محمدهادی محمدی
روز جهانی کودک که باید یکی از ساده ترین و گویاترین روزها برای همبستگی جهانی کودکان و درک آن ها از خویشتن باشد، از بد حادثه به یکی از پیچیده ترین و مبهم ترین روزهای جهانی تبدیل شده است. این روز که در هر جا و هر بخشی از جهان به گونه ای اختصاصی و در روزی گاه ملی گرفته می شود، مفهوم جهانی بودن این روز را به پرسش می گیرد و آن را با ابهام زیادی روبه رو می کند.
در حقیقت مفهوم روز کودک یا روز کودکی در اصل به سده نوزدهم و به فرهنگ فرقه هایی از کلیساهای امریکا مانند متدودیست ها برمی گردد. در سال ۱۸۶۷و ۱۸۶۸ دو فرقه از کلیساهای امریکایی بنابر باورهای مذهبی خود اولین روز شنبه یا یکشنبه از ماه ژوئن هر سال را روز کودک اعلام کردند. پس از آن این موضوع گسترش بیش تری یافت و در سال ۱۸۸۳ همه فرقه های کلیسایی در امریکا بنابر بیانیه ای یک روز یکشنبه از روزهای آغازین ژوئن را روز کودک نامیدند.
این موضوع برای سال ها در فرهنگ امریکا به گونه ای ملی ماند تا سال های سده بیستم فرا رسید.
سده بیستم را سده کودکی گفته اند. ریشه این نام گذاری به کوشش های کوشنده ای توانا در سوئد برمی گردد. درسال ۱۹۰۴ بانوی نویسنده و آموزشگر و کوشنده حقوق زنان و کودکان، الن کی Ellen Key کتابی به نام سده کودکی نوشت که در آن ویژگی های سده پیش رو را برای کودکان پیش بینی کرد.
الن کی در کتاب خود روی موضوع روابط کودک و پدر و مادر و تنبیه بدنی تاکید کرد. دیدگاه های او که برآمده از اندیشه های آزادمنشانه بود، خواستار رعایت حقوق کودکان در آموزشگاه و خانواده بود. او همچنین به شدت هرگونه تنبیه و آزار کودکان را در خانواده و آموزشگاه رد می کرد.
از دید او مدرسه ها می توانست کُشتارگاه روح کودکان باشد. او خواستار توجه ویژه به هنرها و زیبایی شناسی در برنامه های آموزشی مدرسه ها بود.
آلن کی تنها یکی از کوشندگان سده کودکی بوده است. در این سده هزاران زن و مرد توانا و روشن بین به شکل گیری نهادها و حقوق کودکان توجه کردند و آن را درگوشه و کنار گیتی پیش بردند.
در این سده توجه به زیست و فرهنگ کودکان به یک اصل بنیادین در زندگی انسان تبدیل شد. در حقیقت برای نخستین بار موضوع بهبود شاخص های زیستی و فرهنگی و توجه به حقوق کودک در دستور کار نهادهای بین المللی قرار گرفت و کار پیوسته روی این موضوع انجام شد. پیش از این که نهادهای بین المللی در این دوره به موضوع کودکان توجه کنند، نهادهای مدنی و غیردولتی و افرادی که برای کودکان کار می کردند، زمینه های برگزاری کنفرانس های جهانی درباره کودکان را به وجود آوردند. از جمله این رخدادها که از ریشه های برگزاری روز کودک شناسایی شده است، کاری بود که کاردار چین در سانفرانسیسکو انجام داد.
