کودک یار

معرفی بهترین ها برای کودکان

کودک یار

معرفی بهترین ها برای کودکان

درباره ماریا مونتسوری بیشتر بدانیم

 ماریا مونته سوری

ماریا مونتسوری"، پزشک، فیلسوف، آموزگار و انسان دوستی اهل ایتالیا بود. او در سال ۱۸۷۰ در آنکونای ایتالیا به دنیا آمد و پس از گذراندن ۸۲ سال سرشار از نوآوری و کوشش برای بهتر شدن زندگی انسان ها در سال ۱۹۵۲ در هلند درگذشت. 

ماریا نخستین پزشک زن ایتالیا بود و پس از پایان تحصیل به عضویت کلینیک روانشناسی دانشگاه ساپینزای رم درآمد. اما او با الگوها و قانون های کهن و به ظاهر غیر قابل تغییر زمانه سر سازش نداشت و آن ها را به چالش کشید. ماریای جوان، می خواست آن "موجودات کوچک غیرعادی" را آموزش دهد. کودکانی که تا آن زمان به خاطر نیازهای ویژه شان غیرقابل آموزش و پرورش به شمار می رفتند و هیچ کس برای پروراندن آن ها خود را دچار زحمت نمی کرد. اما، ماریا مونتسوری، در یک کنگره آموزشی که در سال ۱۸۹۶ در شهر تورینوی ایتالیا برگزار شد، اعلام کرد که می خواهد به این کودکان رها شده آموزش دهد. سخنان مونتسوری، وزیر آموزش ایتالیا را به این موضوع علاقه مند کرد و به این ترتیب ماریا مدیر یک موسسه آموزش کودکان عقب مانده ذهنی شد. پس از پایان یک دوره آموزش، از شاگردان ۸ ساله ماریا در این موسسه آزمون خواندن و نوشتن گرفته شد. آزمونی مشابه آن چه برای کودکان سالم برگزار می شود. نتیجه، همه را میخکوب کرد. دانش آموزان عقب مانده ذهنی، توانستند امتیازی بالاتر از میزان متوسط به دست آورند، یعنی عملکردی بهتر از دانش آموزان سالم. به این ترتیب، این فکر در ماریا به وجود آمد که اگر توانایی ذهنی بچه های عقب مانده ذهنی تا این حد بالاست پس توانایی بچه های سالم چه قدر می تواند بالا باشد؟  


موفقیت مونتسوری در آموزش به کودکان عقب مانده ذهنی، باعث شد تا او در سال ۱۹۰۶، یک "خانه کودک" در یکی از فقیر ترین محله های رم بنیاد نهد و در آن جا محیطی مناسب و آرامش بخش برای کودکان به وجود آورد تا هر یک بر اساس توانایی خود رشد کنند و مهارت هایی را به دست آورند. 

کلاس درس بر اساس روش مونته سوری


روشی که او به کار برد عبارت بود از فراهم کردن ابزارهایی از زندگی واقعی و طبیعی با پیچیدگی ساختاری متفاوت که در اختیار بچه ها قرار می گرفت تا توجه آن ها را جلب کند و کودک هنگام کار با این ابزارها، مهارت های خود را بیشتر کند و به تدریج به ابزارهای پیچیده تری که در اطراف خود می بیند توجه کند. به این ترتیب، کودک، خود می آموزد و نقش آموزگار تنها راهنمایی است و فراهم کردن لوازم و محیط مناسب برای آموختن. ویژگی محیط و ابزارهای روش مونتسوری درگیر کردن کودک با شرایط طبیعی محیط زندگی است. هنگامی که کودک برای انجام کارهای دشوارتر آماده شد، آموزگار او را به درگیر شدن با مفهوم یا ابزاری پیچیده تر راهنمایی می کند. اگر یک مثلث را در نظر بگیریم سه ضلع آن، کودک،محیط و آموزگار یا پدر و مادر خواهند بود.  


این روش تازه که به جای آموزش از بالا و به کار گیری حافظه کودکان، به توانایی، علاقه و انتخاب و شخصیت منحصر به فرد هر کودک احترام می گذاشت، موفقیت بسیار زیادی را در آموزش کودکان و نوجوانان به همراه داشت. مونتسوری می کوشید تا توانایی های پنهان و بالقوه انسان را شکوفا کند. کودک در زمان آموزش با روش مونتسوری در شرایطی قرار می گیرد که خود را توانا تر از هم شاگردی ها و آموزگارش می بیند و به همین دلیل تلاش می کند پاسخ پرسش هایش را خود بیابد. به تدریج روش مونتسوری در جهان گسترش یافت و مدرسه های زیادی در جهان به نام مونتسوری و با به کار بردن روش آموزشی او، فعالیت کردند و شاگردان و پیروان مونتسوری، برای ترویج این روش آموزشی به کشورهای مختلف جهان سفر کردند. 


موسیلینی، رهبر حکومت فاشیستی ایتالیا در آن زمان، ماریا مونتسوری را به خاطر مخالفت با فرستادن کودکان به جنگ و مخالفت با سیاست های دولت، از کشور تبعید کرد و به این ترتیب گذران سال های دور از وطن برای مونتسوری آغاز شد. او چند سالی را در اسپانیا و هلند زندگی کرد. هنگامی که در هلند زندگی می کرد، "انجمن عرفان" هند از او دعوت کرد تا برای ترویج روش آموزشی اش به این کشور سفر کند. او پذیرفت و اقامتش در سرزمین هفتاد و دو ملت، به خاطر شعله کشیدن جنگ جهانی دوم، ده سال به طول انجامید. مونتسوری در هند، برتهیه شش بسته آموزشی مونتسوری برای هند سرپرستی کرد. این بسته های آموزشی، پایه های استواری را برای روش مونتسوری در هندوستان به وجود آورد. 


