موسسه خیریه سنا سازمانی غیرانتفاعی و غیر دولتی و انسان دوست، که انگیزه شکل گیری آن حمایت همه جانبه از کودکان مبتلا به سرطان وخانواده آنهاست.و درمان کودکان بیمار را براساس جدیدترین روشها و آخرین دست آوردهای علم پزشکی می داند.
با جلب مشارکت های مردمی وانواع کمک های بشردوستانه آنان اعم ازنقدی وغیرنقدی کودکان بیمار که توان معالجه را ندارند، در درمان و تحصیل یاری می نماید و همچنین دعوت از پزشکان و متخصصین و برگزاری سمینارهای علمی (درمان و پیشگیری از سرطان) بمنظور بالا بردن آگاهی جامعه از فعالیتهای دراز مدت این موسسه است.
کارکنان و یاوران موسسه صمیمانه با عشق وعلاقه بطور جدی و مستمر دوشادوش هم برای تحقق اهداف بشردوستانه تلاش می کنندو همیشه با افتخار پذیرای کودکان بیمار و خانواده های گرانقدرشان می باشد.
برای اطلاعات بیشتر به سایت موسسه خیریه سنا مراجعه کنید.
انجمن خورشید برای حمایت از حقوق شهروندی و قانونی افراد کمتوان ذهنی و تأمین آتیهای مناسب برای این افراد تأسیس شده است. خورشید انجمنی غیردولتی، خیریه و غیرانتفاعی است که مؤسسان و هیئت امنای آن متشکل از خانوادههایی هستند که یک یا دو فرزند کمتوان ذهنی دارند.
این انجمن از حمایت علمی و تخصصی تعدادی از رواشناسان و نیروهای با سابقه سازمان بهزیستی کل کشور در هیئت امنا استفاده می کند که داوطلبانه و بدون دریافت حقالزحمه به توانخواهان یاری میرسانند. مهم ترین اهداف این انجمن عبارت است از تلاش برای ارتقاء و تأمین حقوق فردی و اجتماعی و اقتصادی توانخواهان و کاهش معضلات ناشی از وضعیت ویژه آنان و ... . از اقدامهای انجام شده از سوی انجمن خورشید میتوان به موارد زیر اشاره کرد: تلاش در جهت شناساندن انجمن به سازمانها، مراکز، نهادها و مسئولان ذیربط دولتی و خصوصی، اجرای دورههای توانبخشی، آموزشی و حرفهای برای توانخواهان شامل تشکیل کلاسهای مهارتهای زندگی، موسیقی درمانی و ورزش درمانی، هنری و تئاتر و ... . از اساسیترین برنامه های آینده انجمن، تأسیس یک مرکز شبانهروزی برای حمایت مادی و معنوی از توانخواهان و ایجاد زمینه یک زندگی مطمئن برای آن ها است.
شماره تلفنها:
۰۲۱-۸۸۵۰۱۴۱۴
۰۲۱-۸۸۵۰۱۴۱۵
۰۲۱-۸۸۵۳۱۱۰۹
۰۲۱-۸۸۵۳۱۱۱۳
همه روزه از ۹ صبح تا ۵ بعد از ظهر، برای کمک رسانی به کودکان و نوجوانان و خانواده ها
پیچیده تر شدن روابط اجتماعی، صنعتی شدن کشور، سست شدن روابط عاطفی حاکم بر خــانواده، شکـاف بین نسلی، بیکاری، فقـر، مهاجرت بی رویــه به شـهرهـای بزرگ، افزایش حاشیه نشینی و ... زمینــه منــاسبی برای گسترش آسیب های اجتماعی فراهم آورده است.
کودکان و نوجوانان از آسیب پذیرترین گروه های جامعه بوده و گذار تغییرات اجتماعی، زندگی آنها را بیش از همه دچار اختلال و نابسامانی می کنـد. در نتیجـه ضـرورت دسترسـی آنهـا به راهنمـایی هـای گستــرده بیش از پیش احساس می شود.
از آنجا که مشاوره و گفتگو یکی از راهبردهای مهم پیشگیری از آسیب های اجتماعی است، انجمن اقدام به راه اندازی صدای یارا نمود.
مزایای کمک رسانی تلفنی:
- در دسترس بودن و امکان برقراری ارتباط سریع و آسان
- آشکار نشدن هویت تماس گیرنده (که تسهیل کننده انتقال احساسات و عواطف و ایجاد ارتباط مناسب و مددکارانه است)
- صرفه جویی در وقت و هزینه
- کمک به پیشگیری از حوادث ناگوار برای کودکان و نوجوانان
- ترویج فرهنگ مشاوره و کمک رسانی در کشور
صدای یارا اولین خط تلفنی کمک فکری به کودکان و نوجوانان است که از دی ماه سال 1379به همت انجمن حمایت از حقوق کودکان شروع به کار نموده است.
پاسخگویان این خطوط، از میان داوطلبان دارای تحصیلات و تجارب کاری در زمینه های روان شناسی، مشاوره و مددکاری اجتماعی، پس از گذراندن دوره های آموزشی، انتخاب شده و در ساعات و روزهای مشخص و برنامه ریزی شده با کد اختصاصی به ارائه خدمات داوطلبان می پردازد.
صدای یارا بر مبنای این باور ایجاد شده است که هر کودک و نوجوان صرف نظر از طبقه اجتماعی، جنسیت، نژاد، استعداد و ... باید در مواقع ضروری بتواند از کمک های فکری مناسب برخوردار شود. در همین راستا انجمن می کوشد کودکان، نوجوانان و خانواده ها را با مطالب مندرج در پیمان نامه حقوق کودک و مفهوم حق و مسئولیت آشنا سازد.
روش اجرا
هدف صدای یارا از مشاوره های تلفنی، تشخیص، درمان و حتی ارائه راه حل به صورت مستقیم نیست، بلکه پاسخگویان داوطلب، با توجه به اصول علمی مشاوره، مصاحبه و تجارب علمی در این زمینه، ابتدا با تماس گیرنده رابطه ای همدلانه برقرار می کنند. سپس در روند مکالمه، با مطرح کردن سؤالات مناسب، همراه با وی به بررسی وضعیت پرداخته، او را به سمتی هدایت می کنند که خود بتواند مسائل را تجزیه و تحلیل نماید. پس از بررسی راه کارهای مختلف و مشخص شدن نکات مثبت و منفی، از تماس گیرنده خواسته می شود که راه حل مناسب را با توجه به شرایط خاص خود انتخاب کند.