در یکی از روزهای ژوئن سال ۱۹۲۵ کاردار چین در این شهر،کودکان یتیم چینی را به جشن «اژدهای رونده» Dragon Boat Festival فرا خواند و توجه مطبوعات را به موضوع کودکان جلب کرد. این حرکت کاردار چین در محدوده زمانی روزهای ماه ژوئن البته خود ریشه از فرهنگ روز کودک برگرفته از کلیساهای امریکایی داشت و به نوعی روز کودک در ماه ژوئن را به فرهنگ کودکی عرفی سده بیستم پیوند زد. البته در این میان پایه گذاری روز کودک در ترکیه در ۲۴ آوریل سال ۱۹۲۰ که همزمان با زاد روز آتاتورک پدر ترکیه نو و روز استقلال این کشور بود، برگزاری روزی به نام کودک را فراتر از فرهنگ کلیسایی یا مذهبی مورد توجه قرار داد. گزینش این روز ویژه برای روز کودک یکی از عوامل چندگانه ای است که کم کم روز جهانی کودک که قرار بود در آینده شکل بگیرد، با ابهام و پیچیدگی روبه رو کرد.
پس از آن نخستین کنفرانسی که در این سده برای بهبود زندگی کودکان برداشته شد، کنفرانس ژنو در سوئیس بود که در اگوست ۱۹۲۵ با حضور ۵۴ کشور تشکیل شد. در این کنفرانس نیز نماینده ای از ایران حضور داشت. این نماینده کسی نبود، جز میرزا یحیی دولت آبادی چهره برجسته نواندیش و اصلاحگرای دوره مشروطه که هم در زمینه حقوق کودک و هم در زمینه آموزش و پرورش از پیشگامان بود.
این نشست «کنفرانس جهانی برای رفاه کودکان»World Conference for the wellbeing of Children نام گذاری شد و در پایان آن اعلامیه ژنو، حمایت از کودکان Geneva Declartion Protecting Children از تصویب کشورهای حاضر در کنفرانس گذشت. در این اعلامیه به نیازهای معنوی کودکان، رهایی کودکان از فقر، حمایت از کودکان کار، ارزیابی دوباره شیوه های آموزشی کودکان و موضوع های دیگر مربوط به بهزیستی و رفاه کودکان در سرتاسر جهان توجه و تاکید شده بود. در حقیقت این کنفرانس شالوده های روز جهانی کودک و در پیامد آن اعلامیه حقوق کودک و کنوانسیون حقوق کودک را در سده بیستم شکل داد.
پس از این کنفرانس توجه به نیازهای کودک و گفت و گو درباره آن به سطح مطبوعات و نشست های ملی و منطقه ای کشیده شد. اما سال های بین دو جنگ جهانی اول و دوم سال هایی بسیار غم انگیز برای کودکان به ویژه در کشورهای پیشرفته آن روزگار بود که از زخم های جنگ به شدت رنج می بردند. در این دوره کمتر کسی می توانست کاری قابل توجه برای حقوق کودکان انجام دهد. و اگر کاری هم مانند کنفرانس جهانی حمایت از کودکان انجام شد، به زودی فروکش کرد و ادامه نیافت.
با شعله ور شدن آتش جنگ جهانی دوم، میلیون ها کودک در سرتاسر جهان گرفتار رنج های بی پایان شدند. هزاران کودک در اردوگاه های مرگ جان سپردند، صدها هزار کودک در بمباران های شهرها و مراکز غیر نظامی دفن شدند، و صدها هزار کودک معلول و بی سرپرست و بی خانمان از آتش ویرانگر جنگ بر جای ماندند. ویرانگری ناباورانه جنگ جهانی دوم و زخم های عمیق آن بر روح و روان انسان های شرافتمند سبب شد که موضوع بهروزی کودکان باردیگر در دستور کار نهادهای بین المللی قرار گیرد.