مونتسوری پس از پایان جنگ، سال های مانده از عمر پر بارش را در هلند سپری کرد، جایی که هم اکنون میزبان "انجمن بین المللی مونتسوری" (AMI) است.
ماریا مونتسوری، در سال ۱۹۵۲ در هلند درگذشت. زندگی او سراسر در راه تلاش برای بهبود شرایط رشد و آموزش کودکان سپری شد. او در کنار توجه به آموزش خلاق کودکان، برای حقوق زنان و اصلاحات اجتماعی هم کوشید. او به مدت ۴۰سال به گوشه و کنار جهان سفر کرد و با سخنرانی، نوشتن کتاب و برپایی برنامه های آموزشی، به گسترش آموزش خلاق برای کودکان جهان کوشش کرد.
روش مونتسوری، امروزه یکی از مهم ترین روش های آموزش خلاق برای کودکان در جهان است و مدرسه های بسیاری در سراسر جهان به نام و با روش او فعالیت می کنند.
"روش مونتسوری"، "ذهن گیرا"، "رازهای کودکی"، "کشف کودک" از آثار منتشر شده ماریا مونتسوری هستند. 

منبع:آموزش خلاق کودک محور

کانون توسعه فرهنگی ، نامزد جایزه ترویج کتابخوانی آساهی 2012

 جایزه آساهی برای ترویج کتاب خوانی

شورای کتاب کودک ، کانون توسعه فرهنگی کودکان را به عنوان نامزد ایرانی جایزه ترویج کتابخوانی آساهی 2012 به دفتر بین المللی کتاب برای نسل جوان معرفی کرد . کانون توسعه فرهنگی کودکان سازمانی غیردولتی است که با هدف گسترش فرهنگ و هنر در روستاها و مناطق محروم تشکیل شده است فعالیت اصلی این سازمان تأسیس و تجهیز کتابخانه در روستاها است .   

دلایل شورای کتاب کودک برای انتخاب این موسسه پر تلاش فرهنگی عبارتند از : گستردگی فعالیت ترویجی ادبیات کودک در روستاها و مناطق محروم ایران ، تشکیل 14 کتابخانه با مجموعه ای بیش از 42479 کتاب و 6252 عضو در سراسر ایران ، مدیریت کارآمد متمرکز در اداره امور هر کتابخانه ، برگزاری دوره های بازآموزی برای کتابداران و تولید منابع آموزشی ، تشکیل بیش از ده کارگاه در سال برای علاقمندان روستایی ، بازدید کارشناسان از کتابخانه ها دو بار در سال به مدت هفت تا ده روز ، همسازی فعالیت ها با محیط بومی و جلب مشارکت جامعه محلی و کودکان و نوجوانان در امور مربوط به کتابخانه . جایزه ترویج کتاب خوانی آساهی ، هر ساله به گروه یا موسسه ای اهدا می شود که با انجام فعالیت های خود سهم پایداری در اجرای برنامه های ترویج کتابخوانی کودکان و نوجوانان داشته باشد. 

منبع: شورای کتاب کودک

تکرار خودکشی های سریال های ماه رمضان

 خودکشی نوجوانان

تکرار خودکشی های سریال های ماه رمضان ، این بار سعید بعد از محمد مهدی خودکشی کرد!
به‌دنبال انتشار خبر حلق آویز شدن پسربچه 12 ساله دیگری به تقلید از سریال ماورایی ماه رمضان، این سریال ها بار دیگر سر زبان‌ها افتادند.

درحالی‌که انتشار خبر مرگ پسربچه تهرانی که به تقلید از سریال 5 کیلومتر تا بهشت خود را حلق آویز کرده بود باعث جریحه دار شدن احساسات عمومی جامعه شده بود، حلق‌آویز شدن پسربچه دیگری در یزد... به تقلید از سریال «سی‌امین روز»، این سؤال را به‌وجود آورده که پخش چنین سریال‌های مامورایی تا چه حد ممکن است روی افراد با سنین مختلف تاثیرات منفی بگذارد. پدر محمدمهدی، نوجوان 12 ساله‌ای که به تقلید از سریال 5 کیلومتر تا بهشت خود را حلق‌آویز کرده بود، روز گذشته در گفت‌وگو با همشهری گفت: برخی از چهره‌های مطرح سینمای کشور در گفت‌وگو با رسانه‌ها اعلام کرده بودند علت اینکه پسرم خودش را حلق آویز کرده بود، تربیت ناصحیح خانواده‌اش بوده است.

این اظهارنظر در حالی صورت می‌گیرد که پسرم در طول 6 سالی که به مدرسه می‌رفته، همیشه معدلش 20 بوده و همیشه شاگرد ممتاز کلاس معرفی می‌شده و کارنامه‌هایش این حرف مرا اثبات می‌کند. در همه این سال‌ها نمره انضباط محمدمهدی کمتر از 20 نبود و حالا می‌خواهم بپرسم اگر تربیت او ناصحیح بود، آیا باز هم پسرم می‌توانست نمره انضباط 20 آن هم 6 سال پیاپی کسب کند. وی ادامه داد: پسرم، آنقدر دلسوز بود که همیشه می‌خواست برای محبت کردن پیشقدم باشد. او همیشه مراقب برادرش که 6 سال از او کوچک‌تر است، بود و تاثیر مثبت زیادی روی او می‌گذاشت و همه اینها نشان می‌دهد که تربیت او ناصحیح نبوده است. اگر پسرم به خاطر عدم تربیت صحیح دست به‌خودکشی زده است، چرا تا قبل از دیدن سریال مورد نظر چنین کاری نکرده بود؟

