کودک یار

معرفی بهترین ها برای کودکان

کودک یار

معرفی بهترین ها برای کودکان

کودک 13 ساله‌ای که یک میلیون درخت کاشته است

 طرح درختکاری کودکان

یک کودک 13 ساله آلمانی با هدف حفظ طبیعت و داشتن دنیایی سبز در مدت 4 سال بیش از یک میلیون درخت کاشته است.

به گزارش خبرگزاری مهر، فیلیکس فینکباینر، کودک 13 ساله ای است که از 9 سالگی شروع به کاشت درخت کرده و تاکنون بیش از یک میلیون درخت داشته است.

 کودک 13 ساله آلمانی انجمنی با عنوان Plant For The Planet (گیاه برای سیاره) را با شعار "حرف زدن را بس کن، درختکاری را شروع کن!" تاسیس کرده است.

این کودک زمانی که تنها 9 سال داشت گفت: "یک میلیون درخت در آلمان خواهم کاشت." وی این حرف را در  کلاس علوم و پس از آموختن درس فتوسنتز کلروفیلی زد.

این پسر که امروز 13 سال دارد تا پایان سال گذشته یک میلیون درخت داشت. وی اولین درخت خود را زیر پنجره کلاس مدرسه در مونیخ کاشت.

لهام بخش وی در اجرای این پروژه، تلاشهای "وانگاری ماتهای"، برنده جایزه نوبل صلح، طبیعت شناس، فعال محیط زیست و زیست شناس کنیایی بود که به کاشت بیش از 30 میلیون درخت کمک کرد.

فیلیکس که در ابتدا تنها به کاشت درخت در آلمان فکر می کرد در هر سال 250 هزار درخت حدود 30 درخت در ساعت کاشته و به تدریج این پروژه مدرسه ای را به سازمان "گیاه برای سیاره" تبدیل کرده است.

این شورای همکاری کودکان توسط 23 کودک 12 ساله اداره می شود. این سفیران کوچک محیط زیست به سراسر دنیا سفر می کنند و رویای خود را به سایر کودکان منتقل می کنند.

این کودکان حق دارند: اگر اکسیژن کم باشد تنها راه نجات کاشت درختان است. برنامه آنها بر روی سه اصل استوار است: حذف تمام آن چیزی که از دیدگاه فناوری دی اکسید کربن تولید می کند، جلوگیری از انتشار کربن در سطح جهانی و در پایان، جنگل زایی دوباره.

براساس گزارش GreenStyle ، درحال حاضر این انجمن اهداف خود را در 131 کشور معرفی کرده است.

در پشت فیلیکس، خانواده ای ایستاده است که به شدت به محیط زیست اعتقاد دارند. به طوریکه پدر این کودک نیز پیش از این مبارزه خود را برای نجات سیاره آغاز کرده بود. زمانی که فیلیکس برای اشاعه ایده های خود به دور دنیا سفر می کند خانواده اش به وی در درسها کمک می کنند. 

 

منبع:موج پیشرو

علل پرخاشگری، بد دهنی و عصبانیت در کودکان و راه های کنترل آن (۲)

 پرخاشگری در کودکان

درمان‌ پرخاشگری در کودکان ( با کودکان پرخاشگر چگونه رفتار کنیم )

برای‌ درمان‌ پرخاشگری‌ در کودکان‌ اولین‌ گام‌ این‌ است‌ که‌ نوع‌ پرخاشگری‌ آنها و علت‌ آن‌ را براساس‌ توضیحاتی‌ که‌ ارائه‌ شد شناسایی‌ کنیم؛ و پرخاشگری‌ را به‌ صورت‌ موردی‌ برطرف‌ نماییم.

- در مورد کودک‌ پرخاشگری‌ که‌ الگو پذیری‌ عامل‌ این‌ گونه‌ رفتار او بوده، باید روی‌ الگوی‌ کودک‌ کار کرد و راه‌های‌ دیگری‌ جز پرخاشگری‌ را به‌ آن‌ الگو آموخت.

- اگر پرخاشگری‌ در اثر ناکامی‌ به‌ وجود آمده‌ باشد، بایستی‌ کودک‌ ناکام‌ را در رسیدن‌ به‌ اهداف‌ مطلوب‌ و دوست‌ داشتنی‌ کمک‌ کنیم.

- در مواردی‌ که‌ علت‌ پرخاشگری‌ اضطراب‌ است، باید از نگرانی‌ درونی‌ و اضطراب‌ کودک‌ مطلع‌ شویم.

ورزش ‌کردن‌ برای‌ این‌ کودکان‌ بسیار مؤثر است‌ و باعث‌ تخلیه‌ هیجانی‌ می‌ شود.

- در کشمکش‌های‌ درونی‌ بایستی‌ کودک‌ را از حالت‌ دوگانگی‌ خارج‌ ساخت. کمک‌ به‌ کودکان‌ در تصمیم ‌گیری، باعث‌ می ‌شود که‌ بیاموزند به‌ حالت‌های‌ دوگانه‌ درونی‌ خود پایان‌ بخشند.

- در پاره‌ای‌ از موارد، کودک‌ افسرده‌ پرخاشگری‌ شدیدی‌ از خود نشان‌ می‌ دهد. در این‌ میان‌ لازم‌ است‌ به‌ این‌ نکته‌ پی‌ ببریم‌ که‌ او چه‌ چیز دوست‌ داشتنی‌ را از دست‌ داده‌ و چگونه‌ می ‌شود مورد از دست‌ رفته‌ را برای‌ او جبران‌ کنیم.