با پایان گرفتن جنگ، و شمار زیاد کودکان بی پناه آسیب دیده در جنگ، در اولین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سپتامبر سال ۱۹۴۶ یا شهریور ۱۳۲۵ یعنی سال پس از جنگ صندوق کودکان سازمان ملل یا یونیسف پایه گذاشته شد تا به نیازهای فوری این کودکان پاسخ دهد. تا سال ۱۹۵۳ این صندوق وضعیت ناپایداری داشت، اما در ۶ اکتبر همین سال بنابر قطعنامه ۸۰۲ این سازمان، صندوق کودکان سازمان ملل به نهادی پایدار یا دائمی تبدیل شد. در سال ۱۹۵۴ مجمع عمومی سازمان ملل متحد بنا بر قطعنامه شماره ۸۳۶ از یونیسف خواست که روزی را به نام روز جهانی کودک سازماندهی کند. در همین قطعنامه در بند یک از یونیسف خواسته شده است که به همه کشورهای عضو توصیه کند از سال ۱۹۵۶، روزی به نام روز جهانی کودک را سازماندهی و پایه گذاری کنند که بیانگر همبستگی و درک کودکان سرتاسر جهان از یکدیگر باشد و آرمان ها و هدف های کودک مدارانه را ترویج کند. همچنین در بندی دیگر از این قطعنامه خواسته شده است که این اختیار به کشورها داده شود که روزی را که برمی گزییند متناسب با وضعیت ویژه کشورشان باشد.
اگرچه یونیسف در این سال این توصیه را به کشورهای عضو داشت، اما همچنان پیدا کردن یک روز که همگانی تر باشد و کشورهای بیش تری از آن پیروی کنند، به یکی از دلمشغولی های خود یونیسف تبدیل شد. تنها چند سال بعد بود که روز مناسب برای برگزاری روز جهانی کودک پیدا شد. یونیسف بهانه این کار را هنگام تصویب اعلامیه حقوق کودک به سال ۱۹۵۹ به دست آورد. اعلامیه حقوق کودک به شماره ۱۳۸۶ در روز بیستم نوامبر همین سال در مجمع عمومی سازمان ملل به تصویب رسید. از آن پس بسیاری از کشورها در حقیقت بیستم نوامبر را به عنوان روز کودک جشن می گیرند، در حالی که پیش تر از آن گروهی دیگر از کشورها روزی را در محدوده زمانی ژوئن به عنوان روز بین المللی کودک جشن می گرفتند.
بیستم نوامبر در گاهشمار سازمان ملل به نام روز جهانی کودک یا Universal children's day شناخته شده است. در حالی که پیش تر از این برخی از کشورها و سازمان های مدنی روز دیگری را به عنوان روز بین المللی کودک international children's day جشن می گیرند. در زبان انگلیسی تفاوت بین این دو روز آشکار است. یکی روز جهانی است و دیگری روز بین المللی. اما در گاهشمار کشورهایی مانند ایران تا کنون کمتر کسی می دانسته است که ریشه این تفاوت ها در چیست.
روز بین المللی کودک اگرچه همان گونه که گفته شد، ریشه در فرهنگ کلیسایی امریکای سده نوزدهم دارد، اما به سبب حرکت های انسان دوستانه کاردار چین در همین زمان کم کم بین نیروهای سوسیالیست و انقلابی به عنوان روزی که نمادی از توجه به کودکان محروم بود مورد توجه قرار گرفت و به گاهشمار بسیاری از کشورها به ویژه کشورهای سوسیالستی آن زمان یا کشورهای سوسیالستی کنونی مانند چین افزوده شد. تصمیم به بین المللی بودن این روز هم در سال ۱۹۴۹ در نشست زنان دموکرات که در مسکو برگزار شده بود، گرفته و روز یک ژوئن به نام روز کودک نام گذاری شد. از آن پس در برخی از کشورها به ویژه کشورهای سوسیالیستی این روز به نام روز کودک جشن گرفته می شود.
به سبب ریشه های چندگانه برای برگزاری این روز در سرتاسر جهان برخی از ایالت های امریکا همچنان روز یک ژوئن را جشن می گیرند در حالی که برخی دیگر از ایالت ها روز بیستم نوامبر را برای کودکان جشن می گیرند. در چین از سال ۱۹۴۹ روز یک ژوئن با بزرگی و شکوه تمام در حالی که کشور تعطیل عمومی است، جشن گرفته می شود. روسیه و همه ۲۵ کشوری که روزگاری در جرگه اتحاد جماهیر شوروی یا بلوک سوسیالیسم بودند روز یک ژوئن را به عنوان روز کودک جشن می گیرند. در این میان برخی کشورها مانند ترکیه هستند که روز جهانی کودک را با رخدادهای ملی خود پیوند داده اند. در هند، روز زایش جواهر لعل نهرو یا استقلال هند در ۱۴ نوامبر روز کودک خوانده شده است. در ژاپن روز ۵ می روز کودک نامیده شده است و به همین مناسبت کشور تعطیل می شود که نشان از اهمیت این روز برای ژاپنی ها دارد. البته برگزاری این روز ویژه در ژاپن ریشه در سنت های خود ژاپن دارد و به گذشته های دورتر برمی گردد.