سریال 5 کیلومتر تا بهشت، هر شب و زمانی که همه خانواده پای سفره افطار می‌نشستند، پخش می‌شد، بی‌آنکه قبل از آن هشداری نسبت به محتوای سریال و تاثیر آن روی افراد کم سن و سال، داده شود. همه اینها نشان می‌دهد که این سریال‌ها بدون کارشناسی لازم از صدا و سیما پخش می‌شد و همین مسئله باعث شد پایان خوش سریال، آغاز زندگی تلخ من و اعضای خانواده‌ام باشد. براساس این گزارش، چند روز قبل از مرگ محمدمهدی، پسربچه 12ساله‌ای به نام سعید در منطقه آزادشهر یزد نیز به تقلید از سریال سی امین روز خود را حلق آویز کرده بود چرا که تصور می‌کرد به خاطر اینکه گناهی مرتکب نشده، نخواهد مرد.
منبع:انجمن حمایت از حقوق کودکان

آموزش کودکان خیابانی؛ رشته‌ی تحصیلی جدید در آلمان

کودک خیابانی

کودکان خیابانی در این مدرسه به تحصیل مشغول می‌شوند و تا پایان تحصیلات دوران متوسطه و دریافت مدرک دیپلم، امکان ادامه تحصیل آنان وجود دارد. معلمان این کودکان در واقع دانشجویان رشته‌ی آموزش کودکان خیابانی در مقطع کارشناسی‌ارشد هستند.

دانشگاه‌های هایدلبرگ و فرایبورگ در اقدامی مشترک تصمیم به راه‌اندازی رشته‌ای جدید گرفته‌اند. این رشته‌ با دوران تحصیل چهار ترم، آموزش کودکان خیابانی نام دارد و به نحوه‌ی آموزش کودکان و رفع مشکلات تربیتی آنان می‌پردازد.

وقتی بحث کودکان خیابانی مطرح می‌شود، شاید در ابتدا به یاد کشورهای جهان سوم بیافتیم. اما در کشورهای صنعتی و پیشرفته نیز هستند کودکانی که شب را در خیابان به صبح می‌رسانند. نه تنها مشکل تامین خوراک و مسکن در مورد کودکان خیابانی همیشه مورد توجه بوده، بلکه تربیت و آموزش این کودکان نیز از دیگر موضوعات مورد بحث است؛ موضوعاتی که حالا به طور مشترک در دانشگاه‌های هایلدبرگ و فرایبورگ در قالب رشته‌‌ای تحصیلی مورد بررسی قرار می‌گیرند.

رشته‌ی تحصیلی "آموزش و تربیت کودکان خیابانی" دو سال پیش و با همکاری دو دانشگاه یاد شده تاسیس شد. بسیاری از دانشجویان این رشته‌ی تازه تاسیس خود از ممدکاران اجتماعی و فعالان تربیتی و آموزشی هستند. از جمله پروژه‌هایی که از طرف دانشجویان دانشگاه‌های هایدلبرگ و فرایبورگ در مرحله‌ی اجرا است، می‌توان به راه‌اندازی مدرسه‌ای در شهر مانهایم اشاره کرد.

کودکان خیابانی در این مدرسه به تحصیل مشغول می‌شوند و تا پایان تحصیلات دوران متوسطه و دریافت مدرک دیپلم، امکان ادامه تحصیل آنان وجود دارد. معلمان این کودکان در واقع دانشجویان رشته‌ی آموزش کودکان خیابانی در مقطع کارشناسی‌ارشد هستند.

استقبال دانشجویان خارجی از رشته‌ی تازه‌تاسیس
از جمله موضوعاتی که به طور جامع در این رشته به آن پرداخته می‌شود، بررسی وضعیت کودکان خیابانی در سایر کشورهای جهان است. نکته جالب در مورد این رشته‌‌، استقبال داوطلبان خارجی تحصیل در آلمان از آن است. در کنار دانشجویان آلمانی، تعدادی از ورودیان جدید به این رشته اهل کشورهای آمریکای لاتین و کشورهای آفریقایی هستند.

این افراد پس از اتمام دوران تحصیل‌شان در رشته‌ی آموزش کودکان خیابانی، به کشورهای خود بازمی‌گردند و در گرایش‌هایی مرتبط با رشته‌ی دانشگاهی خود مشغول به کار می‌شوند. دوران تحصیل در مقطع کارشناسی‌ارشد در رشته‌ی آموزش کودکان خیابانی در چهار ترم خلاصه می‌شود. داوطلبان ورود به این رشته باید دانش‌آموخته‌ی مقطع کارشناسی باشند. البته رشته‌ی تحصیلی در مقطع کارشناسی الزاما نباید مرتبط با رشته‌ی آموزش کودکان خیابانی باشد.

فارغ‌التحصیلان سایر رشته‌ها نیز به شرط داشتن مدرک کارشناسی می‌توانند مدارک خود را برای درخواست پذیرش به دانشگاه ارسال کنند. البته تحصیل در این رشته‌ی جدید چندان هم ارزان تمام نخواهد شد. دانشجویان برای هر ترم تحصیلی (شش ماه) موظف به پرداخت مبلغی در حدود ۱۸۰۰ یورو هستند. 

منبع: کودکان خیابانی

کوتاه در باب آسیب شناسی بازی ها

سینا روحانی

محیط اجتماعی و شرایطی که یک کودک در آن رشد می‌کند، فعالیتهایی که انجام می‌دهد، دوستانی که دارد، آموزشهایی که می‌بیند و طرز تلقی‌ و بینشی که تحت تاثیر این شرایط از جهان پیرامون خود و اجتماع می‌یابد، همگی روی شکل گیری شخصیت او و نقش‌پذیری اجتماعی‌اش در آینده تاثیرات انکار ناپذیری دارند.