اهداف صدای یارا:
1ـ همفکری و گفتگوی همدلانه با کودکان و نوجوانان و والدینی که در ارتباط با مسائل آنها تماس می گیرند.
2ـ توانمندسازی تماس گیرندگان در جهت شناخت مشکل خود و یافتن راه حل های مناسب و اصولی در شرایط دشوار ، با در نظر گرفتن منافع عالیه کودک و نوجوان.
3ـ هماهنگی و همکاری بر مبنای پیمان جهانی حقوق کودک در چارچوب قوانین داخلی با ارگان ها و سازمان های دولتی و غیر دولتی که در زمینه مسائل و رفاه کودکان فعالیت می کنند.
4ـ پژوهش بر اساس نتایج حاصله از بررسی مسائل و مشکلات طرح شده در صدای یارا و ارائه راهکارهای علمی و کاربردی برای رفع این مشکلات و بهبود شرایط زندگی کودکان و نوجوانان.
5ـ بالا بردن سطح آگاهی جامعه و جلب افکار عمومی در باره مشکلات کودک و نوجوان به ویژه کودک آزاری و ارائه راهکارهای عملی در جهت رفع این معضل.
6ـ ارائه خدمات مشاوره ای تلفنی در زمینه مسائل مربوط به کودکان و نوجوانان برای کسانی که علاقمند هستند ناشناس باشند یا به دلیل مشکلات اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی امکان استفاده از مراکز مشاوره حضوری را ندارند.
7ـ اطلاع رسانی راجع به مراکز مشاوره و مؤسساتی که در زمینه های تخصصی مختلف در ارتباط با کودکان و نوجوانان فعالیت دارند.
8ـ ارجاع موارد کودک آزاری به کمیته مددکاری جهت پیگیری های لازم .
9ـ کمک به سالم سازی شرایط روانی خانواده جهت ایجاد کانون امن برای کودکان و نوجوانان
پیشنهادهای صدای یارا برای بهبود شرایط کودکان در ایران:
- ایجاد شورای عالی کودک به منظور انسجام در سیاست گزاری و تدوین برنامه ملی برای کودکان و نوجوانان
- ایجاد پناهگاه های امن و مناسب به منظور حمایت از کودکان و نوجوانان در معرض آسیب و خشونت و کودکان فراری، با بهره گیری از مددکاران مجرب و تلاش جهت بازسازی خانواه های آنان
- آموزش زوج های جوان و آشنا ساختن آنها با مسئولیت هایشان در مقابل کودک و ایفای نقش یک والد مسئول و آگاه و همچنین آشنا نمودن کودکان با حقوق خود
- بازنگری در نظام ارزشیابی در مدارس برای مقابله با آسیب پذیری کودکان و نوجوانان در مقابل والدین و مربیان آموزشی و تحصیلی
- ارائه خدمات مشاوره ای، مددکاری، روانشناسی و تربیتی به تفکیک منطقه و محله، به ویژه در محلـه هـای در معرض آسیب، به صورت آسان و قابل دسترس برای خانواده ها:
1.ایجاد امکانات مناسب و سالم در زمینه ورزش و اوقات فراغت برای کلیه کودکان و نوجوانان
2.آموزش مهارت های زندگی و اجتماعی در مقاطع مختلف تحصیلی کودکان و نوجوانان برای مواجهه مناسب با موقعیت های دشوار زندگی
3.استفاده از مددکاران اجتماعی در سازمان های مرتبـط با مسائل کودکان برای بررسـی صلاحیت والدین و سرپرستانی که کودکان خود را مورد آزار و اذیت قرار می دهند و شناسایی اولیای کودک آزارگر و ایجاد دوره های درمانی الزامی برای آنها و گسترش جلسات خانواده درمانی
معرفی واحد مددکاری
با افزایش فقر، بیکاری، مهاجرت بی رویه به شهرهای بزرگ، حاشیه نشینی، سست شدن روابط عاطفی حاکم بر خانواده، شکاف بین نسلی، عدم آگاهی والدین از شیوه های صحیح تربیت فرزند و حقوق کودکان و عدم برنامه ریزی اساسی از سوی مسئولین امر جهت ارتقای آگاهی خانواده ها و تأمین نیازهای اساسی آن ها و ... زمینه را برای گسترش آسیب های اجتماعی فراهم نموده است.
کودکان و نوجوانان آسیب پذیرترین قشر جامعه هستند و گذار تغییرات اجتماعی و بی توجهی به رفاه عمومی زندگی آن ها را بیش از همه دچار اختلال و نابسامانی می کند.
از آنجایی که روزانه مواردی در خصوص کودک آزاری (جسمی، روانی و جنسی) کودکان بی سرپرست، واداشتن کودکان به قاچاق، خرید و فروش مواد، کارهای سخت و زیانبار، ممانعت از تحصیل، اخراج از خانه، فرار از خانه، عدم دسترسی کودکان به خدمات درمانی و بهداشتی به دلیل بی توجهی و فقر فرهنگی والدین و یا مشکلات مالی خانواده، در معرض اعتیاد قرار گرفتن کودکان در خانواده های معتاد و ... به صدای یارا (تلفن کمک فکری به کودکان و نوجوانان) و دفتر انجمن حمایت از حقوق کودکان از سوی همسایگان، اقوام، پلیس 110، مرکز تلفن 118، مدارس و خانواده ها گزارش هایی می شود که علاوه بر مشاوره های تلفنی، پی گیری و مداخله های تخصصی و حرفه ای مددکاری را طلب می نماید. بنابراین تشکیل کمیته مددکاری ضرورتی اجتناب ناپذیر بود.
فعالیت های واحد مددکاری:
کمیته مددکاری انجمن متشکل از اعضایی است که دارای رشته تحصیلی و تجارب عملی در زمینه علوم اجتماعی و تربیتی هستند. این افراد پس از جذب، در جلسات و کارگاه های آموزشی در زمینه ی اصول مددکاری، مداخله در بحران، مهارت های ویژه ارتباط با افراد، اصول خانواده درمانی و ... حضور می یابند و پس از کسب مهارت و توانمندی های لازم جهت پی گیری موارد گزارش شده، فعالیت خود را در این کمیته آغاز می کنند.
مددکار تمام وقت دفتر انجمن، پس از دریافت گزارش کلیه موارد نیازمند پی گیری، آن ها را به مددکاران داوطلب ارجاع می دهد و در صورت نیاز به معاضدت های حقوقی، از مشاوران و وکلای انجمن نیز کمک گرفته می شود.