در ایران اکنون روز ۱۶ مهر به عنوان روز کود ک یا همان روز جهانی کودک جشن گرفته می شود. پیش از انقلاب، از سال های ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۷، روز ۴ آبان که روز تولد پسر ارشد محمدرضا پهلوی که جانشین او نیز به شمار می رفت، به عنوان روز کودک جشن گرفته می شد.
روز 17 مهر برابر با 8 اکتبر روز جهانی کودک نام دارد.
کشورهای جهان روزهای کودک مختلفی برای خود دارند؛ اما روزجهانی کودک را خود بچهها به وجود آوردهاند.
در سال 1986 در چنین روزی 2 تن ازدانشآموزان 9 ساله مدرسه آتاتوری در نیویورک با نگارش نامهای از همه بچههای دنیا خواستند که با هم روزی را به صلح اختصاص دهند.
در پیام یکی از بنیانگذاران روز جهانی کودک آمده است:
«بزرگترهای ما عقاید ثابتی دارند. آنها ما را دوست دارند چون بچههایشان هستیم اما آیا آنها میدانند که چه دنیایی را برای ما بوجود میآورند. اگر کمترین اشتباهی در ماشین هستهای آنها رخ دهد ما هرگز شانسی برای رشد نخواهیم یافت. ما امکانی برای رشد و پرورش میخواهیم.»
کودکان در روز جهانی کودک میخواهند این تضاد را یادآور شوند، که در حالی که سالانه هزینههای غیرقابل تصوری صرف تولید انواع سلاحهای هستهای و غیر هستهای میشود، کودکان بسیاری از گرسنگی، عدم امکانات بهداشتی، سوء و تغذیه و ... میمیرند.
یونیسف اعلام داشته، که تنها با اختصاص 5 دلار برای هر کودک میتوان جان 90% از کودکانی را که سالانه میمیرند نجات داد و برای بهبودی چشمگیر زندگی کودکان جهانسوم کافی است که همان مبلغ در یک سال خرج شود و این مبلغ تنها معادل بودجه 6 هفته تسلیحاتی جهان است.
کودکان، آسیب پذیرترین گروه در هر جامعه هستند و از هیچ چیز آنان از جمله غذا، پوشاک و نیازهای دیگرشان نباید کاست. عدم توجه به وضعیت کودکان به علت مشکلات اقتصادی و کاستن بودجههایی که شرایط زندگی و حیات کودکان را خدشهدار میسازد به امید اینکه اقتصاد آینده کشور تامین باشد نه توجیه و بازده اقتصادی دارد و نه حرکتی انسانی محسوب میشود.
کودکان خالق زیباترین احساسها و عشقها هستند که پروین اعتصامی شاعر بزرگ ایرانی هم در این احساس شریک است، به طوری که گفتارش را با کودکان از طریق اشعارش بیان کردهاست به گونهای که در کتابهای فارسی مدرسهها، همواره شعر یا اشعاری آزاد دیده میشود که کودکان و دانشآموز میخوانند و به خاطر میسپارند. امروز نیز شعر زیبای اشک یتیم این شاعر ارجمند در کتاب پنجم دبستان به چشم میخورد.