- در مورد پرخاشگری، شیطنت‌ و مصرف‌ دارو بایستی‌ حتماً با پزشک‌ متخصص‌ ارتباط‌ داشته‌ باشیم‌ تا کودک‌ از نزدیک‌ مورد معاینه‌ قرار گیرد.

- هنگامی‌ که‌ کودک‌ قربانی‌ خشونت‌ در مدرسه‌ شده‌ است، بایستی‌ با مسئولان‌ مدرسه‌ صحبت‌ کنیم‌ و لازم‌ است‌ که‌ ایشان‌ طبق‌ قانون‌ و مقررات‌ خاص‌ با کودکان‌ خشونت گرا برخورد کنند؛ و نیز کودکانی‌ را که‌ قربانی‌ خشونت‌ شده‌اند براساس‌ رفتارهای‌ خوبشان‌ مورد تشویق‌ و تأیید قرار دهند.

- چنانچه‌ نوع‌ پرخاشگری‌ کودک‌ خصمانه‌ است، بایستی‌ کودک‌ را از آزار و اذیت‌ کردن‌ دور کنیم‌ تا مجبور نباشد برای‌ تلافی‌ و انتقام، افراد دیگر را اذیت‌ کند؛ و اگر پرخاشگری‌ از نوع‌ وسیله‌ ای‌ است، بایستی‌ راه‌های‌ دیگری‌ را جهت‌ مطرح‌ کردن‌ کودک‌ برگزینیم‌ تا او ناچار نباشد از روش‌ خشونت‌ برای‌ جلب‌ توجه‌ استفاده‌ کند. 

نتیجه‌ گیری‌

به‌ طور کلی‌ خشونت‌ و پرخاشگری‌ بیشتر عامل‌ بیرونی‌ دارد و فقط‌ در موارد خاص‌ به‌ علل‌ درونی‌ مربوط‌ می‌ شود. والدین‌ در درجه‌ اول، بایستی‌ محرک‌های‌ محیطی‌ را که‌ باعث‌ تحریک‌ خشم‌ و ایجاد خشونت‌ در فرزندشان‌ می ‌شود شناسایی‌ و سپس‌ برای‌ رفع‌ آن‌ به‌ کمک‌ روان شناسان‌ و متخصصان‌ اقدام‌ نمایند. 

روش هایی برای درمان پرخاشگری کودکان

۱- محدودیت هایی برای کنترل پرخاشگری وضع کنید و آنها را به اطلاع کودک برسانید.

۲- مدل های پرخاشگری را به حداقل برسانید. می توانید از راهکارهای زیر استفاده کنید:

الف) ساعاتی را که کودک فیلم های خشونت آمیز تلویزیونی می بیند، محدود کنید.

ب)فیلم ها، تصاویر و روزنامه کودک را به دقت انتخاب کنید.

ج) الگوهایی را در اختیار کودک بگذارید که پرخاشگرانه نباشند.

ح)همراه کودک برنامه های تلویزیونی را ببینید و صحنه پرخاشگرانه آن را تفسیر کنید.

۳- همدلی را افزایش دهید. آگاهی کودک را نسبت به رنجی که بر اثر پرخاشگری او در افراد یا حیوانات به وجود می آید، افزایش دهید.

۴- رفتارهایی را که مغایر با رفتار پرخاشگرانه است، تقویت کنید.

۵- به جای کودک پرخاشگر، به کودکی که به وی پرخاش شده توجه کنید.

۶- نحوه ی ارتباط کودک را با افرادی که با او زندگی می کنند، مورد بررسی قرار دهید.

۷- اگر قرار است کودک به دلیل رفتار خشونت آمیزش تنبیه شود، بهتر است به طریقی باشد که منجر به حمله انتقامی و تلافی جویانه از طرف کودک نشود.

۸- فرصت تخلیه هیجانات را برای کودک فراهم کنید.

۹- مباحث گروهی یا خانوادگی را که تأکید بر همکاری با دیگران دارد، به کار گیرید.

۱۰- همکاری، مسئولیت و پیگیری مسائل مورد علاقه را با دادن مسئولیت به کودکان تشویق کنید.

۱۱- برای مهارِ رفتار کودکان، فنون محروم سازی ممکن است تا حدودی مفید واقع شود. بنابراین رفتارهای پسندیده را به وضوح تشریح کنید و پاداش ها و کیفرهای آنها را بیان نمایید.

۱۲- فعالیت های ساعتی او را در صورت امکان با شرکت کودکی دیگر طراحی کنید.

۱۳- از تنبیهات بدنی پرهیز کنید.

۱۴- علت رفتار پرخاشگرانه وی را بیابید.

۱۵- ثبت وقایع روزانه، بازی درمانی، بازی های جالب، جمله سازی و گوش دادن فعال ممکن است به عنوان کمکی در جهت درک کودکان خشن به کار گرفته شود.

۱۶- به کودک بفهمانید که با هر رفتار خشونت آمیز، خود را از شما بیشتر دور می کند.

۱۷- از کودک پرخاشگر بخواهید الگوی مطلوبی برای خود بیابد و فهرستی از رفتارهای الگو را در کوتاه مدت اجرا نماید.

۱۸- با کودک قرارداد رفتاری ببندید تا برای رفتارهای مطلوبش جایزه دریافت کند و نتیجه اعمال نامطلوبش را ببیند. 