هدف مددکاران اجتماعی از پی گیری موارد کودک آزاری، تعقیب آزار رسانان به عنوان مجرم نیست، بلکه با اعتقاد به دیدگاه سیستمی، مسائل و مشکلات را در سه سطح فردی، خانوادگی و جامعه مورد بررسی قرار می دهند و علی رغم محدودیت های قانونی، سعی می کنند با خانواده ها ارتباط برقرار کرده و از طریق بازدید از منزل و انجام مصاحبه، نیازهای خانواده، کودک و علل مسائل و مشکلات را شناسایی و با استفاده از تکنیک های مشاوره و خانواده درمانی در جهت رفع موانع و معضلات اقدام می نمایند. در صورتی که والدین و سرپرستان درگیر مشکلات حاد روانی، اعتیاد، بیکاری، فقر و ... باشند از طریق ارجاع آن ها به مراکز مشاوره ای، درمانی و ترک اعتیاد، ایجاد اشتغال و جلب کمک های مالی سازمانی حمایتی و افراد خیر، در جهت بازتوانی خانواده ها تلاش می کنند و چنانچه اگر بعد از اقدامات اولیه مددکاری، احتمال سوء استفاده و آزار مجدد کودکان توسط سرپرستان و اعضاء خانواده وجود داشته باشد، از طریق اداره سرپرستی و مراجع قضایی در خصوص صدور حکم عدم صلاحیت سرپرستان و تحویل آن ها به اقوام و خانواده های صلاحیت دار و یا مراکز نگهداری پی گیری های لازم به عمل می آید.
اهداف واحد مددکاری:
1- آشنا ساختن والدین با شیوه های تربیت صحیح و علمی فرزندان و تنویر افکار عمومی نسبت به پیامدهای منفی تنبیه کودکان از طریق برگزاری همایش ها و جلسات آموزشی و ... (پیشگیری اولیه)
2- انجام مشاوره و مصاحبه با والدین و کودکان در معرض آسیب و در صورت لزوم ارجاع آن ها به سازمان های رفاهی و خدماتی به منظور تأمین نیازهای اساسی خانوده و رفع مشکلات آنان (پیشگیری ثانویه)
3- مداخله به موقع مددکاران در خانواده هایی که کودکان مورد آزار و سوء استفاده واقع می شوند، به منظور حمایت و مساعدت از کودکان و جلوگیری از آزار مجدد آنان (پیشگیری ثالیثه)
4- ارائه گزارش کودک آزاری به رسانه های گروهی، مطبوعات و نهادهایی که در زمینه رفاه و حقوق کودکان فعالیت می نمایند با هدف جلب توجه مسئولان به نقایص و کمبودهای قوانین و عدم ضمانت اجرایی آن ها
5- ارائه طرح جامع و کاربردی در جهت پیشگیری کودک آزاری به مجلس شورای اسلامی به منظور بازنگری در قوانین به نفع کودکان
6- تأکید بر نقش مددکاران اجتماعی در پی گیری موارد کودک آزاری، خشونت های خانگی به عنوان یک الگوی کارآمد مداخله در بحران
محله دوست دار کودک
تجربیات ملی و بین المللی در زمینه پیشرفت و توسعه کشورها بیانگر این مهم است که انسان محور اصلی توسعه در هر کشور میباشد و زمانی برنامههای توسعه پایدار در یک کشور با موفقیت همراه خواهد بود که جایگاه انسان به عنوان محور توسعه پایدار به صورت عملی در برنامههای جاری مورد توجه قرارگیرد. بنابراین در حال حاضر سیاست ها به سوی توانمندسازی آحاد مردم ،تمرکز زدایی و رویکردهای مبتنی بر جامعه تغییر جهت داده است به گونهای که کلیه بخشها در جریان توسعه یافتگی با یکدیگر همراه و همگام باشند.
تاکید بر کودک، خانواده، جامعه وسازمانهای محلی موجبات تاکید بر برنامههای توانمندسازی را فراهم نموده، همچنین سبب میشود تا هیچ قشری از افراد جامعه که به نوعی در توسعه دخیل هستند از قلم نیافتند. چشمانداز پژوهشهای مبتنی بر شواهد موید لزوم وجود نگاه همه جانبه و ادغامیافته در فرایند پژوهش، برنامهریزی، مداخلات و ارزیابی برنامهها میباشد. بنابراین حرکت به سوی مشارکت همگانی، ایجاد تشکلها و تبادل اطلاعات از اقدامات اساسی خواهد بود. هر یک از دستاندرکاران برنامه سهم مهم و ارزشمندی در پیشبرد برنامه خواهند داشت. کلیه ذینفعان بخصوص بخش دولتی نیازمند دستیابی به مهارتهای جدید میباشند
بررسی ادبیات در سطح ملی و بیناللملی بیانگر لزوم توجه به کودک و نیازهای او به صورت مجموع میباشد و بر انجام پژوهشهای مبتنی بر جامعه برای رسیدن به توسعه پایدار تاکید دارد.
محله دوست دار کودک چیست؟
1. مبتنی بر جامعه است؛
2. کودک محور است؛
3. رویکرد پایین به بالا دارد؛
4. نگاه همه جانبه به تمامی کودکان دارد؛
5. مراقب است تا هیچ کودکی از دریافت خدمات اولیه و اساسی محروم نشود؛
6. دارای سیستم خدمات یکپارچه و ادغامیافته میباشد تا بر مشکلاتی که برای مقابله با آنان در سطح محلی و ملی برنامه مشخصی وجود ندارد، فائق آید؛
7. برای توانمندسازی مادران، خانواده، محله و جامعه تلاش میکند تا نیازهای اساسی کودکان که بعضا مورد غفلت قرار میگیرد، به خصوص در گروههای آسیبپذیر، مورد توجه قرار گیرند؛
8. فضای مناسب همکاری و همفکری را برای کلیه ذینفعان برنامه اعم از شهرداریها، شوراهای محله، مراکز دولتی، مراکز پژوهشی و سازمانهای بینالمللی فراهم میسازد تا نسلی پویا و کارآمد بوجود آید.
9. خود را ملزم به رعایت حقوق کودکان ،بخصوص حق مشارکت کودکان، میداند؛
10. کودک در معرض خطر شناسایی و به ارگان مسئول بر اساس مشکل ارجاع داده شود.
