کودک یار

معرفی بهترین ها برای کودکان

کودک یار

معرفی بهترین ها برای کودکان

تشنج در نوزادان

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز،  تشنج شایعترین واقعه عصبی در دوره نوزادی است. سیستم عصبی نارس نوزادان در مواجهه با علل متفاوت پاسخ غیر اختصاصی به صورت تشنج می دهد‏ به همین دلیل است که اغلب تشنج نوزادی با افزایش سن بهبـود کامل می یابد. ولی گاه عوارضی گذرا یا ماندگار بر جای می گذارد

●  علت تشنج در نوزادان چیست ؟

۱- کمبود اکسیژن رسانی به مغز مانند مسمومیت حاملگی جدا شدن جفت ، صدمات حوالی زایمان

۲- اختلالات مانند کاهش قند خون ، کاهش کلسیم و منیزیم ، کاهش یا افزایش سدیم خون

۳- خونریزی داخل مغزی که بیشتر در نوزادان نارس شایع است .

۴- عفونت ها مانند مننژیت

۵- اختلالات دستگاه عصبی

۶- اعتیاد مادر به مواد مخدر

۷- سکته مغزی نوزادان

۸- سندرم محرومیت دارویی یا مواد مخدر

شایعترین علل تشنج در دوران نوزادی ، نرسیدن اکسیژن به مغز آنهاست که ممکن است در اثر حوادث زایمانی برای کودک همچون پیچیدن بند ناف به دور گردن آنها و یا نارس بودن کودک به وجود آید .

●  والدین چگونه بفهمند که نوزاد تشنج دارد ؟

در صورت وجود حرکات غیرطبیعی اندام ها ، پرش های عضلانی تکراری ، لرزش پلک ها ، سفت شدن اندام ها ، حرکات شبیه مکیدن یا جویدن

در دهان ، حرکات غیرطبیعی و انحراف چشمها و یا توقف تنفس به مدت بیش از ۲۰ ثانیه و کبود شدن نوزاد حتما به پزشک یا بیمارستان مراجعه نماید .

همه حرکات غیر طبیعی نوزاد تشنج نیست و ارزیابی نوزاد برای تشخیص قطعی تشنج باید توسط پزشک انجام شود .

اگر با گرفتن حرکات غیر طبیعی اندامها متوقف شود تشنج نیست .

چگونه پزشک علت تشنج نوزاد را تشخیص می دهد ؟

تشنج نوزاد معمولاً علامت یک بیماری زمینهای است که نیاز به ارزیابی فوری داد که باید در بیمارستان انجام شود .

●  ارزیابی بیمار شامل :

۱- گرفتن شرح حال دقیق

۲- معاینه کامل

۳- انجام آزمایش خون مانند قند ، کلسیم ، منیزیم ، و سدیم

۴- گرفتن مایع کمر

۵- انجام آزمایشات تکمیلی مانند سونوگرافی ، نوار مغز ، سی تی اسکن مغز و یا MRI

●  درمان تشنج نوزادی چیست ؟

تشنجی که در ۲۸ روز اول عمر روی می دهد به علت اینکه تکامل عصبی نوزاد را به مخاطره میاندازد ، یک فوریت پزشکی است که به سرعت در جهت درمان آن باید اقدام شود .

۱- نوزاد باید در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان بستری شود .

۲- اقدامات درمانی اولیه مانند باز نگهداشتن راههای هوایی ، دادن اکسیژن ، تخلیه ترشحات ، تهویه  مناسب و قطع تغذیه دهانی و نمونه گیری خون انجام می شود .

۳- برای نوزاد داروهای ضد تشنج شروع می‌شود .

●  آیا تشنج نوزادی عوارض بعدی دارد ؟

بستگی به علت تشنج ، جواب سیتی اسکن و MRI وزن هنگام تولد و سن حاملگی نوزاد دارد . اگر نوزاد نارس بوده و وزن تولد او کم باشد یا جواب سیتی اسکن غیر طبیعی باشد نوزاد ممکن است در آینده مشکل داشته باشد.

داروی ضد تشنج تا چه زمانی باید مصرف شود مدت زمان استفاده از دارو (معمولاً قرص فنوباربیتال) بر اساس نظر پزشک معالج با توجه به معاینه عصبی و جواب آزمایشات تعیین می شود .

●  آیا تشنج در نوزادان شایع است ؟

تشنج در ایام نوزادی از همه ایام عمر شایعتر است . ۲نوزاد از هر ۱۰۰۰ نوزاد ترم دچار تشنج درماه اول زندگی میشوند تشنج در نوزاد نارس و کم وزن شیوع بیشتری دارد .

●  تشنج در نوزادان چه علایمی دارد ؟

تشنج در نوزادان علایم متفاوتی دارد ممکن است به صورت حرکات شدید اندام ها ، پرش های عضلانی تکراری ، لرزش پلک ها ، سفت شدن اندام ها ، حرکات شبیه مکیدن یا جویدن در دهان ، گریه غیر طبیعی یا حرکات غیر طبیعی چشمها دیده شود . در بعضی نوزادان تنها علامت تشنج توقف تنفس به مدت بیش از ۲۰ ثانیه و کمبود شدن نوزاد است (که بیشتر در نوزادان نارس دیده می‌شود.

منبع:پزشکان بدون مرز

مسابقه بین المللی نقاشی کودکان با موضوع محیط زیست

بیست و دومین مسابقه بین المللی نقاشی کودکان 

مسابقه بین المللی نقاشی کودکان باموضوع محیط زیست  از سال 1991 هرساله با همکاری برنامه محیط زیست سازمان ملل (UNEP) و  بنیاد صلح جهانی‌ و محیط زیست مستقر در کشور ژاپن و شرکتهای بایر و نیکون ژاپن  به طور مشترک برگزار می گردد و تاکنون بیش از 3 میلیون کودک از 150 کشور جهان  در این مسابقه شرکت کرده اند. موضوع امسال این مسابقه، "آب سرچشمه زندگی، از کجا می آید؟" است و کودکان و نوجوانان ۶ تا ۱۴ ساله می توانند در آن شرکت کنند. کودکان و نوجوانان علاقه مند به شرکت در این مسابقه باید نقاشی های خود را تا ۱۰ اسفند (۲۹فوریه ۲۰۱۳) بفرستند. برنامه محیط زیست سازمان ملل از همه کودکان دنیا دعوت کرده تا برای این مسابقه نقاشی بکشند و آن را به نشانی دفتر منطقه ای UNEP در منطقه خود بفرستند. 

نقاشی هایی که برای شرکت در این مسابقه فرستاده می شوند باید این شرایط را داشته باشند: 
1. نقاشی‌ها باید روی کاغذ A4 یا A3 کشیده شده باشند.
2. نام کامل داوطلب، سن (روز، ماه و سال تولد به تاریخ میلادی)، جنسیت، نشانی کامل، شماره تلفن و نشانی الکترونیکی روی کاغذی جداگانه به انگلیسی در پشت نقاشی چسبانده شود.
3. سبک نقاشی آزاد است: مداد رنگی، مداد شمعی، آبرنگ و غیره
4. آثاری که در مسابقه‌های دیگر شرکت داده شده باشد پذیرفته نخواهد شد.
5. نقاشی هایی که به شخص  یا سازمان یا مارک خاصی اشاره داشته باشند، پذیرفته نخواهند شد.
6. هیچ کلمه یا متنی نباید در نقاشی نوشته شود.
7. فقط به آثاری که با پست فرستاده می شوند، ترتیب اثر داده خواهد شد.
8. شما می توانید بیش از یک درخواست ارسال کنید