منبع: همشهری آنلاین
بدینوسیله به اطلاع می رساند بمناسبت روز جهانی کودک انجمن های عضو شبکه یاری کودکان کار و خیابان در نظر دارند برنامه های زیر را برگزار نمایند
روز سه شنبه 12 مهر با همکاری اداره آسیب های اجتماعی و جامعه ایمن شهرداری منطقه 2 و موسسه رویش نهال جوان که از ساعت 9 صبح الی 6 عصر با شرکت انجمن های عضو شبکه و مدارس منطقه 2 که در پارک شقایق که محلش واقع در سعادت آباد بالاتر میدان کاج انتهای خیابان عبقری که از ساعت 9:30 ال 12:30 برنامه های شاد(با حضور خاله سارا) برای بچه ها تدارک دیده شده است
روزجمعه 15 مهر با همکاری معاونت اجتماعی و فرهنگی شه رداری منطقه3 با حضور انجمن های عضو شبکه در فرهنگسرای پایداری که از ساعت 2 الی 5 عصر برگزار می گردد که در این مراسم علاوه بر برنامه های شادی آور (گروه فیتیله)برای کودکان و نوجوانان ،ایستگاه نقاشی،سفالگری،بازی منبت و معرق، تاتر ،سرود و همچنین ایستگاه های مشاوره و تسهیل گری پیمان نامه حقوق کودک و همچنین قصه خوانی توسط انجمن ها برگزارخواهد شد.
روز پنج شنبه 21 مهر با همکاری شبکه یاری و معاونت اجتماعی منطقه 7 شهرداری تهران نشست و کارگاه تخصص با عنوان نفی خشونت راهی برای دستیابی به سلامت کودکان با حضور استادان دانشگاه و متخصصین و مددکاران آسیب های اجتماعی در سرای محله خاقانی واقع در خیابان انقلاب خیابان خاقانی روبروی درب شرقی دانشگاه تربیت معلم از ساعت 3 الی 7 بعد از ظهر برگزار می گردد.
منبع: جمعیت جوانان هزاره سوم
این مطلب برای آموختن تفاوتها و احترام به انسانها، در خانه و مدرسه مناسب است. خواندن آن به آموزگاران و والدین پیشنهاد میشود.
استادیوم فوتبال آزادی می تواند۱۰۰هزار نفر را در خود جای دهد، آیا شما می توانید برادر خود را از میان اینهمه افراد تشخیص دهید؟ بدون تردید.
بیش از ۸ میلیون نفر در شهر تهران زندگی میکنند، آیا در بین این همه جمعیت، می توانید مادر خود را بشناسید؟ بیشک. جمعیت کل جهان افزون بر ۶ میلیارد نفر است، آیا ممکن است به این دلیل اعضای خانواده، شما را با شخص دیگری اشتباه بگیرند؟ هرگز. اگرچه به احتمال زیاد، افرادی وجود دارند که تا اندازهای به شما شبیه باشند، شما یگانه، یکتا و ویژه هستید. برادرتان، مادرتان و دیگر اعضای خانواده ی شما هم همینطور. همین موضوع برای تمامی افرادی که پیش از این زندگی کردهاند، هم اکنون زندگی می کنند و در آینده به دنیا خواهند آمد نیز صادق است. مسئله ی بسیار جالبی است، این طور نیست؟
اما چه اتفاقی می افتاد اگر همهی انسانها عینا شبیه یکدیگر بودند؟ چه اتفاقی میافتاد اگر تمامی آدمیان شبیه به هم حرف میزدند و رفتار میکردند؟ زندگی کسلکننده میشد! دیگر یگانه و یکتا نبودیم و گوناگونی خود را از دست میدادیم.