تعریف کودک: بر اساس کنوانسیون بینالمللی حقوق کودک، هر فرد دارای سن کمتر از 18 سال کودک محسوب میشود.
ضرورت اجرا:کودک قبل از سن 6 سالگی به تکامل غایی خود خواهد رسید. مراقبت از کودک در سنین قبل از دبستان(پیش دبستانی) برای اینکه به تکامل برسد، بسیار حساس بوده و نیاز به توجه ویژه دارد. یکی از مسایل مهم در زمینه رشد و تکامل کودک و آمادگی او برای ورود به جامعه و بازار کار، توجه به نیازهای متعدد او اعم از نیازهای اجتماعی، فیزیکی، تغذیهای، سلامت، آموزش پیش از دبستان، سایر آموزشهای اولیه و مرتبط، سطح سواد مادر و تسهیلات فرهنگی و تفریحی میباشد.
موسسه همیاران غدا اولین طرح ایجاد محله دوستدار کودک خود را با همکاری موسسه تغذیه، سلامت، توسعه و موسسه پژوهشی کودکان دنیا در محله دروازه غار تهران اجرا نمود و اکنون با بهره گیری از درس های آموخته حاصل از آن، این رویکرد را در اجرای سایر پروژه های توانمندسازی و کاهش فقر در نقاط مختلف کشور مورد توجه قرار داده است.
منبع: موسسه همیاران غدا
معرفی خانه کودک ناصرخسرو
یکی از طرح های انجمن، آموزش و توانمند سازی کودکان در وضعیت دشوار با تأکید بر کودکان آسیب پذیر شهری است. خانه کودک ناصرخسرو یکی از پروژه های انجمن در قالب طرح مذکور می باشد که بخشی از منطقه 12 (محلات ناصرخسرو، پامنار و بازار تهران) را در بر می گیرد.
گروه هدف این مرکز کودکان و نوجوانان (زیر 18سال) هستند. همچنین کلیه افرادی که در ارتباط مستقیم و غیرمستقیم با گروه هدف باشند، مانند والدین و مربیان را شامل می شود.
اهداف
- ارتقاء سطح دانش و آگاهی گروه های هدف نسبت به حقوق کودکان، بهداشت فردی، روانی و حقوق شهروندی.
- تغییر نگرش و رفتار گروه هدف نسبت به حقوق کودکان.
- ایجاد حس مسئولیت بین مردم منطقه و گروهای هدف نسبت به محیط خود و تشویق به مشارکت در مسائل اجتماعی در جهت تغییر نگرش با مد نظر داشتن کنوانسیون حقوق کودک.
برنامه ها
1. آموزش:
برنامه های آموزشی این طرح با هدف توان افزایی کودکان و کسب مهارتهای زندگی شامل کلاس های آموزشی مهد کودک و پیش دبستانی، کلاسهای تقویتی از ابتدایی تا کنکور، کلاس های حرفه آموزی شامل خیاطی، آرایشگری، کامپیوتر و کلاس های آموزشی زبان، آموزش خانواده (مادران) و برگزاری اردوهای آموزشی–تفریحی برای کودکان از برنامه های این طرح است.
2. بهداشت و سلامت:
- آموزش و ارتقای بهداشت جهت حفظ سلامت کودکان در مقابل امراض و بیماری ها (برگزاری کلاس های آموزشی بهداشت فردی، بهداشت روانی و...)
- بیماریابی و ارجاع کودکان به مرکز درمانی تخصصی
- تلاش در جهت شناسایی امکانات درمانی رایگان و کم هزینه
- احداث پایگاه بهداشت توسط مرکز بهداشت شرق تهران با هدف تنظیم خانواده و پایش رشد کودکان
3. مددکاری:
- تشکیل پرونده مددکاری برای کودکان و الویت بندی نیازهای آنان و ارجاع آنها به مراکزذیصلاح و پیگیری تا رفع مشکل کودکان.
- تلاش برای پیگیری حضانت و تهیه شناسنامه برای کودکان فاقد شناسنامه
- تلاش برای بهبود وضعیت کودکان در زمینه های آموزشی و رفاهی (کودکان بازمانده از تحصیل)
4. روابط عمومی:
به منظور اطلاع رسانی در مورد مسائل و مشکلات، نیازها و توانمندی های کودکان، تبلیغ حقوق و منافع کودکان در افکار عمومی جذب منابع مالی، همکاری های فکری و اجتماعی فعالیت می کنند که تهیه گزارش عملکرد و دستاوردهای خانه کودک و همچنین برگزاری نمایشگاه ها و مناسبت ها از مهمترین موارد تعریف شده در این برنامه است.
5. ایجاد کتابخانه ی کودک و نوجوان:
به منظور ارتقای سطح دانش و تشویق کتابخوانی اولین کتابخانه کودک و نوجوان در منطقه در سال 86 در خانه ی کودک افتتاح شد و برنامه هایی از قبیل امانت دادن کتاب، کتابخوانی گروهی ، دعوت از نویسندگان کودک و نوجوان و برگزاری جشن تشویق فعالان کتابخانه و... را شامل می شود.
گزارشی از فعالیت های فوق برنامه خانه کودک ناصرخسرو
گزارش کلاس فوتبال
در تابستان 89 جهت برگزاری کلاس ورزشی فوتبال برای تعداد 60 نفر از پسران محلی برنامه ریزی شد. در دو گروه سنی از پسران ثبت نام به عمل آمد و 2 گروه 30 نفری از پسران8-13 سال و 14-18 سال برای فوتبال تشکیل شد. در همین راستا ابتدا اقدام به جذب مربی حرفه ای فوتبال از یکی از تیم های مطرح تهرانی (راه آهن) کردیم. در مرحله بعد نیز لیست وسایل مورد نیاز به کمک یکی از حامیان مالی انجمن تهیه شد.
افراد ثبت نام شده هر دو گروه روزهای زوج از ساعت 7-10 به طور منظم در کلاس ها شرکت و به صورت تئوری و عملی مهارتها و تکنیک های ورزش فوتبال را فرا گرفتند.
در پایان فصل تابستان و با اتمام دوره آموزشی ورزش فوتبال تعداد 20 نفر از پسران که فراگیری دوره عملی و تئوریک را با نتایج بهتری به اتمام رسانده بودند در آزمون ورودی تیم راه آهن شرکت کردند و 3 نفر از آنها در تیم نوجوانان راه آهن پذیرفته شدند که هم اکنون نیز به صورت حرفه ای تمرینات باشگاه را دنبال میکنند.