جوایز مسابقه:
الف) برنده های جهانی:
جایزه اول: به یک نفر ۲۰۰۰ دلار آمریکا به همراه یک سفر رایگان به یکی از گردهمایی های برنامه محیط زیست سازمان ملل برای کودکان و نوجوانان و یک پلاک و چندین جایزه دیگر.
 جایزه دوم: به یک نفر 1۰۰۰ دلار آمریکا به همراه یک سفر رایگان به یکی از گردهمایی های برنامه محیط زیست سازمان ملل برای کودکان و نوجوانان و یک پلاک و چندین جایزه دیگر.
جایزه سوم : به سه نفر به هریک دیپلم افتخار(غیرنقدی)
جایزه چهارم: به 10 نفر به هریک دیپلم افتخار(غیرنقدی)
جایزه پنجم: به 35 نفر به هریک دیپلم افتخار(غیرنقدی) 

ب)برنده های منطقه ای:
علاوه بر برنده های جهانی فوق، هر یک از مناطق آفریقا، آسیا و اقیانوسیه، آسیای غربی، اروپا، آمریکای لاتین و کارائیب و شمال آمریکا هرکدام یک برنده منطقه ای خواهند داشت که ۱۰۰۰ دلار آمریکا و یک سفر رایگان به گردهمایی کودکان و نوجوانان برنامه محیط زیست سازمان ملل جایزه هریک از آنها خواهد بود.

شرکت کنندگان در مسابقه توجه داشته باشند که نقاشی هایی که برای شرکت در این مسابقه فرستاده می شوند به هیچ عنوان برگشت داده نخواهد شد و برای آگاهی بخشی در زمینه حفاظت از محیط زیست و توسعه پایدار در انتشارات و نمایشگاه های سازمان ملل به کار برده می شوند.

لازم به ذکر است انتخاب برنده ها کاملاً منصفانه و بی طرفانه توسط سازمان ملل انجام می شود و برنده دور قبل( بیست و یکمین مسابقه بین المللی نقاشی کودکان) خانم دیانا فان 13 ساله از ایالات متحده آمریکا بود.

زمان اعلام نتایج مسابقه:
الف) نام برندگان منطقه ای جایزه در روز ۲۲ آوریل ۲۰۱۳ اعلام خواهدشد.
ب) برندگان جهانی نیز در روز ۵ ژوئن (۱۵ خرداد) که روز جهانی محیط زیست است معرفی خواهند شد. 

شرکت کنندگان از قاره آسیا و اقیانوسیه بایدنقاشی های خود را به این نشانی بفرستند: 
Ms Tanawan Sarabuddhi
United Nations Environment Programme
Regional Office for Asia and the Pacific
2nd Floor, United Nations Building
Rajdamnern Nok Avenue
Bangkok 10200 THAILAND
Telephone no: (662) 288-2314
Fax no: (662) 280-3829
Email: uneproap@un.org or tanawan.sarabuddhi@unep.org
منبع: سلامت 118

یکی دیگر از دانش آموزان « شین آباد » درگذشت

یکی دیگر از دانش آموزان مصدوم حادثه آتش سوزی شین آباد به‌دلیل شدت سوختگی جان باخت، بدین ترتیب با گذشت حدود 24 روز از این حادثه دلخراش در مدرسه انقلاب اسلامی و مرگ «ساریا رسول زاده»، تعداد کشته ها به 2 نفر افزایش یافت،هم اکنون از میان 28 دانش آموز مصدوم، 13 نفر در بیمارستان سینای تبریز و 3 دانش آموز دیگر در بیمارستان امام (ره) ارومیه بستری هستند. 

«ساریا» در شرایطی به‌دلیل شدت جراحات جان خود را از دست داد که تیم های پزشکی از هفته گذشته جراحی پلاستیک روی این دختران را آغاز کرده بودند و منتظر بهبودی او بودند. پیش از این «سیران یگانه» نیز 5 روز پس از حادثه به‌دلیل شدید بودن سوختگی ها قربانی این حادثه شد. رسول خضری ــ نماینده پیرانشهر و سردشت در مجلس ــ در گفت و گو با آرمان، شدت جراحات ساریا را کمی کمتر از سیران عنوان کرد و گفت:« ساریا بامداد روز جمعه در بیمارستان سینای تبریز جان باخت.» بر اساس اعلام او، این دانش آموز کلاس چهارم ابتدایی، دچار 45 درصد سوختگی از بیرون شده بود، اما به‌دلیل ضعیف بودن و وخیم بودن حالش، نتوانست در برابر بیماری مقاومت کند و در نهایت جان باخت. 

خضری تاکید می کند سایر دانش آموزان مصدوم در شرایط بهتری قرار دارند با این حال به‌دلیل اینکه سوختگی شرایط پیچیده ای دارد، باز هم احتمال مرگ مصدوم دیگری وجود دارد. به گفته نماینده مردم پیرانشهر و سردشت در مجلس، شرایط فیزیکی دانش آموزان در وخیم شدن حال و مرگشان تاثیر دارد. او با بیان اینکه در روزهای اخیر، یکسری اقدامات از جمله برداشتن بافت های سوخته از روی «ساریا» انجام شده بود، ادامه می‌دهد:« متاسفانه این دانش آموز تحمل حداقل جراحی را هم نداشت.» با این حال نماینده پیرانشهر تاکید می کند ساریا و سیران، وخیم ترین مصدومان این حادثه بودند.«البته در میان مصدومان هنوز هم سوختگی 35 تا 45 درصد وجود دارد که برای نجات از مرگ نیاز به دعا دارند، حتی پزشکان نیز نمی توانند اظهار نظر قطعی درباره درمان این دانش آموزان داشته باشند.» 

بر اساس اعلام خضری با مرگ تلخ ساریا، تعداد مصدومان بستری شده در دو بیمارستان ارومیه و تبریز به 16 نفر رسید، سایر مصدومان به‌دلیل سطحی بودن سوختگی مرخص شده و در منزل تخت درمان قرار گرفته اند. خضری همچنین از اعزام سه دانش‌آموز مصدوم به مشهد خبر می دهد.« مذاکراتی با دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام و مقرر شد که عصر جمعه 3 دانش‌آموز حادثه دیده پیرانشهر به مشهد اعزام شوند.» به گفته او، این مصدومان در بیمارستان سینای تبریز بستری شده بودند. آتش سوزی مدرسه انقلاب اسلامی شهر شین آباد از توابع شهرستان پیرانشهر، پانزدهم آذر ماه زمانی رخ داد که دانش آموزان پشت نیمکت های کلاس درس نشسته بودند که در اتفاقی نابهنگام، بخاری هنگام انتقال از کلاس درس، شعله ور شد و 29 دانش آموز را مصدوم کرد.

با گذشت 24 روز از این حادثه، 2 تن از دانش آموزان جان خود را از دست داده، 16 نفر همچنان بستری هستند و 11 نفر نیز مرخص شدند. 

مدرسه انقلاب اسلامی در دو شیفت دخترانه و پسرانه با 360 دانش آموز در حالی فعالیت خود را ادامه می‌دهد که به گفته خضری، هنوز هم برای گرم کردن کلاس های درس از بخاری نفتی کاربراتوری استفاده می شود. این در حالی‌است که بیش از 10 سال از لوله کشی گاز آن منطقه می گذرد. وزیر آموزش‌وپرورش دیروز در پیامی درگذشت سارینا را به خانواده او و مردم آذربایجان غربی و مردم سراسر کشور تسلیت گفت.


منبع: روزنامه آرمان به نقل از انجمن حمایت از حقوق کودکان

تیراندازی در دبستانی در آمریکا ۲۷ کشته بر جای گذاشت

گزارش ها حاکی است که در تیراندازی در یک مدرسه ابتدایی در ایالت  کانِتیکِت  آمریکا  در روز جمعه  ۱۴ دسامبر 2012 دست کم بیست و هفت نفر کشته شده اند. طبق این گزارش ها بیست تن از کشته شدگان دانش آموز هستند.