پس عجیب نخواهد بود اگر جامعه‌شناسان و روانشناسان تصمیم بگیرند برای تحلیل شخصیت یک انسان نوعی، یا یافتن علل ایجاد مشکلات روانی-رفتاری در او و آسیب‌شناسی ناهنجاری‌هایش به گذشتۀ او بازگردند....

فکر می‌کنم یکی از عمده‌ترین مسائلی که این روانشناسان و جامعه‌شناسان حتما باید به آن توجه ویژه‌یی داشته باشند «بازی» هایی است که انسانها در کودکی انجام می‌دهند. چرا که شاید بازی کردن تنها فعالیتی باشد که تقریبا همه کودکان دنیا، به صورت مستمر و متداوم و با کمال علاقه، توجه و جدیّت! بیشترین زمان ممکن را به آن اختصاص داده و ذهن خود را درگیرش می‌سازند. یعنی خیلی بیشتر از علمی که در کلاسها می‌آموزند یا فیلمهایی که می‌بینند و دیگر فعالیتها... پس بعید نیست که این بازیها قادر باشند تاثیرات عمیقی روی شخصیت آینده بازیکنان و جهانبینی‌شان به‌جا بگذارند

امروزه هزاران گونۀ مختلف بازی در جهان شناسایی شده که کودکان را در سنین مختلف مشغول ساخته‌اند؛ بعضی از آنها بازمانده از گذشتگانند، و عده‌ای حاصل نوآوری‌های اخیر؛ تعدادی از آنها برگرفته از ایده‌های شرکتهای تجاری‌اند و بعضی را انجمنهای فرهنگی و علمی با اهداف خاص تربیتی طراحی کرده‌اند. 

ما خصوصیاتی در اکثر این بازیها وجود دارد که بین همۀ آنها مشترک است: 

1.     عموم بازی‌ها دارای پیش‌فرضها و قواعد و قوانینی هستند که معمولا بازیکنها می‌بایست بدون چون و چرا آنها را بپذیرند؛ چرا که در غیر این صورت ماهیت بازی زیر سوال می‌رود. به عنوان مثال یک کودک نمی‌تواند در حین بازی کردن فوتبال با دوستانش این مسئله را مطرح کند که "بهتر نیست از دستهایمان هم در بازی استفاده نماییم؟!"... یا دیگری ایراد بگیرد که چرا در هر ضلع شطرنج تنها هشت خانه داریم؟... این قضیه تنها مختص به بازیهای مدون سنتی  نبوده به هر بازی من‌درآوردی و ساخته شده توسط خود بازیکنان هم  انتقال می‌یابد؛‌
 به عنوان مثال اگر خردسالی به دوستانش پیشنهاد کند که توپ را به بالا پرتاب کنند و درصورتی که توپ در بازگشت به کسی برخورد کرد او باید فرضا صدای یک حیوان را در بیاورد.. به احتمال قریب به یقین اگر هم مقبول نیافتد کسی در مفادش ایرادی وارد نخواهد دانست...

درواقع بدین طریق کم‌کم کودکان می‌آموزند که رسم بازی به غیر این است که در قواعد به دیده شک نگریست و ایرادی در آنها وارد دانست. بلکه می‌بایست با پذیرفتن آنها تنها کمر همت به خوب بازی کردن بست و به دنبال جلب نظر همبازی‌ها و گاه تفوق بر آنها بود. و در نهایت در صورت نارضایی می‌توان بازی دیگری انتخاب کرد اما نمی‌توان آنها را تغییر داد.

خیلی بعید نیست که کودکی تحت تاثیرات تربیتی این بازیها بزرگ شده است، در آینده وقتی وارد اجتماع شد هیچگاه از رویه جوانان همسنش در متلک‌گویی و مزاحمتهای خیابانی تبری نجوید، هرگز به بعضی خرافات معمول در جامعه به دیده شک ننگرد، یا قادر نباشد تصور کند چه ساده ممکن است محیطی عاری از زباله و آلودگی داشت، یا بدون تعصبات نژادی و دینی با همنوعان  دیگر زندگی کرد، یا تضاد طبقاتی و فقر و ظلم را ریشه‌کن ساخت....  

2.     بازیها معمولا قادرند یک موضوع بی‌اهمیت و یا پیش‌پا افتاده را به یک امر حیاتی و مهم بدل سازند؛ و به ازای جلوه‌گر ساختن اهداف کاذب، نیازهای کاذبی را هم در بازیکنان ایجاد نمایند.

در اکثر بازیها معمولا رقابت بر سر به دست آوردن پاداشها و امتیازهایی به ظاهر بی‌ارزش است که عموما از دید افراد خارج از بازی بسیار مسخره به نظر می‌رسد. به عنوان مثال یک بازی کامپیوتری می‌تواند نیافتادن یک توپ مجازی در یک سوراخ را آنقدر مهم جلوه دهد که ساعتها شخصی را به خود مشغول دارد.

با اینکه هدف اصلی همه انواع بازیها در دنیا تفریح، لذت، دوستیابی و آموزش است، و همه بازیکنان عالِم به این مسئله هستند، با اینحال در طی بسیاری از بازیها این اهداف رنگ باخته، برتری جویی، رقابت و شکست دادن طرف مقابل چنان اهمیت حیاتی‌یی می‌یابد که بازیکنان نتنها تفریح و لذت را فراموش می‌کنند که گاه بسیاری از منافع، دارایی‌ها و سلامت خود را نیز فدای دستیابی به این تفوق می‌سازند. این مسئله مخصوصا در فوتبال جلوه خاصی یافته است؛ چه لباسهای پاره، زیرچشمهای کبود و دست‌ و پای شکسته، که این ورزش به خود ندیده است و چه فحشهایی که در حین بازی به خاطر اشتباه کوچکی نثار خواهر و مادر بازیکنان نشده است...

