ارقام باهم خلط می شوند و نتیجه آن چنین می شود که وقتی بحثی در مورد ادبیات کودک و نوجوان می کنیم، انگار از یک نوع ادبیات صحبت می کنیم در صورتی که ادبیات کودک با ادبیات نوجوان متفاوت است.
کاموس ادامه داد: نوع ادبیات و نوع نگارش کتاب های خردسالان و دانش آموزان دوره پیش دبستان با نوع ادبیات کودکان، نوجوانان و بزرگسالان متفاوت است. نویسنده کتاب «نخل بهشتی» بیان کرد: یک نویسنده در نگارش کتاب های خود نمی تواند برای تمامی گروه های سنی یک نوع مطلب بنویسد، زیرا نوشتن برای دانش آموزان دوره پیش دبستان با نوشتن برای گروه سنی نوجوان بسیار متفاوت است. وی با بیان اینکه تفاوت ادبیات کودک با ادبیات نوجوان بر اساس نوع مخاطب مشخص می شود، اضافه کرد: بدون تردید، نیازها و خلاقیت کودکان با نیازهای نوجوانان بسیار متفاوت است. کاموس ادامه داد: هم اکنون کشورمان در حوزه ادبیات نوجوان و ادبیات خلاق، بسیار فقیر است به طوریکه رمان نوجوان رو به اهتزاز بوده و عمر زیادی از آن باقی نمانده است.
نگارنده کتاب «نیایش نسل سرخ» بیان کرد: کانون پرورش و فکری کودکان و نوجوانان سعی بر آن دارد تا رمان نوجوان را احیا کند. وی اضافه کرد: یکی از دستاوردهای ادبیات کشورمان رمان نوجوان در دهه 60 بود زیرا نویسندگان بسیاری همانند محمد رضا سرشار، فریبا کلهر، محمد رضا بایرامی، خسرو باباخانی و فریدون عمو زاده خلیلی به نوشتن رمان نوجوان پرداختند و این، از دستاوردهای ادبیات ملی کشورمان شد.
کاموس ادامه داد: متاسفانه تاکنون از دستاورد های نویسندگان رمان کودک و نوجوان خوب حراست و حمایت نشده است به همین دلیل ناشر ترجیح می دهد به ترجمه و چاپ این رمان ها پرداخته و یا اینکه سراغ ادبیات غیرداستانی همانند دایرهالمعارف ها، لغت نامه ها و کتاب های علمی و آموزشی و داستان های علمی و تخیلی برود. خالق اثر «آسیب شناسی کتاب های دینی کودکان و نوجوانان» در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه چرا کشورمان در حوزه رمان نوجوان ضعیف شده است، بیان کرد: علل این ضعف به سیاستگذاری های نادرست غیردولتی، سیاستگذاری بخش خصوصی و ناشران مربوط می شود. وی با بیان اینکه انسان شناسی در ایران ضعیف و مهجور است، اضافه کرد: متاسفانه در کشورمان نوجوان به عنوان یک دوره هویتی از انسان، شناخته شده نیست چرا که ما در روانشناسی، انسان شناسی و جامعه شناسی نوجوان ضعیف هستیم.
کاموس ادامه داد: شناخت ما از نوجوان، شناخت کاملی نیست چرا که نویسندگان ادبیات کودک و نوجوان در این دهه اخیر موفق نشدند در خصوص رمان این قشر از افراد جامعه، کار در خوری خلق کنند. وی با بیان اینکه آثار ادبیات نوجوان در بین اقشار مردم کمتر شناخته شده است، افزود: هم اکنون تعداد نویسندگانی که برای گروه سنی نوجوان فعالیت می کنند، بسیار کم است زیرا تاکنون برای این قشر از افراد جامعه کتاب های داستانی و غیرداستانی با کیفیت نوشته، چاپ و ترجمه نشده است. کاموس اضافه کرد: کشورمان در حوزه رمان نوجوان ضعیف بوده; یعنی به نسبت دهه 60 ، شاهد خلق اثری قوی برای نوجوانان نبوده است.
نویسنده کتاب «مبانی زندگینامه داستانی» عنوان کرد: متاسفانه بیشتر نویسندگانی که در قالب ادبیات کودک و نوجوان به نگارش کتاب می پردازند با مخاطبان خود ارتباط تنگاتنگی ندارند که این امر باعث تولید انبوه آثار کم کیفیت و بی محتوا در بازار کتاب می شود. نگارنده اثر «نیایش نسل سرخ» عنوان کرد: تمام نویسندگان خوب ادبیات کودک و نوجوان دهه 30 تا 60 همانند صمد بهرنگی، محمود کلیمی، محمد رضا سرشار، مصطفی رحماندوست و فریدون عموزاده خلیلی از دل آموزش وپرورش بیرون آمدند و به نوعی چندین سال، سابقه تدریس در مدارس را داشتند. وی اضافه کرد: متاسفانه هم اکنون نویسندگان با دانش آموزان و نوجوانان ارتباط تنگاتنگ ندارند و نقطه اتصالی بین آنها دیده نمی شود همچنین، پشت میز نمی توان برای نوجوانان رمان نوشت کما اینکه با تماشای نوجوانان کوچه و خیابان هم نمی شود برای آنها اثری را خلق کرد.