به گزارش شبکه تلویزیونی «سی ان ان»،‌ این تیراندازی در ساعت ۹:۴۵ دقیقه صبح به وقت محلی  در مدرسه ساندی هوک در شهر نیوتاون در کانتیکت روی داده است و مدیر دبستان و روانشناس دبستان نیز کشته شده اند.

پل ونس، یک مقام پلیس ایالت کانتیکت، گفته است: ۱۸ دانش آموز  و شش بزرگسال در جریان تیراندازی فرد مهاجم در مدرسه سندی هوک کشته شده اند.  فرد مهاجم نیز در مدرسه کشته شده است.

این مقام پلیس اضافه کرده است: دو دانش آموز  مجروح در این حادثه در بیمارستان جان سپردند.

به گزارش «سی ان ان» یک نفر مرتبط با فرد مهاجم نیز در شهر نیوتاون نیز کشته شده است. که بنابر این برخی از گزارش ها مادر  فردی است که به مدرسه سندی هوک حمله کرد.

با این حال  پلیس ایالت کانتیکت حاضر نشد که هویت فرد کشته در شهر نیوتاون را به عنوان مادر فرد مهاجم تایید کند.

به گزارش «سی ان ان» جنازه مادر فرد مهاجم  که در این مدرسه به عنوان معلم کار می کرده در خانه اش کشف شده است. 

گزارش رسانه های خبری آمریکا حاکی است که فرد مهاجم احتمالا دست به خودکشی زده است.

 «سی ان ان»  فرد مهاجم  را آدام لانزر بیست ساله معرفی کرده است. طبق این گزارش برادر فرد مظنون  نیز بازداشت شده است. ولی تاکنون اتهام علیه وی ایراد نشده است.

به گزارش «سی ان ان»  آدام لانزر  از سه اسلحه ای که به طور قانونی به نام مادرش بوده در این حمله استفاده کرده است.

این در حالی است که به گزارش «سی بی اس»‌ مهاجم کشته شده  جلیقه ضد گلوله نیز به تن داشته است.

این مدرسه ۶۰۰ دانش آموز  از دوره آمادگی تا کلاس چهارم  ابتدایی داشته است.

گزارش ها حاکی است که ماموران پلیس دانش آموزان را محوطه خارج کرده اند. به دنبال این حادثه مدارس منطقه تعطیل شده است.

مادر یکی از دانش آموزان به «سی ان ان»‌ گفته است که برای شرکت در جلسه ای در مدرسه با شرکت مدیر این دبستان حضور داشته است که صدای گلوله را در راهرو مدرسه شنیده است.

به گفته این شاهد عینی پس از شنیدن صدای شلیک گلوله مدیر مدرسه،‌ روانشناس و معاون مدیر  از اتاق خارج شده به سمت راهرو رفتند. ولی پس از لحظاتی مدیر مدرسه در حالی که تیر به پایش اصابت کرده بود به اتاق برگشت.

این شاهد عینی اضافه کرده است:‌معاون مدرسه گفت که نتوانسته است ضارب را ببیند. ولی  صدای شلیک بیش از یکصد گلوله  را در راهرو شنیده است.

به گفته این شاهد عینی معاون مدیر به پلیس تلفن کرده است.

 در همین حال، باراک اوباما،‌رییس جمهوری آمریکا، ‌با خانواده های قربانیان این حادثه ابراز همدردی کرد.

به گزارش رویترز، باراک اوباما که در کاخ سفید صحبت می کرد،‌گفت: در اینجا به عنوان یک پدر و نه به عنوان رئیس جمهور، صحبت می کنم.

باراک اوباما  که در حین صحبت کردن چندبار اشک هایش را پاک کرد، افزود: «اکثر کسانی که در رویداد امروز کشته شده اند، کودک بودند. کودکان زیبایی که ۵ تا ده ساله بودند، که تمام زندگی؛ جشن تولد، جشن فارغ التحصیلی و  ازدواج را پیش روی خود داشتند»

باراک اوباما خواستار  اقدامی «معنی‌دار»  فارغ از مسائل سیاسی برای مقابله با این گونه حوادث شد.

باراک اوباما کمی پیشتر برای ادای احترام به قربانیان این حادثه دستور نیمه برافراشته شدن  پرچم آمریکا را تا روز سه شنبه صادر کرد.  


منبع: رادیو فردا


====

یادداشت کودک یار


هر از چندی وقوع چنین حوادث تلخی قلبمان را به درد می آورد و اشک بر چشمانمان می دواند. اما به راستی مشکل از کجاست؟

آیا مشکل از قانون "حمل اسلحه" است که در قانون اساسی امریکا مصرح شده و حق شهروندان قلمداد شده است؟

- اما ار تنها مسئله همین باشد هستند کشورهای دیگری که با نداشتن چنین قانونی باز هم حوادث تیراندازی و قتل و کشتار در آنها رخ می دهد. اما آیا همین دلیل و نیز اینکه حمل اسلحه برای دفاع شخصی می تواند مجوزی برای خرید اسلحه و نگه داری و حمل آن باشد. بسیاری از این مهاجمین و قاتلین، بدون هیچ سابقه قضایی مشخصی بوده اند و گاهی تنها به دلیل یک جنون آنی، عصبانیت یا فوران خشم زودگذر به اولین سلاحی که در نزدیکی خود می بینند روی می آورند و آن را علیه خود و دیگران استفاده می کنند.

و آیا ایجاب وجود چنین قانونی برای حمایت از مردم می تواند از کودکان نیز محافظت کند؟ آیا باید از این پس هر کودکی یه هفت تیر به کمرش ببندد و به مدرسه و پارک برود؟


فکر می کنم در چنین رویدادهایی نخستین مسئله ای که به ذهن می رسد همان جدال جنجالی مدافعان و مخالفان قانون"حق حمل اسلحه" باشد. اما روی دیگری که کمتر به آن نگریسته می شود سیستم تربیتی و آموزشی خانواده ها و جامعه است. در هر جامعه ای که ضعفی در تربیت و پرورش افراد آن وجود دارد، حوادث مشابهی به انحای مختلف روی می دهد در یکی قتل و غارت، در دیگری تجاوز و تعرض، در آن یکی جنگ و خونریزی، در دیگری هتاکی و نفرت پراکنی.


وقتی افراد جامعه آموزش کافی برای کنترل خشم، مقابله و مخالفت سازنده از راه های بی خشونت را نمی آموزند، به اندک ناملایمی، دست به اسلحه (چه سرد و چه گرم، چه فلزی و چه کلامی) می برند و خود و دیگران را مورد حمله قرار می دهند.


ضعف تربیت در شالوده های خانوادگی، کمبود محبت و عاطفه در بین اعضای خانه، محیط آموزشی رقابت محور و جامعه ای با رویکرد و جو خصمانه چنین فجایعی را به بار می آورد و این بار جان کودکان بی گناه را می گیرد.


این یادداشت را با غم و اشک نوشتم. باید کاری کرد تا دیگر چنین اخباری را در هیچ کجای جهان نشنویم.