پس خیلی نباید تعجب کنیم اگر ببینیم که کودک بزرگ شده در چنین جوی، در بزرگسالی همچنان بخاطر دفاع از رنگ قرمز یا آبی خون به پا کند! یا سر مسائل ابتدایی با دیگران به مجادله برخیزد. و به خاطر برتری یافتن در بحثی ساده یا دستیابی به امتیازی کاذب به هر روشی تمسک جوید. 

 

از آنجا که این مبحث طولانی تر از آن شد که قصدش را داشتم ادامه آنرا به پستی دیگر وامی‌گذارم، و فعلا به ذکر این نکته بسنده می‌کنم که امروزه مراکزی وجود دارند که تحقیقات بسیاری در آسیب‌شناسی بازی های مختلف انجام داده‌اند و تلاش نموده‌‌اند بازیهایی طراحی کنند که نقاط ضعف بازیهای متعارف و معمول را نداشته‌ باشند. در آینده سعی خواهم نمود دست‌کم به معرفی بعضی از این مراکز بپردازم ... 

منبع: برج خشتی

آسیب شناسی بازی ها

من و اسباب بازی هایم: نگاهی به ویژگی های اسباب بازی

 اسباب بازی های نرم و ایمن
 مهتاب صفرزاده خسروشاهی 
اشاره: تنوع تولید و اشباع بازار از انواع اسباب بازی ها، هرچند کودکان را هر لحظه با دنیای جدیدی آشنا کرده و رویاهایشان را به واقعیت تبدیل می کند؛ اما همین تنوع، انتخاب بهترین گزینه را با اندکی دشواری روبه رو کرده است. توجه به خواست کودک از یک سو، ضرورت توجه به کیفیت اسباب بازی های انتخابی از سویی دیگر و تاکید روانشناسان بر انتخاب بهترین گزینه، والدین و کودکان را کلافه و سردرگم کرده و قدرت انتخاب را از آنها سلب می کند، اما می توان با توجه به چند نکته ساده، انتخاب اسباب بازی را به سرگرمی شیرین تبدیل کرد.
آنچه در پی می خوانیم نگاهی است به ویژگی های یک اسباب بازی مناسب، به ویژه از ابعاد روانشناختی و آموزشی.

۱- نخستین ویژگی هر اسباب بازی برانگیختن حس کنجکاوی کودک است؛ به عقیده روانشناسان اسباب بازی خوب نه تنها نباید برای او یادآور بازی خاص بوده و تکراری به نظر برسد،بلکه باید حس کنجکاوی او را برانگیزد.
این ویژگی به طور شاخص باید جدا از هر خصوصیت دیگری مدنظر قرار گرفته و اسباب بازی با این ویژگی برای کودک انتخاب شود. از سوی دیگر هر یک از قطعاتی که با قرار گرفتن در کنار یکدیگر شیء واحدی رامی سازند؛ باید به تنهایی حس کنجکاوی کودک را برانگیزد. به طور مثال قطعات مختلف یک ماشین مانند چرخ ها، فرمان و... هر یک باید ذهن کودک را به سوی بررسی و سپس نحوه اتصال آن با بخش های دیگر متوجه کند. به این ترتیب کودک با کاربرد بسیاری از قطعات و اشیا نیز  آشنا می شود.
اسباب بازی هایی که هر بار بتوان شیء جدیدی را با آن ساخت- مانند انواع لگو(Lego)- بهترین گزینه هستند. خرید انواع عروسک، شخصیت های کارتونی و... که کودک با داستان آنها از طریق تلویزیون یا فیلم آشنا است نیز مناسب است. چون حس کنجکاوی کودک را برای خلق داستانی جدید تحریک می کند؛ حتی خرید کتاب های نقاشی یا کتاب هایی که با استفاده از برچسب(عکس برگردان)شخصیت ها را می توان مشخص کرد: گزینه خوبی است؛ چرا که کودک سعی می کند تا با مراجعه به اندوخته ذهنی خود نکاتی را یادآوری کند.  

به طور خلاصه می توان گفت بازی های سازه ای- بازی هایی که کودک با اتصال قطعات به یکدیگر سازه یا ساختار واحدی را می سازد، مانند انواع لگو(lego)- به شدت بر روی ذهن کودک تأثیر مثبت داشته و به خوبی ذهن او را به سوی شناسایی و ساخت تازه ها سوق می دهد. یکی از نکات مورد توجه درباره این بازی ها؛ فعالیت آزادانه ذهن کودک و امکان ساخت وسایل جدید در هر بار بازی با این قطعات است.
روانشناسان معتقدند این قبیل بازی ها نه تنها برای کودکان خلاق وسایل بازی بسیار مناسبی است؛ بلکه برای فعالیت کودکانی که ذهن چندان پویا و خلاقی نیز ندارند توصیه می شود چراکه ذهن این کودکان را نیز برای فعالیت تحریک می کند.   
  
۲- اسباب بازی باید پرسش های زیادی را در ذهن کودک ایجاد کند. نو بودن و غیرتکراری بودن اسباب بازی شاخص ترین مشخصه ای است که می تواند ذهن کودک را به پرسیدن و جستجو وادار کند. این نو بودن به معنی خرید دایمی اسباب بازی نیست بلکه به این معنی است که کودک بتواند بارها و بارها بازی جدیدی را با اسباب بازی اش تجربه کند. حتی عروسک نیز باید از کیفیتی برخوردار باشد که کودک با هر بار دیدن این وسیله، به سوی بازی با آن جذب شود.
در برخی موارد کودک با تکرار بازی با وسیله ای از آن هم دلزده می شود؛ برای جلوگیری از این حالت می توان با پنهان کردن موقتی اسباب بازی و ارایه مجدد آن به کودک حس کنجکاوی، اشتیاق و پرسشگری کودک را تحریک کرد.  