الگوهای پرخاشگری در کودکان

همه جوامع باید راه هایی را بیابند تا مانع از آن شوند که اعضای آن به هم آسیب برسانند. همه مردم رفتار پرخاشگرانه را تا اندازه ای کنترل می کنند ولی از لحاظ ارزشی که برای آن قایلند و میزان محدود کردن آن ، با هم فرق دارند.

برای مثال، در میان قبایل سرخپوست آمریکایی، کومانچی ها و آپانچی ها کودکانشان را جنگجو بار می آورند و حال آنکه هوپیها وزونی ها به فرزندانشان صلح جویی و رفتار غیر پرخاشگرانه می آموزند. اصولاً در فرهنگ آمریکای برای پرخاشگری و سرسختی ارزش قایلند.

 

چرا فرزندم با خشونت رفتار می کند ؟

نوجوانان خشونت گرا  معمولاٌ قدرت کنترل رفتار خود را ندارند و ، رسوم و اخلاقیات جامعه ای را که در آن زندگی می کنند ، زیر پا می گذارند . تحقیقات نشان می دهد که پسران بیش از دختران در رفتارهای خشونت آمیز  و پرخاشگرانه خود از نیروی بدنی استفاده می کنند . اما دختران بیشتر متوسل به جدال های لفظی  می شوند . این گونه افراد معمولاً در میان گروه به عنوان افرادی گستاخ ، بی تربیت و بی رحم نسبت به اطرافیان و همسالان ، شناخته می شوند .

 

علل
۱- خشونت در قالب پرخاشگری فیزیکی یا لفظی  ممکن است ناشی از ناکامی های اساسی باشد یا به دلیل وجود مدل های پرخاشگرانه در محیط زندگی ( خانه یا مدرسه )  نوجوان ایجاد شود .

۲- نوجوانان خشن معمولاٌ والدینی پرخاشگر دارند که روش های تربیتی آنها بیشتر مبتنی بر سخت گیری ، خشونت و تنبیه  بدنی است .

۳- عامل وراثت هم می تواند در رفتار خشن یک نوجوان نقش داشته باشد که بیشتر رفتاری اکتسابی و آموخته شده است . تحقیقات  نشان می دهد که در اغلب مواقع ، تربیت های کارآمد و قوی می تواند آثار وراثت را تحت پوشش خود قرار دهد .

۴- نوجوانی که پرتوقع و نازپرورده  بار آمده است و انتظار دارد که همگان به خواست های او احترام بگذارند ، هنگام برآورده نشدن انتظاراتش ، عصبانی می شود و ، به خشونت و پرخاشگری متوسل می گردد .

۵– نابسامانی های خانواده می تواند از عوامل دیگر ایجاد خشونت در قالب پرخاشگری باشد. مانند غیبت های طولانی پدر یا مادر ،  درگیری و اختلاف ،  جدایی و متارکه و محیط های زندگی دور از تفاهم و مسالمت . 

پیشگیری و درمان
۱- در دوران بلوغ که بحران روحی و عاطفی نوجوان را در بر می گیرد ، بهترین راه برای پیشگیری از خشونت ، مسامحه و سازگاری است. اغماض ، گذشت و نادیده گرفتن رفتارهای  او همراه  با آرامش ،  در اغلب  مواقع از استمرار و پیشروی خشونت در قالب پرخاشگری های فیزیکی  و لفظی جلوگیری می کند .

۲- راهنمایی و مشاوره با دانش آموز در خصوص عواقب خشونت و آثار اجتماعی آن و همچنین مشاوره با خانواده دانش آموز درباره کاهش رفتارهایی که منجر به خشونت نوجوان می شود ، بسیار مؤثر خواهد بود.

۳- ایجاد زمینه ی فعالیت های مؤثر در خانه و مدرسه برای اشتغال بیشتر نوجوان و تخلیه انرژی های  جسمی و روانی او در کاهش خشونت  و رفتارهای پرخاشگرانه بسیار  تأثیرگذار است .

۴- خودداری مدرسه از به کاربردن روش های انضباطی غلط و ایجاد فضای صمیمی تر میان معلمان و دانش آموزانِ نوجوانِ خشونت گرا ،  به کاهش رفتارهای خشونت آمیز و پرخاشگرانه می انجامد . 

کودکان و خشونت در تلویزیون

تلویزیون می تواند عامل مؤثری در رشد و تحول سیستمهای ارزشی ، و شکل دهنده رفتار باشد ؛ ولی متأسفانه بسیاری از برنامه های تلویزیون مروّج خشونت هستند. با تحقیق در مورد تأثیر برنامه های خشونت آمیز تلویزیون بر کودکان و نوجوانان ، معلوم شده است که آنها :

۱-    ترس از خشونت ندارند؛

۲-    به تدریج می پذیرند که خشونت راهی برای حل مشکل است ؛

۳-    به تقلید خشونت می پردازند؛

۴-    ناخودآگاه با شخصیت های خاصی چه قربانیان و چه قربانی کنندگان همانند سازی می کنند. لازم به ذکر است که همانند سازی ، ناآگاهانه و بسیار خطرناک است ولی الگو برداری آگاهانه است .

مشاهده خشونت در برنامه های تلویزیونی باعث پرخاشگری در کودکان می شود. گاهی اوقات حتی دیدن یک برنامه خشونت آمیز می تواند پرخاشگری را افزایش دهد. کودکانی که مکرراً نمایشهایی پر از خشونت را تماشا می کنند و ازاین کار منع هم نمی شوند، به احتمال زیاد ، به تقلید آنچه می بینند می پردازند.