با غم و اندوه

کودک یار

نگاهى به کتاب‌هاى علمى براى کودکان و نوجوانان

حسن سالاری

محبت الله همتی


 به طور کلی، کتاب‌ها را در دو دسته‌‌‌‌ی ادبیات خیالی (Fiction) و ادبیات واقعی (Nonfiction) قرار می‌دهند. ادبیات خیالی شاخه‌ای از ادبیات است که از خیال نویسنده ریشه می‌گیرد و شامل ادبیات داستانی و شعر است. ادبیات واقعی درباره‌ی جهان واقعی سخن می‌گوید و درباره‌ی مردمان واقعی، رویدادهای واقعی زندگی و مکان‌های واقعی به خواننده اطلاعات می‌دهد. زندگی‌نامه‌ها، کتاب‌های تاریخ، کتاب‌های علوم ، فرهنگنامه‌ها، کتاب‌هایی درباره‌ی موضوع‌های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی یا ورزشی، کتاب‌های دینی، کتاب‌های جغرافیا،کتاب‌های خاطره ، گفت وگو و نامه‌ها، در گروه ادبیات واقعی قرار می‌گیرند. البته، گاهی ادبیات واقعی با خیال آراسته می‌شود تا مخاطب را بیش‌تر جذب کند. البته، کتاب‌های معروف به علمی و تخیلی مورد نظر نیست؛ بلکه کتاب‌هایی مورد نظر است که از خیال بهره می‌گیرند تا مفاهیم واقعی را آموزش دهند. مجموعه کتاب‌های سفرهای علمی نمونه‌ی خوبی در این زمینه است.

پرسش اول: منظور از کتاب‌های علمی برای کودک و نوجوان، چیست؟

•  آیا منظور کتاب‌های علوم تجربی و علوم پایه است؟

•  آیا کتاب‌های تاریخ را شامل نمی‌شود؟

•  فرهنگنامه‌ها را چه‌طور؟

•  آیا کتابی که رشته‌ی ورزشی خاصی را آموزش می‌دهد، یک کتاب علمی نیست؟

•  آیا کتابی که مفاهیم دینی را آموزش می‌دهد، یک کتاب علمی نیست؟

•  آیا کتاب‌های مربوط به جغرافیا، شامل کتاب‌های ایران‌گردی و جهان‌گردی، کتاب علمی هستند؟

•  آیا کتابی که فلسفه را به زبان ساده آموزش می‌دهد، کتاب علمی نیست؟

در گزارش شورای کتاب کودک که آذر و اسفند سال 1363 منتشر شده است، کتاب‌های کودک و نوجوان به صورت زیر طبقه‌بندی شده‌اند:

الف) کتاب‌های داستانی

ب) کتاب‌های غیرداستانی

ج) کتاب‌های تصویری

د) کتاب‌های شعر

و در ادامه، کتاب‌های غیرداستانی به شاخه‌های زیر تقسیم شده‌اند:

1. کتاب‌های علمی

2. کتاب‌های دینی

3. کتاب‌های دانش اجتماعی

4. کتاب‌های هنری

5. زندگی‌نامه‌ها

6. کتاب‌های بازی و سرگرمی

کتاب‌های علمی نیز این گونه تعریف شده‌اند:" کتاب‌هایی هستند که کودکان و نوجوانان را با جهان و تفکر علمی آشنا می‌کنند و دید علمی آن‌ها را گسترش می‌دهند." با این تعریف، کتاب‌های جغرافیا و تاریخ نیز از کتاب‌های علمی به حساب می‌آیند؛ زیرا کودکان و نوجوانان را با جهان پیرامون و جهان گذشته آشنا می‌کنند. بنابراین، به نظر می‌رسد استفاده از اصطلاح کلی‌تر ادبیات واقعی(ادبیات غیرداستانی) به جای کتاب‌های علمی مناسب‌تر باشد. با وجود این، شاید با تعریف گسترده‌تری از کتاب‌های علمی بتوانیم حوزه‌ی بحث خود را از حوزه‌ی بسیار گستره‌تر ادبیات واقعی، اندکی محدود‌تر کنیم.

در این‌جا منظور ما از کتاب‌های علمی، دسته‌ای از کتاب‌های ویژه‌ی کودک و نوجوان است که در زمینه‌ی علوم، تاریخ، جغرافیا، ریاضی و حوزه‌های اجتماعی یا تلفیقی از این‌ها، که در سال‌های اخیر بیش‌تر مورد توجه قرار گرفته‌است، نوشته شده‌اند و نقش کلیدی در فرایند آموزش بازی می‌کنند. البته، یادآور می‌شویم که بهتر است در هر یک از حوزه‌های ادبیات واقعی کودک و نوجوان، به صورت تخصصی بحث شود؛ یعنی موضوع‌هایی مانند: بررسی کتاب‌های تاریخ ویژه‌ی کودک و نوجوان، ؛ بررسی کتاب‌های جغرافیا ویژه‌ی کودک و نوجوان؛ بررسی کتاب‌های علوم ویژه‌ی کودک و نوجوان و بررسی کتاب‌های ریاضی ویژه‌ی کودک و نوجوان. امیدواریم سخن ما آغازی بر این حرکت باشد.


پرسش دوم: کتاب‌های علمی برای کودک و نوجوان، چه ویژگی‌هایی دارند؟

1) کنجکاوی کودک و نوجوان را درباره‌ی جهان پیرامونش پاسخ می‌دهند.

2) دانستنی‌هایی را عرضه می‌کنند که برای زندگی روزمره لازم هستند.

3) تفکر علمی و روش علمی را در کودک و نوجوان گسترش می‌دهند.

4) دانش پایه و اطلاعاتی را عرضه می‌کنند که به درک یافته‌های نو کمک می‌کنند.

5) به سطح خواندن و واژگان پایه توجه دارند.

6) تصویر سازی آموزشی و عکس جایگاه ویژه‌ای در آن‌ها دارد.

7) به استانداردهای آموزشی توجه دارند.

8) گاهی ارتباط تنگاتنگی با برنامه‌ی آموزشی دارند.

9) گاهی به صورت بسته‌ی آموزشی تهیه می‌شوند.

10) روزآمد هستند و پیوسته به روز می‌شوند.


پرسش سوم: فرایند تولیدکتاب‌های علمی برای کودک و نوجوان، چگونه است؟

تولید کتاب علمی، خطی نیست بلکه فرآیندی است و در تعامل بین پدیدآورندگان شکل می گیرد . یعنی از آغاز نگارش تا تولید نهایی کتاب، با یک کار گروهی منسجم همراه است و این گونه کارها، رفت و برگشت‌های زیادی بین هر یک از عضوهای گروه و ناشر دارند. کافی است به شناسنامه‌ی کتاب‌های علمی که ناشران مطرح دنیا منتشر کرده‌اند، نگاهی بیفکنیم تا مفهوم کار گروهی را بهتر دریابیم. این وضعیت در مورد کتاب‌های داستانی کم‌تر به چشم می‌خورد؛ نویسنده ، اثر خود را به ناشر می‌دهد و ناشر آن را به تصویرگر می‌سپارد تا با توجه به فضای کار، تصویرهایی چند برای آن تهیه کند. در بهترین حالت نیز، گفت و گویی بین نویسنده و تصویرگر رخ می‌دهد.

اما در کتاب علمی، به خصوص کتاب‌هایی که در سال‌های اخیر منتشر شده است، عکس و تصویرگری نقشی اساسی در انتقال مفهوم دارد. در گذشته، از تصویرگری بیش‌تر برای توضیح و تقویت متن و جذب مخاطب استفاده شده است، اما در ربع پایانی قرن نوزدهم سه تصویرگر برجسته، والتر کِرین، کِیت گریناوی و راندولف گالدِکوت، بعد دیگری به تصویرگری بخشیدند. آنان داستان‌های تصویری ویژه‌ای طراحی کردند که در آن‌ها متن و تصویر به یک اندازه اهمیت داشتند. به زودی تصویر به عنوان یک عامل اصلی در انتقال مفهوم مطرح شد و از حالت نقش کمکی صرف، فاصله گرفت. در این حالت، رابطه‌ی نویسنده و تصویرگر، بسیار تنگاتنگ و مهم می‌شود. نویسنده باید دید تصویری نیز داشته باشد و تصویرگر نیز با مفاهیم چندان بیگانه نباشد.