کاموس ادامه داد: در دهه گذشته برخی از نویسندگان برای نوجوانان به نگارش کتاب پرداختند مثل ادبیات سوسیالیستی دهه 50 که در حوزه کودک و نوجوان از طریق کانون پرورش و فکری کودک و نوجوان برای این قشر از افراد جامعه خلق شد اما به دلیل اینکه آنها فقط به نوجوانان می نگریستند و نوع نگارش کتاب هایشان ویترینی و تزئینی بود ادبیاتشان پایدار نماند. وی اضافه کرد: با اینکه نویسندگان دهه 50 صاحب نام و مطرح بودند اما می بینیم که نویسندگان جوان تری که از دل آموزش وپرورش بیرون آمدند و ارتباط مستقیم با نوجوانان داشتند، ادبیاتشان پایدار و هنوز تجدید چاپ می شود.
کاموس با بیان اینکه تفاوت ادبیات کودک با نوجوان در تفاوت هویتی کودک و نوجوان است، عنوان کرد: دوره نوجوانی برای این افراد دوره شناخت جهان است چرا که او می خواهد بداند که به کجا آمده و به کجا می رود و اطرافش چه اتفاقی می افتد و همیشه سوالاتی برای او مطرح می شود. وی دوره مسئله دار شدن انسان را دوره نوجوانی دانست و افزود: تفاوت های دوره نوجوانی مغایر با دوره کودکی است زیرا دوره کودکی دوران آشنایی با هستی و خودشناسی بوده اما دوره نوجوانی دوره شناخت انتزاعی دنیا است.
خالق اثر «کار امروز را به فردا مینداز» بیان کرد: ادبیات داستانی نوجوان در نیمه دوم دهه 70 به این سو به سمت ابتذال رفته و اگر اسم چند نویسنده از جمله حمید رضا شاه آبادی، حمید رضا برایمی، فرهاد حسن زاده و فریبا کلهر را مستثنی کنیم نام دیگری را در عرصه رمان نوجوان نمی یابیم. وی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه گروه های سنی چگونه انتخاب شده اند، ادامه داد: در تفکیک گروه های سنی 3 دیدگاه وجود دارد; در دیدگاه نخست اصلا چنین تقسیم بندی هایی را قبول ندارند و دیدگاه دیگر تقسیم بندی ها را قبول دارند و دیدگاه سوم کسانی هستند که فی مابین هستند که معتقدند تقسیم بندی ها را به صورت کاربردی می پذیرند.
کاموس با بیان اینکه یک کودک از صفر سالگی نیز کودک است، اضافه کرد: از صفر سالگی; یعنی پیش از تولد کودک، چند ماهگی و یک سالگی به بالا برای کودکان، آثار های متعددی وجود دارد. وی با بیان اینکه برخی از نویسندگان به تالیف و ترجمه کتاب های ادبی برای جنین دوره بارداری پرداختند، ادامه داد: قصه هایی که مادر در دوران بارداری برای جنین می خواند بر روی رشد نوزاد تاثیر گذار است. نویسنده کتاب «نخل بهشتی» عنوان کرد: برخی از کارشناسان معتقدند که این مخاطب است که اثر را انتخاب می کند و هدف گذاری نویسنده، تعیین کننده نیست.
وی در خصوص برخی آثار دارای مخاطبان چندگانه، اضافه کرد: آثار بسیاری در دنیا به چاپ رسیده است، مثل اثر نویسندگانی همانند ژول ورن و دیکنز که با استقبال نوجوانان و کودکان قرار گرفته است و برخی از آثار که اخیرا دارای مخاطبان چندگانه هستند، مثل آثار نرگس آبیار و نظر آهاری; یعنی هم کودکان و نوجوانان و هم بزرگسالان آن آثار را می پسندند و در واقع این کتاب ها مخاطبان 2 و 3 گانه دارند. کاموس با بیان اینکه نوع تقسیم بندی ها بستگی به نوع نظام رسمی کشورمان دارد، ادامه داد: یکی از نظام های کشورمان وزارت آموزش و پرورش است که مخاطبان را به گروه سنی پیش دبستان، دبستان، راهنمایی و دبیرستان تقسیم کرده و نظام دیگر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است که مخاطبان را به گروه های سنی الف تا ه- تقسیم بندی می کند.
منبع: روزنامه شاپرک
اتفاقا داستانهای ایرانی رو خیلی دوست دارم
از این داستانهای باربی و ... بدم میاد
حسن کچل خیلی بهتره