در طول سال تحصیلی نیز کلاسها با زمان کمتر و تعداد کمتری از نوجوانان، با همکاری مربیان داوطلب کماکان برقرار بود. تیم فوتبال خانه کودک ناصرخسرو در طول سال تعداد 4 بازی دوستانه با تیم های محلی و تیم فوتبال خانه کودک ناصرخسرو انجام داد که در همه آنها نیز با نتایج قابل قبولی به پیروزی رسیدند.
درحال حاضر با توجه به مستعد بودن و استقبال بسیار زیاد تعدادی از نوجوانان منطقه به این رشته ورزشی، مربی تیم در پی مذاکراتی که با مسئولین مربوطه داشته اند، اقدام به ثبت تیم ناصرخسرو به عنوان تیم رسمی فوتبال نموده اند. برای انجام این امر اقداماتی جهت بیمه اعضای تیم و ... پیش نیاز است که در حال انجام می باشد.
نیازهای فعلی تیم:
- توپ فوتبال استاندارد
- کفش ورزشی برای بازیکنان
- گرمکن و لباس ست ورزشی
- هزینه بیمه ورزشی بازیکنان تیم
دوره شنا آموزشی ویژه دختران
در خرداد ماه 1390 ، با هدف جذب هر چه بیشتر دختران محله و حضور بیشتر آنها در برنامه های ورزشی و تفریحی، طرح دوره آموزشی شنا برای تعداد 30 نفر از دختران 11 تا 18 سال را تهیه و پس از تامین اعتبار توسط حامیان مالی انجمن حمایت از حقوق کودکان اجرا شد.
خانه کودک ناصرخسرو جهت استمرار حضور این دختران در خانه کودک و بهره مندی از سایر کلاسهای مجموعه یک پکیج آموزشی برنامه ریزی کرد. در این طرح دختران بطور مستمر و مداوم روزهای زوج در نوبت صبح را با برنامه های در نظر گرفته شده از طرف این مجموعه می گذرانند. کلاسهای برنامه ریزی شده برای این گروه سنی از دختران: مهارتهای زندگی، بهداشت بلوغ، مهارتهای حرکتی (باله) و حقوق کودک می باشد. و در نوبت بعد از ظهر نیز جهت آموزش شنا به مجموعه ورزشی ادیب اعزام می شوند.
محل برگزاری دوره آموزشی شنا، مجموعه ورزشی ادیب (واقع در خیابان ری، خیابان ادیب) می باشد. بعد از ثبت نام تعداد مشخص شده بر اساس طرح ارائه شده، این تعداد از دختران به طور مرتب، 3 روز در هفته (روزهای زوج ) از ساعت 1_3 در کلاس آموزشی حاضر شدند و در حال حاضر جلسات پایانی این دوره آموزشی را میگذرانند.
خانه کودک ناصرخسرو در نظر دارد جهت تشویق و تکمیل آموزش شرکت کنندگان در این دوره، همین تعداد را در ماه آینده جهت دوره آموزش شنا (مقدماتی 2) ثبت نام و معرفی نماید.
دوره آرایشگری
در مهر ماه سال 1389در راستای طرح توانمند سازی و کارآفرینی برای دختران تحت پوشش خانه کودک ناصرخسرو، تعداد 15 نفر از دختران علاقمند به فراگیری حرفه آرایشگری توسط خانه کودک ناصرخسرو شناسایی شدند. پس ازتامین هزینه طرح توسط حامیان مالی انجمن حمایت از حقوق کودک و خانه کودک ناصرخسرو، برای گذراندن این دوره در یکی از آرایشگاههای تحت نظر سازمان فنی و حرفه ای ثبت نام و طی یک دوره 6 ماهه آموزشهای مربوط به آرایش و پیرایش را به صورت تئوری و عملی دیدند.
در آغاز اردیبهشت ماه سال 1390 کلیه این تعداد از مهارت جویان در امتحان تئوری آرایشگری که از طرف سازمان فنی و حرفه ای برگزار گردید شرکت کردند و تعداد 12 نفر از آنها با کسب حدنصاب نمره آزمون کتبی تئوری این مرحله را با موفقیت به پایان رساندند.
در اواسط اردیبهشت ماه سال 90 نیز کلیه دخترانی که در مرحله اول آزمون شرکت کرده بودند و آن را با موفقیت گذرانده بودند، در امتحان عملی سازمان فنی و حرفه ای شرکت کردند و همه این 12 نفر در این آزمون پذیرفته شدند.
در حال حاضر 3 نفر از این گروه جذب بازار کار در همین حوزه شده اند و سایر هنرآموزان هم پس از دریافت مدارک رسمی فنی و حرفه ای در نظر دارند یک آرایشگاه محلی احداث کنند و به صورت گروهی و مشارکتی مشغول به کار شوند.
در پایان لازم به توضیح می باشد مدارک معتبر و رسمی فنی و حرفه ای این هنرجویان سه ماه پس از امتحان عملی آنها آماده می شود. که متعاقبا یک نسخه کپی آن به حضورتان تقدیم می گردد.
اهداف
هدف کلی "جمعیت جوانان هزاره سوم" تلاش برای ایجاد شرایطی است که در آن کودکان از کلیه حقوق طبیعی و انسانی خود برخوردار شوند. این حقوق عموماً در "پیماننامه حقوق کودک" سازمان ملل متحد تبیین گشته و به امضای دولت ایران نیز رسیده است.
برنامههای عملی
برای رسیدن به اهداف موردنظر، "جمعیت" با توجه به امکانات و شرایط اجتماعی راهکارهایی را ارائه میدهد. در حال حاضر با سازماندهی چند کارگروه، بخشهای متفاوت هدف اساسی خود را دنبال میکند. کارگروههای فعال در حال حاضر عبارتند از : کارگروه آموزش، کارگروه بهداشت و سلامت، کارگروه هنری و ادبی، کارگروه فنی و تدارکات، کارگروه روابط عمومی، کارگروه تشکیلات و هماهنگی کارگروه حقوقی و کارگروه مالی.
فعالیت در هر یک از کارگروهها داوطلبانه است و هر داوطلب بنا بر ذوق، تمایل و آمادگی خود میتواند در یک یا چند کارگروه فعال شود. فعالیت کلیه کارگروهها معطوف به کار فرهنگی، اجتماعی و فعالیت آموزشی، بهداشتی و شخصیتی از کودکان، به ویژه کودکان کودکان محروم است.