اثر خشونت تلویزیونی ممکن است فوراً در رفتار یا گفتار کودک نمودار شود و یا سالها بعد خود را نشان دهد. البته خشونت تلویزیونی تنها علت پرخاشگری یا رفتار خشونت آمیز نیست ولی از عوامل مهم تلقی می شود.والدین می توانند با استفاده از راههای پیشنهاد شده ی زیر کودکان خود را از خشونت مفرط تلویزیونی محافظت کنند.

۱-    به برنامه هایی که کودکان می بینند توجه کنید و بعضی از آنها را همراه کودک خود ببینید. چنانچه کودک خود را به هنگام تماشای برنامه های خاص تلویزیونی همراهی کنید ، می توانید سؤالهای او را بهتر برایش توضیح دهید و جلوی کج فهمی او را بگیرید.

۲-    زمان تماشای برنامه های تلویزیونی را محدود کنید. توجه داشته باشید که تلویزیون را نباید دراتاق خواب بچه ها قرار دهید. با این عمل خود باعث می شوید که کودک با اثرات منفی برنامه های خشونت آمیز تلویزیونی ، به خواب نرود ؛ همچنین نظم ساعت خواب و بیداری او مختل نمی شود.

۳-    به کودکان خود تذکر بدهید که اگر چه هنرپیشه حقیقتاً مجروح نشده یا به قتل نرسیده است ، لکن این گونه خشونتها در دنیای واقعی یا بسیار دردناک است یا منجر به مرگ می شود.

۴-    هنگامی که برنامه های خشونت آمیز پخش می شود، یا کانال را عوض کنید یا تلویزیون را خاموش کنید. توضیح دهید که مشکل آن برنامه چیست و به گونه ای با منطق درخور فهم کودک ، آسیب و ضرر موجود در آن برنامه را توضیح دهید تا میل کودک یا اصرار او برای تماشای این گونه برنامه ها کاهش یابد.

۵-    در حضور بچه ها صحنه های خشونت آمیز را تأیید نکنید و بگویید که بدترین شیوه برای حل یک مشکل، روش خشونت آمیز است.

۶-    تأثیر همسن و سالان و دوستان و همکلاسی ها باید به حداقل برسد. به این منظور با والدین بچه های دیگر تماس بگیرید و در مورد نوع برنامه ها ی تلویزیون و مدت زمان مناسب برای تماشای تلویزیون توافق کنید.

والد ین با استفاده از این روشها می توانند اثر مخرب تلویزیون را در دیگر حیطه های زندگی از قبیل شکل گیری ها و قالب پذیری های جنسیتی یا نژادی پیشگیری کنند. مدت تماشای تلویزیون توسط کودکان ، جدا ازمحتوای آن باید کم شود چون کودکان را از پرداختن به فعالیت های مفید دیگر از قبیل مطالعه، بازی  با دوستان و رشد و پرورش علائق خود باز می دارد.

اگر والدین در امر محدود کردن کودکان خود مشکل دارند یا نگرانی هایی در باب چگونگی رفتار خود در مقابل واکنش های کودک نسبت به برنامه های تلویزیونی دارند، می بایست با یک روان شناس کودک و نوجوان مشاوره کنند و از رهنمودها و تجارب او برخوردار شوند. 

بازی‌های خشن موجب پرخاشگری کودکان می‌شود

تحقیقات انجام شده بر روی کودکان و نوجوانان حاکی از آن است که بازی‌های ویدیویی خشن، پرخاشگری در کودکان را افزایش می‌دهد.

تحقیقات انجام شده حاکی از آن است انجام بازی‌های کامپیوتری و ویدویی خشونت آمیز، پرخاشگری در کودکان و نوجوانان را افزایش می‌دهد.
این تحقیقات به مدت ۲۰ سال بر روی کودکان و نوجوانان انجام شده است. آزمایشاتی که بعد از انجام بازی های خشونت آمیز بر روی کودکان انجام شده است نشان می‌دهد که این افراد بعد از بازی حرکات پرخاشگری از خود نشان می‌دهند.
معلمان ۶۰۰ دانش‌اموز ۱۳ تا ۱۵ سال می‌گویند: دانش‌آموزانی که وقت بیشتری را برای بازی‌های خشونت آمیز صرف می‌کنند بیشتر از دانش‌آموزان دیگر حالت‌های خصمانه در بحث‌ها به خود می‌گیرند.
این نتایج در گردهمایی سالانه انجمن روانشناسی آمریکا مطرح شده است و در این نشست کارشناسان خواستار کاهش برنامه‌ها و بازی‌های خشونت آمیز برای کودکان و نوجوانان شده‌اند.
همچنین از والدین خواسته‌اند که برای مراقبت از سلامت کودکان خود باید بر بازی‌های کودکان نظارت بیشتری داشته باشند.
بازی‌های کامپیوتری و ویدیویی تاثیرات بسیار زیادی بر روی کودکان دارند زیرا در این بازی‌ها کودک خود را قهرمان داستان می‌بیند و با انجام جنایت و خشونت به پیروزی می‌رسد.