امروزه کتاب‌های علمی برای کودکان و نوجوانان چنان با هنر آمیخته شده است که یکی از ویژگی‌های برجسته‌ی این گونه کتاب‌ها را می‌توان هنری بودن آن‌ها نیز دانست. اگر یک کتاب علمی از این ویژگی کم بهره باشد، می‌توان گفت که نمی‌تواند با مخاطب خود ارتباط صمیمی و عمیقی برقرار کند. از این رو است که ناشر در تبلیغ اثر خود بر تعداد و کیفیت تصویر تکیه می‌کند. برای مثال، در فرهنگنامه‌ی کودک و نوجوان کینگ‌فیشر، متن و تصویر به یک اندازه در انتقال مفهوم نقش دارند. متن اصلی بیش از 2 هزار تصویرسازی و عکس دارد که با کنار نویس‌های مشروح جاذبه‌ی دیداری به اثر بخشیده‌اند. خواننده با نگاه کردن به این تصویرها و خواندن کنار نویس‌های آن‌ها، بی‌ آن که حتی به متن مراجعه کند، به اطلاعات مفیدی دست می‌یابد.


پرسش چهارم: کتاب‌های علمی برای کودک و نوجوان، با چه آفت‌های رو به رو هستند؟

1) آفت ترجمه‌ی صرف

اغلب کتاب‌هایی که ترجمه می‌شوند، به‌خصوص فرهنگ‌نامه‌ها، بیش از آن که برای دانش‌آموزان ایرانی مناسب باشند، برای دانش‌آموزان کشورهای غربی مناسب هستند. زیرا به موضوع‌های فرهنگی خاص آن جامعه‌ها بیش‌تر پرداخته‌اند و حتی در زمینه‌ی موضوع‌های علمی، که به گمان برخی جنبه‌ی جهانی و عام دارند، با نگاه خاص به نیازهای دانش‌آموزان کشورهای غربی و فرهنگ جامعه‌ی غربی نوشته شده‌اند.

به عنوان مثال، کتاب‌های زیادی در زمینه‌ی گیاهان و جانوران ترجمه‌ شده است که دانش‌آموز ایرانی را با گیاهانی از جای جای جهان آشنا می‌کنند، که البته تا اندازه‌ای لازم و مفید است، اما در مورد گیاهانی که در کشور ما رویش دارند و جانورانی که در کشور ما زندگی می‌کنند، اطلاعات چندانی ندارند. آیا دانش‌آموزی که با طبیعت کشور خود آشنا نیست، برای حفظ آن تلاش می‌کند؟

به عنوان نمونه‌ی دیگر، وقتی به تاریخ علم و فناوری پرداخته می‌شود، نام دانشمندان شرقی کم‌تر به چشم می‌خورد. جالب است بدانیدشرح کتاب طب منصوری، نوشته‌ی پروفسور گراف فراری، نخستین کتاب پزشکی است که در سال 1469 میلادی با فن چاپ گوتنبرگی به چاپ رسیده است. جالب است بدانید گراف فراری در این کتاب بیش از سه هزار بار از ابن‌سینا، هزار بار از زکریای رازی و جالینوس و یک‌صد و چهل بار از بقراط نام برده است. حتی پدر علم آناتومی و در اصل پدر پزشکی نوین اروپا، آندریاس وسالیوس، زبان عربی می‌آموزد تا بخش نهم کتاب منصوری را به لاتین تصحیح کند و منتشر سازد. اما این پزشک نامدار در بیش‌تر فرهنگ‌نامه‌ها و کتاب‌های علمی غربی، جایی ندارد! حتی وقتی به تاریخ پزشکی می‌پردازند، اشاره نمی‌کنند که رازی نخستین دانشمندی است که آبله را از سرخک متمایز دانست و آن را به طور علمی توصیف کرد.

این وضعیت در مورد موضوع‌های تاریخی بیش‌تر به چشم می‌خورد. اغلب این کتاب‌ها درباره‌ی تمدن باستانی ایران اطلاعات چندانی ندارند و این در حالی است که حجم زیادی از نوشته‌های تاریخ‌نگاران یونان باستان، درباره‌ی تمدن باستانی ایران است! برای مثال، در فرهنگنامه‌ی کودک و نوجوان کینگ‌فیشر فقط یک پاراگراف، در مقاله‌ی امپراتوری، به ایران باستان اختصاص داده شده است.

گاهی نیز به تحریف واقعیت‌های تاریخی روی می‌آورند. برای مثال، در فرهنگنامه‌ی تاریخ کینگ‌فیشر، صحنه‌ی زانو زدن امپراتور روم در برابر شاپور ساسانی به تصویر کشیده شده و در زیر نویس آن نیز به دستگیر شدن امپراتور روم اشاره شده است. اما شاه ایران پیراهن بر تن ندارد؛ ندیم شاه ایران نیز که در کنار اسب او ایستاده است، پیراهن ندارد و فضای تصویر نیز به گونه‌ای است که به نظر می‌رسد سپاهیان ایران، که در نمای دور دیده می‌شوند، نیز پیراهن ندارند! آری، به گمان ویراستاران کینگ‌فیشر، رومی‌ها با گروهی وحشی می‌جنگیدند و اگر هم شکست خوردند، از گروهی وحشی شکست خوردند!

در خوش‌بینانه‌ترین حالت باید بگوییم که مناسب بودن این فرهنگنامه‌ها و کتاب‌ها برای دانش‌آموزان غربی، ضعف آن‌ها نیست و باید به کسانی که با توجه به فرهنگ و نیاز دانش‌آموزان خود، فرهنگنامه می‌نویسند، آفرین گفت، از آنان درس گرفت و کتاب‌هایی سازگار با فرهنگ و نیاز دانش‌آموزان ایرانی نوشت. انتظار این که دیگری سازگار با نیاز ما بنویسد، شاید به جا نباشد.

2) آفت مترجم نامناسب

بسیاری از کتاب‌های که در حوزه‌ی کتاب‌های علمی ترجمه‌ شده‌اند، فرآورده‌ی ذهن افرادی هستند که یا در خود ترجمه مهارت کافی ندارند یا از سواد علمی کافی برخوردار نیستند. از این رو، ترجمه‌ها روان و شفاف نیستند و کودک و نوجوان را با دشواری در خواندن و فهمیدن رو به رو می‌کنند و برخی نیز علاوه بر این مشکل، ایرادهای علمی دارند.

بخشی از این مشکل نتیجه‌ی ساده انگاشتن کار برای کودک و نوجوان است؛ در نظر برخی مترجمان، کتابی کم حجم که خیلی زود ترجمه می‌شود و فروش خوبی هم دارد، بهترین کتاب برای ترجمه است. این ساده‌انگاری باعث می‌شود مترجم ناآشنا به ادبیات کودک و نوجوان و مترجمی که در سال شاید یک کتاب درباره‌ی ادبیات کودک و نوجوان مطالعه نکند، به ترجمه‌ی کتابی علمی روی آورد که سطح خواندن و واژگان پایه در آن رعایت شده‌ است، اما در ترجمه‌ی آن چنین چیزی دیده نمی‌شود!

برخی از افرادی که به ترجمه‌ی این کتاب‌ها روی می‌آورند، با ساختار جمله و متن در زبان اصلی و نیز با ساختار جمله و متن در زبان فارسی آشنایی کافی ندارند. ترجمه‌ی این افراد به جاگذاری چند واژه در برابر چند واژه‌ی دیگر می‌ماند، حال آن که، نقش اصلی مترجم، برگردان ساختار جمله‌‌های بیگانه به جمله‌های فارسی است؛ یعنی، ساختاری که مخاطب فارسی زبان با آن آشنایی بیش‌تر دارد و مفاهیم را در چارچوب آن بهتر می‌آموزد. کمبود ویراستار علمی آشنا به زبان کودک و نوجوان نیز بر این مشکل افزوده است.