پروژه "خانه کودک کار محمودآباد"
یکی از پروژههای "جمعیت جوانان هزاره سوم" خانه کودک کار محمودآباد میباشد. محل این پروژه در جنوب شرقی تهران در منطقه کورههای آجرپزی واقع شده است. محمودآباد از توابع شهر ری و یکی از محلات فقیرنشین و حاشیهای است. کودکان محل حتی از دسترسی به آموزش رسمی نیز محروم هستند. فعالان "جمعیت" در مهرماه 87 از این منطقه بازدید کردند و با مشاهده وضعیت کودکان منطقه، تصمیم گرفتند پایگاه آموزشی- بهداشتی برای کودکان احداث کنند. پس از 3 ماه تلاش داوطلبان "جمعیت" و حمایتهای انساندوستانه چند حامی، سرانجام خانه کودک کار محمودآباد کار خود را در آذر 87 آغاز کرد. هماکنون 120 کودک به صورت روزانه در کلاسهای سوادآموزی و 80 کودک در کارگاههای مهارتهای زندگی و مهارتهای فنی تحت تعلیم هستند.
ما چه میگوییم :
عضویت در "جمعیت جوانان هزاره سوم"
عضویت در "جمعیت" داوطلبانه است. کافی است فرم داوطلبی را پر کرده و امضاء کنید. با هر اندازه وقت که داشته باشید میتوانید در کنار اعضاء دیگر به فعالیت بپردازید.
ساعت کار خانه محمود آباد :
8 صبح الی 17 در ایام هفته و 9 الی 13:30 روزهای تعطیل
تلفن های تماس :
09355272954
برای اطلاعات بیشتر به سایت جمعیت جوانان هزاره سوم مراجعه کنید
یک روز با کودکان کار در خانه کودک مهر دروازه غار
"خانه امید" در دروازه اعتیاد
مریم نظری
تا رسیدن به خانه کودک مهر، چشمها یا معتادانی را میبینند که روی خود خم شدهاند و چرت میزنند یا مردانی که محلیها میگویند پخش کننده مواد هستند. کودکانی هم هستند که در بیغوله اعتیاد، بین آنهایی که بوی مواد میدهند، میپلکند. معتادها از در و دیوار دروازهغار آویزانند. معتادهایی که در پارک «خواجوی کرمانی» جمع میشوند و در برابر چشمان بچههای این محله، سوزن سرنگ را در رگهای خشکیده شان فرو میکنند. کارتن خوابهایی هم هستند که این پارک سرزمینشان است. همچنان که خود ساکنان دروازه غار میگویند، این جا آخر خط است. انگار تکه ناجوری است که با کوکهای مبهم به پایتخت وصله شده است. پایت را که به دروازه غار بگذاری خودت میبینی که نه از «دروازه» خبری است و نه از «غار». این جا سرزمین معتادان و کودکان کار است. اینجا اما، همه کودکان، نشانی «خانه کودک مهر» را میدانند؛ چه کودکانی که آن جا درس میخوانند و چه کودکانی که به دلیل کوچکی ساختمان خانه کودک، یک سال را با حسرت و انتظار سر میکنند تا نوبت درس خواندنشان برسد. همین که بپرسی «از کدام طرف؟» با تو همراه میشوند و تا «خانه کودک» همراهی ات میکنند.
خانه کودک از بچهها شناسنامه نمیخواهد
«خانه کودک مهر» ساختمانی قدیمی دارد که معاونت اجتماعی شهرداری منطقه 12 آن را در اختیار «موسسه حمایتی خانه مهر کودکان» قرار داده است. این خانه از آن ساختمانهایی است که عمرشان تمام شده و مُهر فرسوده رویشان خورده است. «لیدا بشیری» مدیر خانه کودک اگرچه آرزوی داشتن مکان بزرگتری برای آموزش کودکان را دارد اما میگوید:«فقط شهرداری است که در این باره کمک میکند. هیچ اثری از بقیه نهادها نیست.» تا دلت بخواهد در این خانه شور و کودکی موج میزند. 150 کودک از 6 تا 12 ساله طی دو نوبت از ساعت 9 صبح تا 3 بعدازظهر در خانه کودک مهر آموزش میبینند اما عدهای دیگر هم هستند که بعد از مراجعه به این خانه، آخرین امیدشان هم ناامید میشود. بشیری میگوید:«امکان رسیدگی و آموزش برای سیصد کودک را داریم اما مشکل کمبود جا مانع میشود. بچههای زیادی هستند که میآیند و به ما التماس میکنند. اما چه کنیم که دیگر جا نداریم.» سرتا سر این خانه، به رنگ آسمان، آبی است و سه کلاس آن به اسم رنگها نامگذاری شده است. بنفش، آبی و سبز. بچهها همان بدو ورود میروند به دفتر و به خانم بشیری سلام میکنند. ابوالفضل آنچنان این جا با دوستانش میخندد و بازی میکند که انگار نه انگار 6 ساعت در روز وقتی بین زبالهها میگردد، حتی با نگاه، هم نگاه پرسشگر رهگذران را پاسخ نمیدهد. همان ابوالفضلی که دلش میخواهد وقتی بزرگ شد، «رئیس» شود تا به جای رئیس پدرش که همیشه داد میزند، به کارگرانش مرخصی بدهد. الهام این جا با بچههای دیگر فرقی نمیکند. هیچکس در این کلاسها صدایش نمیزند: افغانی! هیچکس از او شناسنامه نمیخواهد. علی این جا غذا میخورد و زبان انگلیسی یاد میگیرد. هفتهای یک روز هم پای کامپیوتر مینشیند و با ماوس روی آیکنها کلیک میکند. درست مثل بچههایی که وقتی پدر و مادرهایشان از او گل میخرند روی صندلی عقب ماشین نشستهاند و رویشان را از او برمی گردانند.
اینجا ملیت معنا ندارد
توی این خانه قدیمی، نه قومیت معنایی دارد و نه ملیت. آوردن اسم افغانی و عرب ممنوع است. این جا همه یکسان هستند. این قانون این خانه است. مدیر خانه کودک میگوید: «در خانه کودک ممنوع است که کسی به زبان بیاورد که اهل کجاست یا از دیگری در این باره بپرسد. تمام ملیتها را در یک جا جمع کرده ایم. مهم نیست بچهها شناسنامه دارند یا ندارند. بچههای حاصل ازدواجهای موقت و ازدواج با مهاجران که بدون شناسنامه هستند در این منطقه فراوانند. خوبی کار به این است که آخرش خود بچهها هم خودشان را باور میکنند و میفهمند که بین توانمندیهایشان با بچههای دیگر که در بالای شهر زندگی میکنند، فرقی نیست. حقیقت این است که این ما هستیم که به بچهها برچسب میزنیم. تنها فرق این کودکان این است که در دروازه غار به دنیا آمدهاند.»