 

کودکان ناسزاگو

امروزه‌ بسیاری‌ از والدین‌ نگران‌ بددهانی‌ یا بدزبانی‌ فرزندانشان هستند و از خود می ‌پرسند که‌ آنها این‌ صحبت ها را چگونه‌ یاد گرفته ‌اند؟ چرا این‌ اتفاق‌ برای‌ فرزند ما افتاده؟ آیا خودمان‌ مقصر بوده‌ایم؟ جمعی‌ از والدین‌ می‌ گویند، ما که‌ این‌ حرف های‌ زشت‌ را بر زبان‌ نمی‌ آوریم، پس‌ چگونه‌ فرزندمان‌ چنین‌ حرف هایی‌ می‌ زند؟! در نهایت‌ نیز این‌ سؤال‌ برایشان‌ مطرح‌ است‌ که‌ چه‌ باید کرد تا کودک‌ این‌ عادت‌ ناپسند را ترک‌ کند. در این‌ نوشتار به‌ علل‌ اصلی‌ بدزبانی‌ و راه‌ حل هایی‌ برای‌ رفع‌ آن‌ اشاره‌ شده‌ است. 

علت ها

همان‌ طور که‌ در بحث های‌ گذشته‌ درباره‌ رفتار کودکان‌ متذکر شدیم، بسیاری‌ از اعمال‌ بچه‌ها از عملکرد والدین‌ نشأت‌ می‌ گیرد. کودکان‌ رفتارهای‌ پدر و مادر را به‌ طور ناخودآگاه‌ درونی‌ می‌ کنند. رفتارهای‌ درون ‌فکنی‌ شده‌ جزو معیارهای‌ نهادینه ‌شده‌ کودک‌ قرار می‌ گیرند و سپس‌ او مطابق‌ این‌ معیارها عمل‌ می‌ کند؛ به‌ این‌ فرآیند همانند سازی‌ می‌ گویند. کودک‌ والدین‌ خود را به‌ عنوان‌ اولین‌ الگوهای‌ زندگی‌ می ‌پذیرد و چون‌ به‌ آنها عشق‌ می‌ ورزد و آنان‌ را سمبل هایی‌ قوی‌ می ‌داند، رفتار والدین‌ برای‌ او شاخص‌ و الگو قرار می‌ گیرد.

گاهی‌ بین‌ درون‌ فکنی‌ یک‌ رفتار و بروز آن‌ فاصله‌ زمانی‌ وجود دارد؛ برای‌ مثال، کودک‌ گفتاری‌ ناپسند را ماهها قبل‌ از زبان‌ پدر یا مادر شنیده، اما برون‌ ریزی‌ آن‌ امروز صورت‌ می ‌گیرد. این‌ مدت‌ به‌ تشخیص‌ کودک‌ و شرایط‌ او بستگی‌ دارد که‌ چه‌ زمان، چگونه‌ و در برابر چه‌ کسی‌ کلام‌ زشت‌ را به‌ کار برد.

در بعضی‌ خانواده‌ها، والدین‌ با فرزندان‌ خود بسیار خصمانه‌ رفتار می‌ کنند و در عین‌ حال‌ آنان‌ را آزاد می ‌گذارند. به‌ این‌ گروه‌ از پدر و مادرها، والدین‌ خصمانه‌ آزاد گذارنده‌ می ‌گویند؛ آنها خود از حرف های‌ زشت‌ استفاده‌ می ‌کنند و فرزندان‌ نیز آزادند که‌ این‌ گونه‌ عبارات‌ را به‌ کار برند. یعنی‌ هیچ‌ اقدامی‌ در جهت‌ جلوگیری‌ از این‌ رفتار به‌ عمل‌ نمی‌ آید؛ و یا از نظرتربیتی هیچ‌ گونه‌ تدبیری‌ از طرف‌ والدین‌ برای‌ ترک‌ این‌ عادت‌ در بچه‌ ها صورت‌ نمی‌ گیرد.

ذکر این‌ نکته‌ ضروری‌ است‌ که‌ چه‌ والدین‌ حرف های‌ زشت‌ را به‌ فرزند خود بگویند و چه‌ در حضور او در برابر فرد دیگری‌ این‌ گونه‌ گفتار را به‌ کار ببرند، کودک ، آنها را می‌آموزد و به‌ وقت‌ نیاز بر زبان‌ می‌آورد.

از دیگر علت های‌ یادگیری‌ کلام‌ زشت ، ارتباط‌ کودکان‌ با دوستان‌ و با بچه ‌های‌ دیگر است. بسیاری‌ اوقات‌ کودکان‌ عامل‌ بدزبانی‌ یکدیگرند. در مهد کودک  ، مدرسه ، کوچه‌ و هر جای‌ دیگری‌ که‌ بچه‌ ها فرصت‌ بازی و به ‌خصوص‌ درگیری‌ با هم‌ را پیدا کنند، ممکن‌ است‌ این‌ بدآموزی‌ صورت‌ بگیرد.

از دیگر عوامل‌ بروز بدزبانی‌ در بچه‌ها ، به کارگیری‌ کلام‌ زشت‌ به‌ عنوان‌ اعتراض‌ است. کودک‌ با بر زبان ‌آوردن‌ این‌ گونه‌ حرف ها اعتراض‌ خود را نشان‌ می‌دهد؛ این‌ نوعی‌ رفتار تلافی‌ جویانه‌ است‌ که‌ بعضی‌ کودکان‌ در پیش‌ می‌ گیرند. آنها احساس‌ می‌ کنند، فقط‌ با ادای‌ این‌ گونه‌ کلمات‌ است‌ که‌ تخلیه‌ می‌ شوند و می ‌توانند نارضایتی‌ خود را نشان‌ دهند.