۳- بازی و اسباب بازی باید پاسخگوی حس خلاقیت کودک باشد؛حس خلاقیت، حسی است که در همه کودکان با شدت و ضعف مختلف وجود دارد بنابراین کافی است این حس در کودک بیدار شود. نقاشی، بازی با لگو، بازی با اسباب بازی های فکری، کاردستی و... به خوبی حس خلاقیت کودک را سیراب می کند.  

۴- خط مشی بازی کودک را با ظرافت تعیین و هدایت کنید؛ پژوهشگران به والدین توصیه می کنند بدون آنکه مستقیماً کودک را به نقاشی کردن و یا بازی خاص سوق دهند بازی با اسباب بازی یا وسیله ای خاص را خود شروع کنند. مثلاً برای جلب نظر او با مدادرنگی شروع به نقاشی کنید، به این ترتیب کودک بدون توضیح، کار شما را تکرار خواهد کرد و با تکرار به شیوه ای صحیح او را به سمتی که خواسته اید هدایت کرده اید. مدادرنگی، ماژیک و آبرنگ، پازل مناسب سن کودک، بازی های فکری و ... و کار کردن والدین با این وسایل کودک را به بازی این وسایل متوجه می کند. 
 
۵- بازی باید مهارتی را به کودک بیاموزد، کودک با بازی باید مهارتی به مهارت هایش افزوده شود. این مهارت می تواند مهارت خواندن،نوشتن، صحبت کردن در جمع، برقراری ارتباط با دیگران، نقاشی، ساخت ساز ه های جدید، ارتقای حس مسئولیت پذیری و... باشد.  
در حقیقت والدین باید با انتخاب صحیح وسایل بازی،  مهارت هایی را به طور غیر مستقیم به کودک بیاموزند حتی این مسأله درباره کودکان کم توان و ناتوان نیز مطرح است.
نکته جالب و پراهمیت این که کودکان با تکرار رفتار والدین، مهارت های خود را ناخواسته افزایش می دهند. به طور مثال بازی با عروسک ها(خاله بازی) تکرار زندگی واقعی آنها و والدین شان بوده و کودک با تکرار حرکت های والدین در بازی خود مهارت هایی چون همکاری ، همفکری، مسئولیت پذیری، خرید کردن، نظافت و... را می آموزد. بنابراین لازم است تا والدین نه تنها اسباب بازی های مناسب برای ارتقای مهارت های کودک را انتخاب کنند بلکه در رفتارهایشان نیز دقت و ظرافت لازم را به خرج دهند.  

۶- اسباب بازی های کودکان پیش دبستانی باید آنها را برای ورود به مدرسه آماده کند؛ به عقیده روانشناسان بهترین شیوه آموزش، سوق دادن غیر مستقیم کودکان به سوی آموزش های لازم برای شروع مدرسه است چرا که آموزش مستقیم، کودک را از آموزش دلزده می کند.
پژوهشگران معتقدند والدین باید رفتارهایی چون نوشتن خاطرات روزانه، نامه، مطالعه کتاب و... را در حضور کودکان انجام دهند تا کودک به این رفتارها حساس شده و برای تقلید از والدین از آنها کاغذ، قلم، دفتر،  مدادرنگی، کتاب و...درخواست کند. به این ترتیب کودک مهارت های اولیه را پیش از ورود به مدرسه می آموزد.  

۷- اسباب بازی نباید کودک را به سوی خشونت و تکرار رفتارهای خشن سوق دهد، بنابراین از خرید انواع سی دی، شخصیت های کارتونی عروسکی خشن، تفنگ، اسباب بازی ها با صدای گوشخراش و... خودداری کنیم.  

۸- تعادلی میان خرید اسباب بازی ها برقرار کنید؛ به این معنی که در مقابل خرید مدادرنگی، کتاب و... توپ سایر اسباب بازی هایی را که باعث تحرک کودک می شود،فراموش نکنید. بازی های پرتحرک بخش دیگری از نیازهای روحی-روانی کودک را برآورده می کند. از طرفی با بازی های گروهی کودکان رفتارهایی چون مشارکت، گذشت، مسئولیت پذیری، رفتار با همسالان، یافتن دوست و... را می آموزند.  

۹- اسباب بازی را مناسب سن کودک انتخاب کنید، بازی کودک با اسباب بازی که از سن کودک پایین تر است او را از تلاش بازداشته و کودک را به دستیابی آسان به خواسته ها عادت می دهد. این مسأله درباره بازی هایی که از سن او بزرگتر است نیز صادق است. به این ترتیب که سختی نامناسب این بازی ها کودک را از تلاش دلزده کرده و او را از ادامه فعالیت باز می دارد و تفکر شکست در مقابل تلاش را به ذهن او القا می کند. بنابراین وسایل بازی باید دقیقاً مناسب سن کودک انتخاب شوند.  

۱۰- در نهایت اینکه وسیله بازی ابزاری برای رشد و بالندگی ذهنی و جسمی کودک است بنابراین باید طوری انتخاب شود که کودک با وسایل بازی اش، لذت بازی و تفریح را تجربه کند.  

منابع:http://www.turertoys.com
http://www.bbc.co.uk
منبع: همشهری آنلاین

معرفی: فرهنگنامه کودکان و نوجوانان

  فرهنگنامه کودکان و نوجوانان

از این پس علاقمندان به فرهنگنامه کودک و نوجوان می توانند اخبار مربوط به فرهنگنامه کودکان و نوجوانان را در سایت اختصاصی آن به نشانی www.farhangname.info بخوانند.