بشیری معتقد است:«اگر فقر به خانهای نفوذ کند هنوز مهر و محبت هست اما جایی که اعتیاد هم اضافه شود، بچه به عنوان یک کالا مطرح میشود و از آنها انتظار میرود که برای خانواده پول بیاورند.آنها تا آخر شب در خیابانها هستند بدون رسیدگی بزرگ ترها و آخر شب هم که میآیند اگر آن مقدار پول را نیاورند باید کتک بخورند.»
کارفرهنگی زمانبر اما شیرین است
توی دفتر خانه کودک، مرد جوانی نشسته است که برای کمک داوطلبانه آمده است. «مجتبی» که خود روزی از کودکان این خانه کودک بوده حالا که دانشجوی رشته مهندسی عمران است، آمده تا به آنهایی که مثل خودش هستند کمک کند. در چهره هر کدام از این کودکان گذشته خود را میبیند و برایشان آیندهای چون خود تصویر میکند. میخواهد سه ماه تابستان رابا بچهها ریاضی کارکند. برای آنهایی که ریاضی شان ضعیف است از ضرب بگوید و از محورهای مختصات. «فوزیه» هم امسال نمیخواهد بچهها را تنها بگذارد. فوزیه که روزی با لباس پسرانه در تولیدیهای پوشاک و در محیطی مردانه کار میکرد، حالا دختر جوانی است که سال آخر دبیرستان است. فوزیه هم آمده است تا به بچهها زبان و ریاضی درس بدهد.
بشیری میگوید:«کار فرهنگی همین است. سالها طول میکشد تا نتیجهاش را ببینی اما حالا که این جوانها را میبینم نتیجه فعالیت هایم را گرفته ام. من این بچه را پس از چند سال، راهی مدرسه دولتی کردم و دیگر خبر نداشتم. اما او پرسان پرسان این جا را پیدا کرده تا به بچههای دیگر کمک کند.» این تنها نتیجه نیست. بچههای این خانه هیچوقت همدیگر را تنها نمیگذارند. بشیری تعریف میکند: «سال 86، شهرداری این خانه را دراختیار ما قرار داد قبل از آن در مکانی در شوش فعالیت داشتیم اما به دلیل بروز مشکلاتی نقل مکان کردیم. »
بازی یا کار، کدام حق کودکان است؟
«بازی حق کودک است»این را روی دیوار خانه کودک نوشتهاند اما این حق فقط در داخل خانه کودک حاکم است و بیرون از اینجا و در «دروازه غار» تنها حقی که برای کودکان به رسمیت شناخته میشود، کار است. دروازه غار سرزمین کودکانی است که فقر روی دستانشان کبره بسته و مهر اعتیاد روی پیشانیهایشان خورده است. بازی برای آنها، آرزویی است که تنها وقتی کار نمیکنند در میان سرنگهای مصرف شده معتادان تزریقی در تنها پارک این محله رنگ واقعیت به خود میگیرد. این جا دروازه غار است. این جا از شعارهای زیبا و قاب گرفته در باب حقوق کودک خبری نیست. زندگی برای بچههای دروازه غار فقط کار است و کتک و پولی که شبها باید پیش از رفتن به خانه به پدر معتادشان تحویل دهند تا اجازه ورود به خانه را پیدا کنند. این جا همه چیز سیاه و سفید است. رنگ ندارد مردمان این جا انگار از جنس دیگری هستند. از جنس اعتیاد، از جنس فقر و حسرت. زندگی برای میترای 10 ساله اما از جنس کار در خیابان است. میگوید:«از آن دستمال کاغذیهایی میفروشم که فال دارد.» سرنوشت او اما نه فال حافظ میشناسد و خبر خوش!
سرنوشت او کار برای تهیه پول مواد پدراست. هر روز بدون وقفه و تعطیلی از بعدازظهر تا 10 شب نگاهش را به چشمهای رهگذران میدوزد و میپرسد:«دستمال کاغذی با فال میخواین؟» خانم بشیری میگوید:«بچهها آن زندگی را هنوز باور ندارند از سختیهای کارشان نمیگویند. آنها با هیچکس در این باره حرف نمیزنند. روز اولی که دکتر آمده بود معاینه شان کند از همه پرسیده بود صبحانه چه خورده اید؟ همه پاسخ دادند: خامه و عسل! غافل از اینکه این بچهها شام هم نخورده بودند. بچهها سختیهایشان را پنهان میکنند.» مسئولان خانه کودک مهر با کمک خیرین حتی به قیمت دادن پول به خانوادهها، به بچهها آموزش میدهند.مدیر خانه کودک میگوید: «گاهی یک خانواده دیگر میآید همان مبلغی را که این کودک در زمان بودن سرکلاس به دست میآورد میدهد تا خانوادهاش بگذارند بیاید سر کلاس. با آموزش دیدن آینده بچه عوض میشود. همه تلاش ما این است که بچه آموزش دیدن را از دست ندهد.» میترا 10 ساله است. دو خواهربزرگتر دارد و پدری که معتاد است. پدری که هر شب حاصل 6 ساعت راه رفتن در خیابان و دستمال کاغذی فروختن میترا را دود میکند و میفرستند هوا. خودش میگوید:«بابام کارگر است به چمنها رسیدگی میکند و آنها را آب میدهد اما 100 هزار تومان بیشتر حقوق نمیگیرد.» از کار که بپرسی ابتدا سکوت میکند. بعدازظهرها کجا میروی میترا؟ «با پدرم میروم میدان فاطمی دستمال کاغذی بفروشم. پدرم کار نمیکند فقط مواظبم است. خرج خانه را من میدهم.» میترا دلش میخواهد معلم شود. دلش میخواهد لباسهای نو بپوشد و دیگر دستمال کاغذی نفروشد. میترا دلش میخواهد یک پسر داشته باشد. پسری که به زور کار نمیکند و کامپیوتر دارد.