گاهی‌ که‌ کودک‌ خردسال‌ برای‌ اولین ‌بار از کلمات‌ زشت‌ استفاده‌ می‌ کند، موجب‌ خنده‌ و مزاح‌ اطرافیان‌ می‌ شود. این‌ گونه‌ برخورد از همان‌ ابتدا برای‌ او حکم‌ تشویق‌ به‌ انجام‌ این‌ رفتار را خواهد داشت‌ و به ‌تدریج‌ به‌ آن‌ عادت‌ می‌ کند.

در پاره‌ای‌ از موارد نیز کودکان‌ با بر زبان ‌آوردن‌ حرف های‌ زشت‌ می توانند به‌ خواسته‌ های‌ خود برسند. بنابراین‌ بدزبانی‌ را راهی‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ اهداف‌ خود تلقی‌ می ‌کنند و در درازمدت‌ جزو رفتار آنان‌ خواهد شد. 

راه‌ حل ها

به‌ هفت‌ علت‌ اصلی‌ برای‌ ناسزاگویی ‌ در کودکان‌ اشاره‌ کردیم؛

- یادگیری‌ از طریق‌ والدین‌

- یادگیری‌ از طریق ‌دوستان و بچه‌های‌ دیگر

-بد آموزی بوسیله فیلم

- بیان‌ نوعی‌ اعتراض‌

- رسیدن‌ به‌ خواسته‌ ها و اهداف‌

- تشویق ‌شدن‌

- ناکامی‌  و افسردگی 


مسلماً با شناسایی‌ علت‌ رفتار نادرست، می‌توانیم‌ در رفع‌ آن‌ موفق‌ تر عمل‌ کنیم:
۱ . چنانچه‌ این‌ گونه‌ رفتار از والدین‌ سرچشمه‌ گرفته‌ باشد، بایستی‌ والدین‌ به‌ طور جدی‌ آموزش‌ داده‌ شوند تا خود را کنترل‌ کنند و چنین‌ رفتاری‌ را حداقل‌ در حضور فرزند انجام‌ ندهند. در ضمن‌ لازم‌ است‌ به‌ کودک‌ گفته‌ شود که‌ این‌ رفتارها درست‌ نیست‌ و اگر هم‌ از والدین‌ سر زده، آنها اشتباه‌ کرده‌اند و دیگر تکرار نخواهد شد. به‌علاوه توصیه‌ می‌ شود اگر پدر و مادر چنین‌ رفتاری‌ را مرتکب‌ شدند، به‌ اشتباه‌ خود اعتراف‌ کنند و حتی‌ از فرزند عذرخواهی‌ نمایند.

۲ . اگر دوستان‌ یا بچه ‌های‌ دیگر عامل‌ بدزبانی‌ کودک‌ باشند، بایستی‌ او را از این‌ افراد دور کنیم‌ و به‌ جای‌ آنها دوستان‌ خوب‌ و مؤدب‌ را جایگزین‌ نماییم.

۳ . در انتخاب‌ فیلم ها دقت‌ کنیم‌ و چنانچه‌ فیلمی‌ مناسب‌ سن‌ کودک‌ نیست، شرایطی‌ فراهم‌ آوریم‌ که‌ او فیلم‌ را نبیند.

۴ . به‌ اعتراضات‌ کودک‌ گوش‌ دهیم‌ و دقیقاً توجه‌ کنیم‌ که‌ او چه‌ می ‌گوید و نسبت‌ به‌ چه‌ چیز اعتراض‌ دارد. دادن‌ یک‌ کمک‌ فوری‌ به‌ کودک‌ در چنین‌ شرایطی‌ بسیار مهم‌ است. روشهای سختگیرانه والدین، اعتراض‌ شدید فرزند را به‌ همراه‌ دارد.

۵ . هرگز کودک‌ نباید به‌ این‌ وسیله‌ به‌ خواسته ‌اش‌ برسد؛ بلکه‌ بایستی‌ به‌ او فهماند، چنانچه‌ دست‌ از این‌ نوع‌ رفتار بردارد و حتی‌ از این بابت عذرخواهی‌ کند، به‌ خواسته‌ اش‌ خواهد رسید.

۶ . هرگز با شنیدن‌ حرف های‌ زشت‌ کودک‌ به‌ او نخندیم، بلکه‌ اخم‌ کنیم‌ و خود را از وی‌ دور سازیم. با این‌ روش‌ به‌ او نشان‌ می‌ دهیم‌ که‌ رفتار پسندیده‌ای‌ نداشته‌ است.

۷ . چنانچه‌ فرزند ناکامی‌  و افسردگی‌ دارد، بهتر است‌ فرصتی‌ فراهم‌ کنیم‌ تا او موفقیت  ، شادی و نشاط را تجربه‌ کند. در چنین‌ مواردی‌ بایستی‌ به‌ درمان‌ حالات‌ افسرده ‌وار او بپردازیم. 

- علاوه‌ بر توجه‌ به‌ نکات‌ گفته‌ شده، والدین‌ می ‌توانند با استفاده‌ از روش‌ «یادگیری‌ وسیله ‌ای» ، در جهت‌ رفع‌ عادت‌ بدزبانی‌ در کودکان‌ برآیند. به‌ این‌ ترتیب‌ که‌ هر وقت‌ کودک‌ رفتار ناپسند از خود نشان‌ نداد، به‌ او جایزه‌ای‌ بدهند و به‌ طور مشخص‌ بگویند «این‌ پاداش‌ به‌ این‌ علت‌ بود که‌ امروز حرف های‌ زشت‌ بر زبان‌ نیاوردی‌ و بچه‌ مؤدبی‌ بودی…» با این‌ روش، او می‌فهمد که‌ رفتار ناپسند پاداش‌ نمی ‌گیرد، بلکه‌ موجب‌ اخم‌ و قهر والدین‌ است؛ برعکس‌ رفتار مؤدبانه‌ او تشویق‌ و تأیید می ‌شود. 