در این سایت افزون بر اخبار مربوط به این اثر ارزشمند، مراجعه کنندگان می توانند با بخش ها و فعالیت های فرهنگنامه، ترویج فرهنگنامه، شرکت تهیه و نشر فرهنگنامه آشنا شوند. 
پروین فخاری نیا سرپرست سایت فرهنگنامه و یکی از اعضا هیئت تحریریه آن درباره ی ضرورت ایجاد یک سایت جداگانه برای فرهنگنامه ی کودکان و نوجوانان به کتابک گفت در سایت قبلی شورا تنها بند کوچکی درباره ی فرهنگنامه وجود داشت و امکان گذاشتن خبر و مطالب بیشتر نبود. از سوی دیگر بعضی از مخاطبان فرهنگنامه تنها به دنبال اطلاعات درباره ی فرهنگنامه هستند و پرسش اولشان فرهنگنامه است و با شورای کتاب کودک آشنا نیستند. سایت فرهنگنامه امکان دستیابی به اطلاعات فرهنگنامه در گستره ی وسیع و مستقیم را فراهم می کند.
 او در پاسخ به این که آیا مقاله های فرهنگنامه در سایت فرهنگنامه قابل دستیابی خواهد بود گفت چون شورا ناشر فرهنگنامه نیست چنین اختیاری را ندارد اما نمونه هایی از مقاله ها بر روی سایت گذاشته خواهد شد.
فرهنگنامه کودکان و نوجوانان، نخستین دایره المعارف عمومی مصور ایرانی است. نگارش آن از سال ١٣٥٨ زیر نظر توران میرهادی آغاز شده است. این فرهنگنامه برای نوجوانان ١٦-١٠ و متناسب با دانش پایه و زبان و بیان این گروه سنی تهیه می شود. ویژگی بارز این فرهنگنامه نسبت به آثار دیگری از این دست برخورداری از دیدگاهی علمی – پژوهشی و تکیه بر فرهنگ ایران و جهان متناسب است. در تألیف فرهنگنامه بیش از ٣٠٠ استاد و کارشناس رشته های گوناگون به صورت داوطلبانه همکاری می کنند.
تاکنون ١٣ جلد از فرهنگنامه منتشر شده است. پیش بینی می شود مجموعه فرهنگنامه در ٢٦ جلد با نظم الفبایی با بیش از پنج هزار مقاله و چندین هزار نقشه، تصویر و نمودار رنگی از سوی شرکت تهیه و نشر فرهنگنامه منتشر شود.
فرهنگنامه کودکان و نوجوانان تاکنون جوایز کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، ترویج علم ایران و بهترین مقاله های دینی در دایره المعارف ها را به دست آورده است. 

منبع: کتابک

سوادآموزی پیش نیاز صلح است

روز چهانی سوادآموزی

پنج شنبه، ۱۷ شهریور، روز جهانی سواد آموزی بود. 

موضوع امسال روز جهانی سواد آموزی، رابطه بین سوادآموزی و صلح بود. یونسکو، هماهنگ کننده برنامه های این مناسبت جهانی است. روز جهانی سواد آموزی در بسیاری از کشورها بزرگ داشته می شود. اما امسال مراسم رسمی آن در شهر دهلی نو درهند برگزار شد. 

در مراسم امسال، یونسکو، دو جایزه سواد آموزی خود به نام های کنفسیوس و کینگ سیجونگ را به پروژه هایی در بروندی، مکزیک، جمهوری دموکراتیک کنگو و ایالات متحده آمریکا اهدا کرد. در مراسم روز جهانی سواد آموزی د ردهلی نو، یک گردهمایی دو روزه درباره آموزش زنان و تاثیر آن بر توسعه همه جانبه و پایدار جهانی نیز برگزار شد.   

ایرینا بوکوا، دبیرکل یونسکو در پیامی که به مناسبت روز جهانی سوادآموزی منتشر کرده به ارتباط بین صلح و سوادآموزی اشاره کرده و گفته است: "امسال، تاکید ویژه روز جهانی سوادآموزی بر ارتباط بین سوادآموزی و صلح متمرکز شده است. صلح پایدار، براساس احترام به حقوق ‌بشر و عدالت اجتماعی پایه‌گذاری می‌شود و سوادآموزی که شالوده هر نوع آموزش و یادگیری مادام‌العمر است، یکی از این حقوق به شمار می‌رود. سوادآموزی پیش‌نیاز صلح است زیرا با گذر از گستره‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و انسانی، فواید بی‌شماری به ارمغان می‌آورد. در جوامع دانش‌بنیاد کنونی، فقدان سوادآموزی بیش از هر زمان دیگر مترادف با محرومیت و درحاشیه‌ماندگی است."  

بر اساس آماری که یونسکو منتشر کرده است، هم اکنون ۷۹۳ میلیون بزرگسال، که بیشتر آن ها زنان و دختران هستند، بی سوادند. ۶۷ میلیون کودک در سن دبستان نیز در جهان زندگی می کنند که از آموزش بی بهره مانده اند. در همین حال، ۷۲ میلیون نوجوان در سن دوره راهنمایی هستند که نمی توانند به مدرسه بروند.   

بر همین اساس، بیشتر از نیمی از جمعیت یازده کشور جهان بی سواد هستند. این کشورها، بنین، بورکینافاسو، چاد، اتیوپی، گامبیا، گینه، هاییتی، مالی، نیجر، سنگال و سیرالئون هستند. 

بر اساس آمار یونسکو، بیشتر از نیمی از مردم بی سواد دنیا (۵۱/۸ ٪) درغرب و جنوب آسیا زندگی می کنند.  به همین ترتیب، ۲۱/۴ ٪ بی سوادان دنیا در کشورهای پایین صحرای آفریقا، ۱۲/۸ ٪ در شرق آسیا و اقیانوسیه، ۷/۶ ٪ در کشورهای عربی، ۴/۶ ٪ در کشورهای آمریکای لاتین و حوزه دریای کارائیب و ۲٪ در آمریکای شمالی، اروپا و آسیای مرکزی زندگی می کنند.  