3) آفت کمبود نویسنده‌ی علمی

در زمینه‌ی آموزش زبان فارسی و آموزش زبان‌های خارجی در کشور با مشکل رو به رو هستیم. زنگ انشا چندان جدی گرفته نمی‌شود و در کشور ما ادبیات بیش‌تر با مفهوم ادبیات داستانی گره خورده است. هر جا بحث از نویسنده می‌شود، منظور فردی است که یا شاعر است یا داستان می‌نویسد. از هر فردی اگر بپرسید چند نویسنده‌ یا مترجم خوب را نام ببر، بدون شک از محمود بهزاد یا احمد خواجه نصیر طوسی، یاد نمی‌کند.

بارها از معلمان ادبیات پرسیده شده است که ادبیات برای دانش آموزی که در رشته‌ی غیر ادبی تحصیل می‌کند چه فایده‌ای دارد و اغلب پاسخ چنین بوده است که:" هر ایرانی باید با ادبیات کشورش و بزرگان عرصه‌ی ادب آشنا شود". شکی نیست که چنین چیزی اهمیت بسیار فراوان دارد و فردی که با ادب فارسی بیگانه باشد، نویسنده یا مترجم خوبی حتی برای موضوع‌های علمی نمی‌شود. اما آیا ادبیات کارکرد دیگری ندارد؟ آیا نگارش فقط در نوشتن وکالت نامه، اجاره‌نامه و نامه‌ای به دوست خلاصه می‌شود؟ آیا فردی که در رشته‌ی فیزیک یا شیمی تحصیل کرده است، نباید بتواند موضوع مرتبط با رشته‌ی خود را ساده، روان و شفاف بنویسد و به دیگران انتقال دهد؟ دیگران در آموزش زبان به دانش‌آموزان و دانشگاهیان خود چه شیوه ای را در پیش گرفته‌اند که چنین کتاب‌های ساده و شفافی در رشته‌های مختلف دانشگاهی و کودک و نوجوان تولید می‌کنند؟

در حوزه‌ی آموزش زبان خارجی نیز مشکل داریم. با وجودی که دانش‌آموزان و دانشجویان ما زمان به نسبت قابل ملاحظه‌ای را به فراگیری زبان خارجی می‌پردازند، بسیاری حتی در درک جمله‌های زبان خارجی مشکل دارند. این مشکل را حتی در دانشجویان و فارغ‌التحصیل‌های زبان‌های خارجی نیز می‌بینیم. حجم قابل ملاحظه‌ای از کتاب‌های علمی ترجمه‌ای، دستاورد دانشجویان و فارغ‌التحصیل‌های زبان‌های خارجی است. گاهی دیده می‌شود که جمله‌ای را نه به خاطر ناآشنایی با مفهوم علمی، بلکه به خاطر درک نادرست مفهوم آن، به نادرست ترجمه کرده‌اند.


4) آفت کم‌ترین هزینه

بدون شک نگارش یک کتاب علمی مناسب، با ویژگی‌هایی که در بالا گفته شد، همچنین بازپرداخت ترجمه‌ها برای جلوگیری از آفت ترجمه‌ی صرف و حتی ترجمه‌ی مناسب، به هزینه کافی نیاز دارد. اگر کتاب تالیفی باشد، هزینه‌ی پژوهش، برنامه‌ریزی و تصویر سازی دارد؛ اگر کتاب ترجمه و بازپرداخت شود، بازپرداخت آن به هزینه برای محتوا و تصویر نیاز دارد؛ اگر ترجمه‌ی مناسب مورد توجه باشد، مترجم خوب و ویراستار کاردان، هزینه‌ی کافی می‌خواهند. اگر هم بخواهیم هزینه‌ها را کاهش بدهیم، شاید چاره‌ای جز وضعیت فعلی نداشته باشیم.

کم‌تر دیده می‌شود که مترجمی کاردان با 3 درصد قیمت روی جلد یا صفحه‌ای هزار تومان به ترجمه‌ی اثری روی آورد. مترجم کاردان، ترجمه‌ی خود را اثری هنری می‌داند که قابل فروش نیست، اما حاضر می‌شود با درصدی مناسب در سود فروش آن با ناشر شریک شود. بدون شک اگر وضعیت مالی مترجمان بهبود پیدا کند و ناشران برای ترجمه‌ی باکیفیت ارزش بیش‌تری در نظر بگیرند، مترجم با صرف وقت بیش‌تر برای بهبود اثر تلاش می‌کند.

در زمینه‌ی کارهای تالیفی نیز ناشر باید برای تصویرسازی کتاب علمی هزینه‌ی کافی در نظر گیرد، زیرا در مورد کتاب‌های علمی، دست ک م نصف بار انتقال مفهوم به خواننده بر دوش تصویر است. دوری از این هزینه ، که به همت "مخترع اسکنر" بسیار آسان شده ، باعث شده است که با وجود توان بالقوه تصویرگران ایرانی در زمینه‌ی تصویرگری آموزشی، با مشکل رو به رو باشیم. خوشبختانه، برگزاری جشنواره‌ی تصویرگری کتاب‌های درسی تا حدودی جرقه‌های امیدی در این زمینه روشن کرده است. البته، اگر این جشنواره فقط به کتاب‌های درسی محدود نشود، شاید به بهبود وضعیت کتاب‌های غیردرسی نیز کمک کند.


5) آفت کمبود ویراستار علمی

مترجمانی که به ترجمه ی آثار علمی کودکان و نوجوانان روری می آورند به طور عمده فاقد تخصص موضوعی هستند. این امر ناشی از این شائبه است که ترجمه ی کتاب علمی کودک و نوجوان نیازی به تخصص موضوعی در یکی ازرشته های علمی مرتبط زمینه کتاب ندارد چرا که ترجمه ی این گونه آثار برای گروه سنی کودک و نوجوان اساساً نیاز به تخصص ندارد. این مطلب زمانی به یک مسئله تبدیل می شود که ممکن است اصل متن زبان مبدأ از نظر علمی دچار کج فهمی و بد فهمی باشد در آن صورت قوز بالای قوز می شود. نگارندگان این مقاله بارها و بارها شامل چنین مشکلاتی در ترجمه ی آثار علمی برای کودکان و نوجوانان بوده اند. در شرایط نبود مترجم متخصص ـ که می تواند نقایص علمی متن اصلی را به شکلی بر طرف کند ـ وجود ویراستار علمی برای ویرایش متن ترجمه شده می تواند تا حدود مسئله را حل کند. البته بگذریم که هنوز ویراستار علمی کتاب های کودکان و نوجوانان به عنوان یک پدیده تأثیرگذار در جامعه فرهنگی ما پذیرفته نشده است.


پرسش پنجم: چه نمونه‌های موفقی را می‌توان به عنوان الگو مطرح کرد؟

با وجود همه‌ی کاستی‌هایی که در زمینه‌ی تولید و نشر کتاب‌های علمی برای کودک و نوجوان داشته‌ایم، برخی نمونه‌های موفق می‌تواند در چگونگی پیمودن راه بهبود بخشی به وضعیت این گونه کتاب‌ها به ما کمک کند. در این‌جا دو نمونه را به عنوان مثال یاد می‌کنیم و البته، یاد آور می‌شویم که نمونه‌های موفق به این دوخلاصه نمی‌شوند.