تفاوت یا گوناگونی چیست؟
واژهی تفاوت یا گوناگونی، به معنای تنوع یا دستهبندی مختلف انواع چیزهاست. در نظر بگیرید چه میوهها، لباسها یا کتابهای متنوع و گوناگونی وجود دارند. دربارهی انواع متفاوت خانهها و ماشینهای موجود یا انواع مختلف و جذاب پرندگان، گیاهان و ماهیها که در سرتاسر دنیا یافت میشوند چه فکر میکنید؟
نوع انسان نیز تنوع فراوانی دارد. اگرچه ساختار اصلی و اولیه همهی ما یکسان است، همگی سر، بدن، دست، پا و... داریم، در ظاهر بسیار متفاوت هستیم. پوست، مو و چشمهای آدمیان رنگهای جذاب و گوناگونی دارند. اندامهای بدنمان نیز دارای اندازه و شکلهای مختلف هستند. حتی اثر انگشتمان هم یگانه و ویژهی خودمان است! انسانها در چیزهای دیگری نیز با هم تفاوت دارند. ما در مکانهای مختلفی زندگی میکنیم، پیشههای گوناگونی داریم و به مدارس متفاوتی میرویم. ما از اقوام مختلفی هستیم و اعتقادات مذهبی متفاوتی داریم. به زبانهای گوناگون حرف میزنیم و در افکار و احساسات با همدیگر اختلاف داریم.
این گوناگونی و تفاوت از کجا ریشه میگیرد؟
مسلما این گوناگونی از خانوادهمان ریشه میگیرد. شاید شکل بینی یا جنس موهایمان شبیه بعضی از افراد خانواده باشد، اما باز هم هر کس با دیگری متفاوت است. حتی دوقلوهای همسان نیز با هم اختلافاتی دارند! برای درک بهتر گوناگونی انسانها، نخست به افراد شهر، مدرسه و محلهتان نگاهی بیندازید. چند رنگ پوست مختلف خواهید یافت؟ چند رنگ مو و چشم مختلف وجود دارد؟ شکل اندامها چطور؟ دربارهی روشهای مختلفی که افراد جامعه ی شما، خدا را پرستش میکنند، کار میکنند یا به بازی و تفریح میپردازند، فکر کنید. خانوادهی شما اهل کجا هستند؟ برای برقراری ارتباط با یکدیگر به چه زبانی حرف میزنند؟ به کدام مدرسه رفتهاند و چه آموختهاند؟ پاسخ این پرسشها بی گمان در همهی افراد یکسان نیست.
این گوناگونی، باورنکردنی است. این بدان معناست که در بیشتر نقاط جهان افرادی از نژادها،
مذاهب و قومیتهای مختلف همگی دور هم جمع شدهاند تا زندگی مشترکی داشته باشند. انسانها برای رسیدن به این هدف، به باورهای مشترک بسیار ارزشمندی دست یافته اند: باور به دموکراسی، آزادی بیان، و حق افراد برای انتخاب روش خاص خود برای پرستش خدا. این باورهای مشترک، ساختار مهمی پدید آوردهاند که جامعهی بزرگ انسانی برپایه آن بنا شده است.
افزون بر این، برای رسیدن به این هدفهای مشترک، افراد باید به فرهنگها، دیدگاههای سیاسی و سلیقههای مختلف در خوراک، هنر، موسیقی و هر آنچه که فکرش را بکنید، احترام بگذارند. بیشتر این تفاوتها سبب غنای فرهنگی کشورها شدهاند.
پیشداوری چیست؟
همهی انسانها تفاوتها را مثبت نمیدانند. تفاوت می تواند به تبعیض میان انسانها نیز بیانجامد. هنگامی که بدون دانستن تمامی واقعیت، به اظهار نظر منفی دربارهی موضوعی میپردازید، پیشداوری میکنید (که اصلا منصفانه نیست!). این باورها ممکن است مربوط به نژاد، مذهب، قومیت، جنسیت (اینکه فرد مورد نظر پسر است یا دختر)، سن، معلولیت و میزان درآمد یا سطح تحصیلات باشد. در این صورت، پیشداوری و تعصب می تواند سبب دشمنی یا رفتار نادرست با فردی شود که به گروه خاصی وابسته است.