منبع: یونسکو به نقل از کتابک 

 

متن پیام مدیر کل یونسکو به مناسبت روز جهانی سوادآموزی 

مدیرکل یونسکو خانم ایرینا بوکوآ به مناسبت روز جهانی سوادآموزی (8 سپتامبر) پیامی به شرح زیر ارسال کرده است:
 امسال، تاکید ویژه روز جهانی سوادآموزی بر ارتباط بین سوادآموزی و صلح متمرکز شده است. 
صلح پایدار، براساس احترام به حقوق ‌بشر و عدالت اجتماعی پایه‌گذاری می‌شود و سوادآموزی که شالوده هر نوع آموزش و یادگیری مادام‌العمر است، یکی از این حقوق به شمار می‌رود.
سوادآموزی پیش‌نیاز صلح است زیرا با گذر از گستره‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و انسانی، فواید بی‌شماری به ارمغان می‌آورد.
در جوامع دانش‌بنیاد کنونی، فقدان سوادآموزی بیش از هر زمان دیگر مترادف با محرومیت و درحاشیه‌ماندگی است.
مطابق با جدیدترین نمودارها (2009)، 793 میلیون نفر بزرگسال فاقد مهارت‌های اولیه سوادآموزی‌اند که اکثریت آنان را زنان و دختران تشکیل می‌دهند. بیش از 67 میلیون کودک در رده سنی ابتدایی هنوز وارد مدرسه نشده‌اند و 72 میلیون نوجوان در سن پایین‌تر از مدارس متوسطه نیز از حق هرگونه آموزش بی‌بهره‌اند که این امر خطر ایجاد نسل جدیدی از بی‌سوادان را افزایش می‌دهد.
این وضعیت غیر قابل ‌قبول، هرگونه تلاش برای کاهش فقر و توسعه انسانی را با مشکل مواجه می‌کند، ناقض حقوق بشر و آزادی‌های بنیادی است و تهدیدی برای صلح و امنیت به شمار می‌رود. 
سوادآموزی عامل تسریع‌کننده توسعه و نیرویی برای صلح است: 
نخست، سوادآموزی افراد را توانمند می‌سازد و از طریق تجهیز آنان به مهارت‌ها و اعتماد به نفس باعث می‌شود که به جستجوی اطلاعاتی بپردازند که برای زندگی حیاتی است و تصمیمات آگاهانه‌ای اتخاذ کنند که به‌طور مستقیم بر جوامع و خانواده‌هایشان تاثیرگذار است.
 
دوم، سوادآموزی شرایطی را برای افراد فراهم می‌سازد تا بتوانند در فرآیندها و جریان‌های مردم‎سالارانه شرکت کنند، در سازمان‌های اجتماعی سخنی برای گفتن داشته باشند و از دانش سیاسی برخوردار شوند و از این طریق به ارتقای کیفیت‌ سیاست‌های عمومی کمک کنند.
سوم، برنامه‌های سوادآموزی، تفاهم متقابل را تقویت می کند  و این امکان را برای افراد فراهم می سازد که عقاید خود را مبادله و بیان و هویت و تنوع فرهنگی خود را حفظ کنند و آن را توسعه دهند.
امید دستیابی به صلح پایدار در هیچ کشوری تحقق نخواهد یافت مگر اینکه آن کشور به روش‌هایی دست یابد که می‌تواند باعث ایجاد اعتماد متقابل بین شهروندان از طریق نظام‌های آموزشی فراگیری شود که تفاهم، احترام، شکیبایی و گفتگوی متقابل را ارتقا می بخشد.
یکپارچه‌کردن سوادآموزی با فرآیند‌های ایجاد صلح ضروری است تا بذرهای صلح کاشته شود، گفتگو و آشتی گسترش یابد، و مهارت‌های مورد نیاز به جوانان و بزرگسالان برای جستجوی شغل مناسب ارائه گردد.
جایزه جهانی سوادآموزی 2011، به طرح‌های نوآورانه‌ای اعطا می‌شود که نقش اصلی سوادآموزی را در ارتقای حقوق‌‌ بشر، تساوی دختران و پسران، حل و فصل کشمکش‌ها و تنوعات فرهنگی نشان می‌دهد. کلیه این برنامه‌ها به خوبی بیانگر آن است که حتی در سخت‌ترین و پیچیده‌ترین شرایط، برنامه‌های سوادآموزی‌ای که از کیفیت بالایی برخوردار است مفید می باشد و در زندگی جوانان و بزرگسالان تغییرات پایداری را ایجاد می‌کند. 
سرمایه‌گذاری در زمینه برنامه‌های سوادآموزی، گزینشی ضروری و خردمندانه است. سوادآموزی یکی از مولفه‌های کلیدی راهبردهایی است که در جهت ارتقای توسعه پایدار و صلح اتخاذ می‌شود و محور دستیابی به اهداف آموزش برای همه و اهداف توسعه هزاره به‌شمار می‌رود. 
 فوریت نیازهای جهانی، تعهدات سیاسی نسبت به سوادآموزی را که پشتوانه آنها اختصاص منابع مناسب برای افزایش برنامه‌های موثر است افزایش می‌دهد. امروز من از دولت‌ها، سازمان‌های بین‌المللی، جامعه مدنی، و بخش‌ خصوصی به اصرار درخواست می‌کنم که سوادآموزی را در اولویت سیاست‌های خود قرار دهند به نحوی که کلیه افراد بتوانند ظرفیت‌های خود را گسترش دهند و در شکل‌بخشی به جوامع پایدار، عدالت‌خواه و صلح‌طلب به طور فعال مشارکت داشته باشند. 
منبع: یونسکو