کتاب احمد نوشته‌ی عبدالرحیم تبریزی

کتاب احمد اثر جاودانه ی کی از شخص ی ت ‌ های فرهنگی برجسته ‌ی کشورمان ی عنی عبد الرح ی م بن ‌ ابوطالب نجار تبر ی زی مشهور به طالبوف ( 1909-1830 ) است که بیش از یک قرن پیش منتشر شد. این کتاب در واقع یک فرهنگنامه ‌ی سه جلدی ویژه‌ی کودک و نوجوان است که در قالب پرسش و پاسخ به برخی از مهم ‌ ترین نظرات مفاهیم علمی، اجتماعی، تربیتی، تاریخی، فلسفی و مذهبی پرداخته است.

وی در مقدمه‌ی کتاب خود علاوه بر مشخص کردن هدف تهیه‌ی چنین اثری، به روشنی مشخص می‌کند که آن را برای چه مخاطبی نوشته است:" این بنده هیچ نیرزنده، عب د الرحیم بن طالبوف تبریزی در این عصر که انوار معرفت روی زمین را فراگرفته مگر وطن عزیز ما که بدبختانه به واسطه پاره ای اسباب نگفتنی از این فیوض محروم مانده سهل است که ابواب تعلیمات ابتدائیه سؤال را نیز به روی اذهان کودکان بسته ‌ اند. بنابراین، محض ملت خواهی خواست کتابی به عنوان سؤال و جواب که حاوی مقدمات مسایل علم و فنون جدیده و اخبار صحیحه و آثار قدیمه باشد از زبان اطفال در لباسی که متعلمان را به کار آید و مبتدیان را بصیرت افزاید ، ترتیب بدهد، شاید بدین وسیله ذهن ابنای وطن در ابتدای تعلیم فی الجمله باز و روشن شده، در آتی از برای تعلیم فنون عالیه مستعد شوند ."


طالبوف در کتاب احمد مفاهیم علمی را به صورت رسمی، که در یک کتاب درسی می توان یافت، عرضه نکرده، بلکه از داستان سرایی و خیال پردازی استفاده کرده است تا توجه مخاطب کودک یا نوجوان خود را به آن جلب کند. به علاوه، هر جا که لازم دیده حکایت ‌ های جذاب و آموزنده ای را چاشنی برنامه ‌ی آموزشی خود کرده است . وی در این کتاب به پرسش ‌ های فرزند خیالی خود، احمد، پاسخ می دهد. در کتاب اول و دوم این پرسش ها را در چند گفتار( به زبان خودش در چند صحبت ) دسته بندی کرده است؛ جلد اول شامل 18 صحبت، جلد دوم 4 صحبت. اما در جلد سوم چنین ساختاری را رعاین نکرده و این جلد بیش ‌ تر به یک وقایع نگاری آموزشی خیالی شبیه است .

احمد که پسر کنجکاو و پر جنب و جوشی است همگام با پیشرفت کتاب هم به لحاظ سن و هم به لحاظ دانایی پیشرفت می ‌ کند، به طوری که در کتاب سوم، تحصیلات خود را تمام کرده و مهندس شده است، صاحب تالیف ‌هایی شده است و این بار اوست که برای پدر از تازه ‌ های علم و فن می ‌ گوید و پدر را به وجد می ‌ آورد. برای مثال، وقتی پدر از او می پرسد در جراید چه اخبار تازه ‌ ای خوانده است، احمد درباره ‌ی کشف اشعه ‌ی رادیو اکتیو می ‌ گوید و بین پدر و پسر بحث گرمی در این باره درمی گیرد .

نویسنده پرسش ‌ های هر گفتار را از یک سنخ، علمی، اجتماعی یا مذهبی، انتخاب نکرده ، بلکه در بیشتر گفتارها آمیزه ‌ ای از آنها را آورده است. پرسش ها در ابتدای هر گفتار فهرست شده ‌ اند و در متن گفتار با ماجراهایی که در یک زندگی روزمره خیالی رخ می ‌ دهند به هم ارتباط پیدا می ‌ کنند. برای مثال، در صحبت 4 از کتاب اول پیرامون مفاهیم زیر نوشته است :

" وقت آدمی گرانبهاست. گبرها کیستند و کجایی هستند. تحصیل آتش و کبریت فرنگی، انکشاف فسفر و تحصیل او. شرح مختصر از قوه حرارت ."

نویسنده بحث را این گونه آغاز می ‌ کند که با احمد قرار گذاشته است هر وقت میل دارد با پدر صحبت کند، اول بپرسد آیا وقت دارد و مطالبی از یک کتاب امریکایی درباره ‌ی اهمیت برنامه ریزی برای وقت نقل می کند. سپس برخورد احمد با یک فقیر آتش پرست را نقل می کند که بنا به گفته احمد، پسر همسایه او را آزرده است . نویسنده در ادامه ضمن معرفی باورهای زردشتیان و تاریخ و مکان ‌ های گسترش آنان به اهمیت احترام گذاشتن به مذهب های دیگر اشاره می کند .

نویسنده چنین ادامه می دهد که احمد می ‌ خواست پرسش دیگری مطرح کند که صدای بزغاله ‌ اش بلند شد. احمد برای تیمار بزغاله می ‌ رود که متوجه می ‌ شود صادق با چرخ از چاه آب می کشیده که ناگهان میل میان چرخ از زور سایش آتش گرفته است. احمد دوان دوان خود را به پدر می رساند تا او را از آتش گرفتن خود به خود میل میان چرخ آگاه کند. پدر می ‌ گوید تعجبی ندارد و بشر نخستین که کبریت نداشته و با ساییدن آتش درست می ‌ کرده است. حال نویسنده به ماجرای کشف فسفر و نحوه ‌ی ساختن کبریت اشاره می ‌ کند و در پایان تاسف می ‌ خورد که در کشور ما هنوز کارخانه ‌ ای نیست که چیز به این مهمی را تولید کند و محتاج فرنگی ها هستیم .

اگر به این نمونه گفتار بیش ‌ تر دقت کنید، درمی یابید که نویسنده پیش از پرداختن به یک مفهوم و طرح پرسش، ماجرای جالبی را نقل می کند تا توجه خواننده را به موضوع جلب و او را درگیر موضوع کند، نکته ای که امروزه از آن به گیرایی ( Engagement ) یاد می ‌ شود و جایگاه وی ژ ه ای در برنامه ‌ ها آموزشی پیدا کرده است .

نویسنده به نحو دیگری نیزخواننده را به خواندن هرگفتار ترغیب می کند. وی پرسش ‌ های ابتدای هر گفتار را به نحو جذابی مطرح می ‌ کند. به نمونه های زیر دقت کنید :

" پادشاه ماهیان نیزه دارد. ماهی اره دار نجار است. دهن پلنگ دریا دروازه است. ماهی هشت پا کفش ندارد. فیل اطفال را دایگی می کند. درخت بائوباب یا نان مبارک. مورچه پنجاه و پروانه بیست و پنج هزار چشم دارد. به واسطه مفتول از چهل فرسخ می توان دید. از تار عنکبوت پارچه می بافند. از آسمان خون، شیر و برگ می بارد ."

از ویزگی های دیگر این کتاب پرداخت خیالی برخی موضوع ‌ ها است که جذابیت خاصی به اثر بخشیده است. البته، همان طور که گفتیم ماجراهایی که محمل بیان مفاهیم علمی و آموزشی این کتاب هستند، تا حدود زیادی ساخته ‌ی ذهن نویسنده ‌ اند. با وجود این، نویسنده در برخی گفتارها تصویر خیالی از جامعه متمدن آینده که سرانجام باید جای ایران عقب مانده آن روزی را بگیرد، مطرح می ‌ کند. برای مثال، در صحبت12 از کتاب اول می ‌ گوید که در باغچه نشسته بود که خبر دادند نماینده ‌ی شرکت گاز، قرارداد ده ساله چراغ گاز را آورده و او برای پرداخت مبلغ قرارداد اقدام می ‌ کند. سپس برای احمد از فایده‌های چراغ گازسوز و امکانات رفاهی سرزمین‌های متمدن سخن می ‌ گوید. البته، چنین امکاناتی در ایران آن زمان وجود نداشته است و نویسنده به طور غیر مستقیم از خرابی ‌ های کشور و بی تدبیری های حکام وقت سخن می گوید .