آیا میتوانید هنگام گوش کردن به سخنان دیگران، تعصبهای آن ها را تشخیص دهید؟ هنگامی که افراد در یک گروه دور هم جمع میشوند، احتمال بیان پیشداوریها بیشتر میشود. جملاتی را در نظر بگیرید که بدین صورت آغاز می شوند: "همه ی سیاهپوستان ..."، "همه ی سفیدپوستان ..."، "مسیحی ها همگی ..."، "همه ی شهری ها ..."، "همه ی کسانی که از صندلی چرخدار استفاده می کنند ..."، "آدمهای فقیر و روستایی همه ..."، "دخترها همیشه ..." یا "پیرمردها و پیرزن ها همگی ..."!
درجملاتی همچون جملات بالا، فرد به عنوان یک شخص مجزا و یگانه در نظر گرفته نمیشود، اینطور نیست؟ این تعصب است که آدمها را به گروههای مختلف تقسیمبندی و مشخص میکند که هر کس در چه گروهی قرار بگیرد. پیشداوری به جای آنکه به ایجاد پلهای دوستی میان انسانها بپردازد، دیوارهای دشمنی را به وجود میآورد. بیشتر افرادی که به پیشداوری میپردازند، به دلیل خاصی از تنوع و گوناگونی میترسند. آنها به جای آنکه پذیرای تنوع آدمها باشند، از افرادی که همسان خودشان نیستند، میترسند یا احساس ناخوشایندی نسبت به این افراد دارند. این شیوهی تفکر میتواند به ایجاد تنفر و حتی خشونت بیانجامد.
احترام چیست؟
راه دیگری هم برای روبه روشدن با گوناگونی در جهان پیرامونمان وجود دارد، به جای آنکه دیگران را بر پایهی گروهی که به آن وابسته اند، تقسیم بندی کنیم، میتوانیم به آنها به شکل افرادی یکتا و یگانه نگاه کنیم و به آنها احترام بگذاریم. (برخی از واژه ی "به رسمیت شناختن" به همین معنی استفاده میکنند).
احترام به دیگری، به معنای تمایل به پذیرش تفاوتهای دیگران است – حتی اگر آنها ظاهر یا مذهبی متفاوت داشته باشند یا از سرزمینی دیگر آمده باشند. همچنین به این معناست که با دیگران همانگونه رفتار کنیم که دوست داریم دیگران با ما رفتار کنند.
آیا این بدان معناست که باید تمامی رفتارهای دیگران را به رسمیت شناخت؟ هرگز! رفتارهایی که سبب بی احترامی به دیگران یا صدمه زدن به آنها شود، مثل گردنکلفتی و تحکم، یا رفتارهایی که قوانین اجتماعی را زیر پا میگذارند مانند دروغگویی یا دزدی، قابل تحمل نیستند و به رسمیت شناخته نمیشوند. احترام، به معنای پذیرش صفتهای شخصی افراد است، نه پذیرش رفتارهای بد و ناپسند.
احترام گذاشتن به دیگران را تمرین کنیم
آیا سادهتر نیست که تنها با افرادی دوست باشیم که همانند ما هستند؟ افرادی که رنگ پوست و موی آن ها شبیه به ماست، به زبان ما سخن می گویند و مثل ما فکر می کنند؟ شاید سادهتر باشد. اما تن دادن به این سادگی، به بهای از دست دادن چیزهای دیگر تمام خواهد شد. ما نخواهیم توانست فرهنگهای مختلف را بشناسیم و از افکار، مکانها یا جهانبینیهای مختلف آگاهی پیدا کنیم. فرصت یافتن دوستان جدید را نیز از دست خواهیم داد.
آگاهی از تفاوت دیگران با ما میتواند در آغاز کمی نامطلوب به نظر آید. یک لبخند و گفتن جملهی سادهی "سلام"، تمام کاری است که باید انجام دهیم. تمام کاری که باید انجام شود، این است که یک نفر، اولین گام را بردارد. چرا ما آن یک نفر نباشیم؟
برگردان:محمد رضایی نیا
منبع: کتابک
روز 13 شهریورماه مصادف با تولد هزار و 38 سالگی ابوریحان بیرونی دانشمند ایرانی است که به دلیل خدماتی که به علوم نجوم و ریاضیات کرده است به عنوان یکی از برجسته ترین بزرگان جامعه جهانی علم شناخته می شود.