بچهها چه میآموزند؟
همیشه از یک اتفاق آغاز میشود. از تلنگری که مسیر زندگی را تغییر میدهد و برای بشیری این تلنگر با دیدن کودکانی آغاز شد که در حوالی یافت آباد دستفروشی میکردند. مدیر خانه کودک میگوید:«سیزده سال پیش بود که یک روز توی ماشین نشسته بودم و چند کودک را دیدم در حال دستفروشی. اینکه این کودکان علاوه بر اینکه کار میکنند، از بازی و خانواده سالم محروم هستند، آموزش هم نمیبینند و چون آموزشی درکار نیست آینده متفاوتی هم نخواهند داشت همین شد که رفتم در پارکی در حوالی همان منطقه و با دوتا از این کودکان خواندن و نوشتن را آغاز کردم.» اما کودکانی که بشیری آنها را «بچههای من» میخواند هر روز بیشتر و بیشتر شدند. او میگوید:«روز دوم دیدم که 4 نفر آمدهاند و روز سوم 7 نفر شدند و همین طور تعدادشان بیشتر شد. اما این بچهها برای یک مداد از خانواده تا سرحد مرگ کتک میخوردند. یا زمستان بود و این بچهها توی برف با لباس نامناسب و دمپایی میآمدند. همین شد که کم کم به فکر یک «NGO» ثبت شده افتادم که بتواند کمکهای مردمی جذب کند.» خانه کودک مهر با این انگیزه شکل گرفت که کودکان کار، جایی برای آموزش داشته باشند و علاوه بر درسهای معمول مهارت زندگی را بیاموزند. لیدا بشیری میگوید:«همه دلشان برای کودکان کار میسوزد. اما همه از کنار آنها میگذرند. اما در خانه کودک مهر این کودکان را آموزش میدهیم و تلاش داریم به آنها حرفهای بیاموزیم و آنها را سرگرم کنیم. حتی یک پزشک هم هفتهای یک روز میآید و بچهها را معاینه میکند. از همه مهمتر این است که این بچهها «نه» گفتن را بیاموزند. این بچهها باید برخورد با خشونت را بیاموزند. اینها در معرض خطراتی هستند که سرفصلهای کتابهای آموزشی مصوب به هیچ دردشان نمیخورد.» وقت آموزش تمام شده است. عقربههای ساعت، 3 را نشان میدهند. صدای زنگ توی خانه کودک میپیچد. زنگی که پایانی بر شادی امروز این کودکان بیپناه است. بیرون خانه کودک، خورشید در آسمان خودنمایی میکند. تا یک ساعت دیگر کار روزانه این کودکان آغاز میشود. کودکانی که در خانه کودک آموزش نمیبینند، همان چند ساعتی از روز را که کار نمیکنند در بین سرنگهای مصرف شده معتادان در تنها پارک این منطقه روزگار میگذرانند. دروازه غار وصله ناهمگون تهران است. بیرون از خانه کودک تا چشم کار میکند معتادانی دیده میشود که در گوشهای چرت میزنند.
منبع: تهران امروز
برای اطلاعات بیشتر به سایت موسسه حمایتی خانه مهر کودکان مراجعه کنید
درین اواخر یک بار دیگر شاگرد ان معصوم دختر هدف حمله کیمیاوی دشمنان علم و معرفت در کشور قرار گرفت، براساس گزارشها تعدادی از شاگردان اناث لیسه محمود عراقی زمانی به شفاخانه منتقل شدند که هنگام ورود به مکتب علائم مسمومیت سردردی و بیهوشی در وجود ایشان به مشاهده رسید، طی چند ماه اخیر این سومین باریست که شاگردان اناث درکشور ما آماج حملات ضد بشری وغیر اسلامی دشمنان علم و فرهنگ قرار میگیرند ، دو ماه قبل بیش از شصت نفرشاگرد ان اناث در شهر چاریکار مرکز ولایت پروان بعلت مشابه به شفاخانه منتقل گردیده بودند..
در ماه نوامبر سال گذشته دو موترسیکل سوار بر گروپی از شاگردان اناث لیسه میرویس خان در حومه شهر قندهار زمانی به تیزاب پاشی آغاز نمود که شاگردان بعد از ختم دروس مکتب روانه خانه های خویش بودند دراثر پاشیدن تیزاب روی و صورت تعدادی از شاگردان و چند تن از معلمین لیسه میرویس خان هوتکی صدمه دیده ، گفته میشود که جرا حت ناشی از پاشیدن تیزاب بروی یکی از شاگردان چنان شدید بود که وی جهت تداوی بخارج کشور انتقال گردید، براساس گزارشات حادثه متذکره چنان فضائی ترس واضطراب را در میان والدین شاگردان بوجود آورد که برای مدتی تعدادی از خانواده ها از رفتن اطفال شان به مکتب جلوگیری نموده ولی خوشبختانه بزودی والدین شاگردان حاضر شدند اطفال شانرا دوباره به مکتب فرستاده در مقابل اعمال ضد اسلامی دشمنان علم و معارف تسلیم نشوند.
طی سه سال اخیردر ولایات جنوب و شرق کشور دها مکتب بوسیله گروه های مخالف دولت بحریق کشیده شده ویا بعلت نبود امنیت مسدود گردیده که در اثر آن هزاران طفل واجد شرایط مکتب از حق طبعی فراگیری تعلیم وتربیه محروم گردیده اند در بعضی مناطق شاگردان و معلمین مکاتب تهدید و حتی بشهادت رسیده اند، چنین به نظر میرسد که دشمنان علم و معرفت تلاشهای منظم و هماهنگی را برای محروم ساختن اطفال و نسل جوان کشور از نعمت تعلیم و تربیه آغاز نموده اند آنها میخواهند نسل جوان و بالنده کشور ما را در این قرن بیست ویکم از حق تعلیم و تربیه محروم نموده در جهل ونادانی نگاه دارند..
موسسه بشری هسکو که هدف آن ارتقای معارف و کمک به اطفال بی بضاعت و محروم وطن است اینگونه اعمال ضد اسلامی دشمنان وطن راکه با روحیه دین مبین اسلام و ارزشهای جهانی حقوق بشر کاملا در تضاد قرار دارد شدیدا محکوم نموده از مقامات ذیربط دولتی و نیزسران و مشران محلی تقاضا بعمل می آورد تا هرگونه تلاش لازم را بکار برند تا همچو حوادث دردناک در آینده تکرار نگردد.
اطفال کشور امید و آینده وطن ما بوده فراهم آوری زمینه تعلیم وتربیه برای آنها وجیبه اخلاقی همه هموطنان شریف ما در داخل و خارج کشور است.
منبع: موسسه بشری هسکو