بد دهنی کودکان

این مسئله در بسیاری مواقع یکی از شکایات و معضلات والدین را در مقابل اطفال تشکیل داده و متأسفانه دربسیاری از مواقع خود پدر و مادرها در به وجود آوردن آن نقش داشته اند.
علائم اختلال:
برای شروع بحث ابتدا باید دانست که آیا طفل از لحاظ موقعیت درکی در موضعی قرار دارد که قادر به شناخت خوب و بد و زشت و زیبا بوده باشد و یا صرفاً از روی تقلید در سیر رشد کلامی این الفاظ را به کار می برد. کلاً شروع شکل گیری انضباط در اطفال از حوالی ۵/۱ سالگی آغاز می گردد و از آن زمان است که والدین نقش فعال خویش را در این زمینه ایفا خواهند نمود. رفتار و حرکات و سخن گفتن ناشیانه طفل در این زمان از هر لحاظ جالب نظر والدین و اطرافیان بوده و موجب مسرت و شادمانی آنان می گردد. در حوالی سنین ۵/۲ ۳ سالگی که طفل قادر به ادای ۲-۳ کلمه پشت سر هم می باشد بدترین زمان از لحاظ تقلید برخی کلمات ناهنجار می باشد که احیاناً در محیط اطراف طفل ادا می گردد در این زمان مشکل به دو صورت تکوین خواهد یافت:
 

اول: آن که ادای الفاظ رکیک و زشت در فرهنگ خانواده خاصی مرسوم بوده و از قبل مورد تقبیح واقع نگردیده باشد که در این صورت طفل با تقلید مستقیم بدین رفتار ناپسند گرایش یافته و آن را در خویش پرورش خواهد داد.
دوم: آن که برخی وابستگان خانواده مثلاً عمو، دایی و یا حتی خود پدر و مادر لحن کودکانه طفل را مستمسکی جهت تفریح قرار داده و تقلید الفاظ رکیک توسط وی آنان را به خنده و شادی وامی دارد و پرواضح است که بعدها رفع یک عادت کاملاً مستقر شده و ذهنی شده در طفل تا چه اندازه با صعوبت همراه خواهد بود. سپس در زمانی که حدوداً مصادف با ۵-۶ سالگی طفل می باشد پدر و مادر از اینکه کودک خردسال بدون هیچ گونه ابایی به فحاشی ناسزاگویی می پردازد ظاهراً دچار تعجب می گردند در حالی که توجه به زیربنای موضوع جای هیچ گونه شگفتی بجا نخواهد گذاشت. 


بددهنی به صورت علامتی از یک اختلال سلوک:
 اختلالات سلوک در اطفال گروهی از اختلال های رفتاری آنان را تشکیل می دهند. نمونه هایی از این اختلالات شامل دروغ گویی افراطی و آتش افروزی عمدی و فرار از مدرسه می گردد. چنین کودکانی ممکن است متخاصم، بددهن، گستاخ و بی اعتنا بوده و نسبت به بزرگترها رفتار منفی گرایانه نشان دهند.
 سایر موارد شامل:
 بددهنی در اختلالات شخصیت:
بالاخص در اختلال شخصیت ضد اجتماعی
بددهنی در پسیکوزهای اطفال:
 که به طور خلاصه دسته ای از بیماری های جدی روانی را تشکیل داده و بیمار در طی حملات تهاجمی بیماری ممکن است به بددهنی و توهین به سایر افراد بپردازد. 

بد دهنی در عقب افتادگی عقلانی:
 وجود رفتار نامتناسب اجتماعی و از جمله پرخاشگری در کودکان دچار عقب ماندگی ذهنی موجود و گاه موجب برانگیختن توجه منفی در مراقبین آنان می گردد. روش های پیش گیری از بیماری در بسیاری موارد آنچنان که ذکر گردید عدم رعایت برخی موازین اخلاقی در خانواده باعث الگوبرداری توسط طفل گردیده و مسلماً با ارشاد اعضای خانواده می توان از ایجاد این عادت زشت جلوگیری نمود. در همین جا باید به بزرگترها تذکر داد که هیچگاه ولو به شوخی به ذکر الفاظ رکیک و زشت نزد اطفال اقدام ننموده و اگر هم طفل این لغات و اصطلاحات را به کار برد به ابراز شادی و خنده نپردازند.

همچنین یکی از نکات شاخص آموزش و پرورش در محیط اجتماعی اطفال و من جمله مدارس تعلیم اصول عالیه اخلاقی است که مانع از تکوین بسیاری عادات زشت و من جمله هرزه گویی خواهد گردید. گنجاندن این گونه مفاهیم عالی در برنامه رسمی تعلیمات مدارس مسلماً مثمر ثمر خواهد بود. درمان های اولیه و در دسترس به هر حال هرگاه پدر و مادر مواجه با هرزه گویی در طفل خویش گردند بهترین توصیه آن است که با نشان دادن رفتاری حاکی از نارضایتی به طفل بفهمانند که رفتار وی مقبول نظر آنان نمی باشد. این طرز رفتار بسیار مؤثرتر از تنبیه جسمانی طفل بوده و در بسیاری موارد موجب ترک عادت مزبور می گردد. 