برای آگاهی بیشتر از آثار طالبوف مراجعه کنید به:

ساختار آموزشی کتاب احمد

مقدمه عبد الرحیم تبریزی بر جلد اول کتاب احمد

صحبت 3 از کتاب احمد

 

مجموعه‌ی نگاهی به تاریخ علم

مجموعه‌ی نگاهی به تاریخ علم (33 جلدی) را آیزاک آسیموف، نویسنده‌ی مشهور کتاب‌های علمی، نوشته است و گروهی از مترجمان زبده با همراهی سه نفر از برجسته‌ترین ویراستاران علمی کشور، شادروان ایرج جهانشاهی، شادروان هوشنگ شریف‌زاده و احمد خواجه نصیر طوسی، آن را به زبان فارسی بازگردانده و تا اندازه‌ای بازپرداخت کرده‌اند.

یکی از کتاب‌های این مجموعه، عدد نام دارد که ترجمه و بازپرداخت خود جهانشاهی است. وی در پیشگفتار این اثر نوشته است:" چون کتاب بیش‌تر برای خوانندگان انگلیسی زبان نوشته شده است، ناگزیر برخی از نکته‌های آن کنار گذاشته شد و بسیاری نکته‌ها بر آن افزوده شد تا برای نوجوانان فارسی زبان ایرانی سودمندتر و آموزنده‌تر باشد." برای مثال، در صفحه‌ی 64 کتاب عدد درباره‌ی خوارزمی و کتاب معروف او، جبر و مقابله نوشته است و این که این کتاب تا پنج قرن پایه‌ی مطالعه‌ی ریاضی‌دانان اروپایی بود.

این اثر و دیگر جلدهای این مجموعه، به نحو شفاف و بسیار روان نیز ترجمه‌شده‌اند. به نحوی که هنگام مطالعه‌ی صفحه به صفحه‌ی آن‌ها کم‌تر احساس می‌کنید که با یک متن ترجمه‌ای رو به رو هستید. البته، با در نظر گرفتن تلاش مترجمان خوب آن‌ها، باید گفت که این ویژگی تا اندازه‌ی زیادی نتیجه‌ی دقت و آگاهی ویراستاران آن‌ها از ساختار زبان انگلیسی و زبان مخاطبان فارسی زبان است. برای نمونه، بخشی از کتاب عدد آورده می‌شود:

" همه‌ مردم روی زمین به یک زبان سخن نمی‌گویند. به همین سبب هم، همه آنها کلمه یک را به کار نمی‌برند. هر زبانی برای کلم ه ی یک، یک کلم ه ی مخصوص همان زبان را دارد. بیشتر زبانهایی که ریشه‌ای یکسان دارند، کلمه‌ای برای یک به کار می‌برند که کم و بیش یکسان است. برای مثال، در زبان‌های اروپایی کلمه‌هایی که به جای یک به کار می‌روند شبیه هستند. یک را در زبان یونانی اِن یا مونوس، در زبان لاتینی، که زبان مردم روم قدیم بوده است، اُنوس، در زبان انگلیسی وان یا اّن، در زبان فرانسوی اّن، در زبان اسپانیایی اُنو، در زبان آلمانی اّین و در زبان روسی اُدین می‌گویند. اگر نگاهی به هر یک از این کلمه‌ها بیندازیم، می‌بینیم که حرف نون در تمامی این کلمه‌ها به کار رفته است. اگر تلفظ این کلمه‌ها را با هم بشنویم، می‌بینیم که کمابیش نزدیک به یکدیگرند.

به ریشه‌ی این کلمه‌ها یا کلمه‌هایی که به جای یک در زبانهای دیگر به کار می‌رود کاری نداریم، زیرا نیاز به بحثی دراز دارد. از این گذشته، هیچ یک از این کلمه‌ها شبیه کلمه یک فارسی نیست. اما در زبان سانسکریت، که یکی از زبان‌های هند و ایرانی و همریشه با زبان فارسی است، کلمه یک را اِکا می‌گفتند. سانسکریت در حدود سه هزار و چهارصد سال پیش از زبان‌های باستانی هند بود و بسیاری از کتابهای دینی و ادبی هند باستان به این زبان نوشته شده است."

همان‌طور که مشاهده می‌کنید، جهانشاهی به معادل‌گذاری واژه‌های فارسی در برابر واژه‌های بیگانه بسنده نکرده است، بلکه واژه‌ها را با ساختار زبان فارسی کنار هم چیده و ترجمه‌ای روان آفریده است. به علاوه، از ترجمه ی صرف دوری کرده و نکته‌هایی بر حسب نیاز به متن افزوده است. این شیوه‌ی دوری از ترجمه‌ی صرف را در آثار دیگر جهانشاهی نیز مشاهده می‌کنیم و چه خوب است مترجمان و ناشران گرامی این شیوه را سرمشق کارهای خود قرار دهند. البته، چنین شیوه‌ای به مترجم آگاه و به‌خصوص ویراستاران خاص کارهای علمی نیاز دارد که متاسفانه کم‌تر به آن توجه کرده‌ایم و دیگر از وجود افرادی همچون جهانشاهی، به سختی می‌توانیم بهره‌مند شویم.


پرسش ششم : برای بهبود وضعیت کتاب‌های علمی کودک و نوجوان چه باید کرد؟

1. نبود ” نقد “ جدی و مستند کتاب علمی کودک و نوجوان یک مبحث بسیار جدی است که ادبیات مستند کودکان و نوجوانان به طور عموم و کتاب های علمی کودکان و نوجوانان به طور خاص از آن رنج می برند. در ” بستر “ نقد است که جریان ترجمه و تألیف کتاب های علمی این گروه سنی روند رو به رشدی را طی می کند و این امر در ظرف زمانی داراز مدت به شرط جهت گیری های اصولی نهادهای تأثیرگذار فرهنگی و علمی کشور امکان پذیر خواهد بود.

2. ناشران دولتی و ناشرانی که از بودجه عمومی جامعه تغذیه می کنند رسالتی دو چندان در این انتشار کتاب علمی کودکان و نوجوانان به خصوص تألیف این گونه آثار به عهده دارند. آن ها با انتشار الگوهای مناسب می توانند راهگشا باشند.

3. به رسمیت شناختن کپی رایت زمینه ی مناسبی را می تواند برای روی آوردن ناشران و مؤلفان به سوی تألیف برای کودکان و نوجوانان ایرانی متناسب با ویژگی های بومی و فرهنگی ایجاد کند. از آنجا که کتاب به عنوان یک کالا در کشور ما، کالای ارزان قیمتی است و قیمت تمام شده تألیف این گونه آثار نسبت به ترجمه آن بسیار بالاتر است کپی رایت و هزینه های مترتب بر آن انگیزه ی ناشران را برای ترجمه ی آثار علمی کودکان و نوجوانان کمرنگ تر خواهد کرد.

بی تردید راه های بی شمار دیگری را می توان جست و جو کرد و بر شمرد و آنچه که گفته شد در حوصله این یادداشت بوده است.


پی‌نوشت‌ها

1. عبدالرحیم طالبوف: کتاب احمد ویراسته‌ی باقر مؤمنی تهران 1356 . این کتاب گزیده‌ای از اثر سه جلدی طالبوف است.

. آیزاک آسیموف، جهانشاهی ایرج، عدد(نگاهی به تاریخ علم)، انتشارات فاطمی، چاپ هشتم 1381

منبع: جزیره دانش