به گزارش خبرنگار مهر، برپایه اطلاعات مندرج در دانشنامه بریتانیکا، "ابوریحان بیرونی"، ریاضیدان، مورخ، فیزیکدان، منجم، شاعر، داروساز، فیلسوف، انسان شناس و جغرافیدان پارسی 1038 سال قبل در چنین روزی یعنی در 4 سپتامبر 973 میلادی در خوارزم متولد شد و به همین علت امروز 13 شهریورماه در ایران با عنوان روز بزرگداشت بیرونی نامگذاری شده است.
وی که به زبانهای فارسی، عربی، سانسکریت و یونانی تسلط کامل داشت و با زبانهای سریانی و لاتین نیز آشنا بود زیر نظر "ابو نصر منصور" در علوم ریاضی و نجوم تحصیل کرد. ابوریحان بیرونی درحالی که تنها 17 سال داشت توانست عرض جغرافیایی "کاث" منطقه ای در خوارزم را برپایه حداکثر ارتفاع ظاهری از خورشید محاسبه کند.
وی در 22 سالگی مطالعات مختلفی انجام داد که از جمله آنها می توان به تحقیق درباره فنون نقشه کشی اشاره کرد. تا قبل از رسیدن به سن 27 سالگی، بیرونی کتابی نوشت و در آن به شرح تحقیقات گذشته خود شامل کار بر روی اسطرلاب، سیستم اعشاری، هیئت، طالع بینی و تاریخ پرداخت. وی توانست با بهبود بخشیدن رقم 6 میلیون و 314 هزار و 5 کیلومتری شعاع زمین که در 230 قبل از میلاد توسط دانشمند یونای "اراتوستنس" اندازه گیری شده بود این شعاع را 6 میلیون و 339 هزار و 6 کیلومتر محاسبه کند.
بیرونی شش قرن قبل از کوپرنیک و گالیله در تحقیقات خود به وضوح به چرخش زمین به دور خورشید اشاره کرده است و اگر گالیله توانست فازهای حرکت سیاره زهره را محاسبه کند بیرونی به محاسبه فازهای ماه پرداخت.
سیارکی به نام دانشمند ایرانی
در 8 آگوست 1986 دو ستاره شناس به نامهای "اریک الست" و "ویولتا ایوانوا" در رصدخانه ملی بلغارستان سیارکی به نام 1986 PN4 را کشف کردند. اما این سیارک به پاس خدماتی که بیرونی، دانشمند پارسی به دنیای نجوم و ریاضیات ارائه کرده است با عنوان 9936 Al-Biruni نامگذاری شد. "البیرونی 9936" سیارکی است که هر 5.39 سال یکبار به دور خورشید می چرخد.
دانشگاه البیرونی در هند
طرح پیشنهاد تاسیس دانشگاه البیرونی در بزرگداشت این دانشمند عالیقدر توسط شورای مدیریت "انجمن علوم نجوم مسلمان" (MAAS) هند در سال 2006 تصویب شد.
این دانشگاه از چهار دانشکده، سه لابراتوار تحقیقاتی و یک مرکز علمی تشکیل شده است که عبارتند از:
دانشکده علوم کاربردی و علوم محض
دانشکده فنی و مهندسی
دانشکده مدیریت و فناوری اطلاعات
دانشکده زبان و علوم اجتماعی
لابراتوار تحقیقاتی مواد
لابراتوار تحقیقاتی فوتونیک
لابراتوار تحقیقاتی بیوشیمی
مرکز علوم جوی و محیطی
دانشگاه البیرونی در افغانستان
دانشگاه البیرونی در استان "کاپیسا" در افغانستان نیز قرار دارد. این دانشکده رشته های کشاورزی، مهندسی، مطالعات اسلامی، حقوق، پزشکی و ادبیات را ارائه می دهد.
منبع: خبرگزاری مهر