 در چه صورت باید به پزشک مراجعه نمود؟
با مرور موارد فوق که تعدادی از علل بددهنی در اطفال را شامل می گردد ملاحظه می نماییم که برخی موارد نظیر بیماری های جدی روانی اطفال نیاز به پیگیری و بررسی تحت نظر روانپزشک اطفال خواهند داشت ولی اکثریت موارد آن با رعایت برخی موازین ساده رفتاری و اخلاقی قابل کنترل و پیشگیری خواهند بود. 

 

منبع: سایت پزشکان بدون مرز

علل پرخاشگری، بد دهنی و عصبانیت در کودکان و راه های کنترل آن (۱)

 پرخاشگری در مدرسه

تعاریف پرخاشگری
روان شناسانی که اعتقادات نظری متفاوتی دارند در مورد چگونگی تعریف پرخاشگری اساساً با هم توافق ندارند. موضوع اصلی این است که آیا باید پرخاشگری را براساس پیامدهای قابل دیدن آن تعریف کنیم یا براساس مقاصد شخصی که آن را نشان می دهد.

گروهی پرخاشگری را رفتاری می دانند که به دیگران آسیب می رساند یا بالقوه می تواند آسیب برساند. پرخاشگری ممکن است بدنی باشد ( زدن – لگد زدن – گاززدن) یا لفظی ( فریاد زدن، رنجاندن) یا به صورت تجاوز به حقوق دیگران ( چیزی را به زور گرفتن)، نقطه قوت این تعریف عینی بودن آن است به رفتار قابل مشاهده اطلاق می شود. نقطه ضعف آن این است که شامل بسیاری از رفتارهایی است که ممکن است به طور معمول پرخاشگری تلقی نشود.

پرخاشگری وسیله ای رفتاری است در جهت رسیدن به هدفی؛ پرخاشگری خصمانه رفتاری است در جهت آسیب رساندن به دیگران ، بیشتر پرخاشگری های بین کودکان کوچک از نوع «وسیله ای» است.

این نوع پرخاشگری به خاطر متعلقات است. کودکان از یکدیگر اسباب بازی می قاپند، یکدیگر را هل می دهند تا به اسباب بازی که می خواهند بازی کنند دست یابند. به ندرت اتفاق می افتد که کودکان بخواهند به کسی آسیب برسانند یا از روی عصبانیت دست به پرخاشگری بزنند.

پرخاشگری را باید از جرئت ورزی متمایز دانست. جرئت ورزی، دفاع از حقوق یا متعلقات (مانند ممانعت کودک از این که کسی به اسباب بازی اش دست بزند) یا بیان امیال و آرزوها را بر می گیرد.مردم معمولاً شخص با جرئت را پرخاشگر می دانند، در صورتی که کسی که از حق خود دفاع می کند با جرئت است نه پرخاشگر. 

تغییرات رشدی
کودکان در ۱۲ ماهگی وقتی با هم هستند شروع به ابراز رفتار پرخاشگرانه وسیله ای می کنند یعنی رفتار پرخاشگرانه آنان غالباً به خاطر اسباب بازی و متعلقات دیگر است و در ارتباط با همسالان ابراز می شود. کودکان گاهی اوقات به والدین و کودکان بزرگتر حمله ور می شوند، ولی این گونه پرخاشگری در مقایسه با پرخاشگری با همسالان، نسبتاً نادر است. کودکان همچنان که به سال های پیش از مدرسه و مدرسه نزدیک می شوند، کمتر دست به اعمال پرخاشگرانه می زنند و در نوع پرخاشگری آنان هم تغییراتی ایجاد می شود. یعنی وقتی که پرخاشگری ابراز می شود غالباً خصمانه است و کمتر «وسیله ای» است. به این معنا که کودکان برای به دست آوردن هدف های وسیله ای کمتر مستقیماً از حربه های جسمانی استفاده می کنند؛ ولی وقتی که به کسی حمله لفظی یا بدنی می کنند بیشتر امکان دارد که با قصدی خصمانه این کار را کرده باشند.

پرخاشگری لفظی، دست کم در سال های قبل از مدرسه افزایش می یابد. 


ثبات پرخاشگری
هرچند که سطح پرخاشگری کودکان از موقعیتی به موقعیت دیگر فرق می کند ولی کودکان از لحاظ تداوم رفتار پرخاشگرانه در طول زمان با هم فرق دارند. کودکانی که در سال های اولیه به شدت پرخاشگرند به احتمال زیاد در جوانی و بزرگسالی هم پرخاشگر خواهند بود و کودکانی که پرخاشگر نیستند به احتمال زیاد در بزرگسالی هم پرخاشگرنخواهند بود.

بعضی از مطالعات نشان می دهد که ثبات پرخاشگری دخترها در طول زمان کمتر از پسرهاست و چند تحقیق دیگر نشان داده است که دخترها و پسرها از این لحاظ تفاوتی ندارند. البته کودکان به هنگامی که با وقایع تنش زا مثل جدایی پدر و مادر یا به دنیا آمدن کودکی جدید رو به رو می شوند بیشتر پرخاشگر می شوند، ولی پرخاشگری شدید که بیش از چند ماه به طول انجامد غالباً حاکی از تداوم داشتن این الگوی رفتار است. پرخاشگری در حد معمول کمتر جای نگرانی دارد. به خصوص در سال های پیش از مدرسه شاید این اندازه پرخاشگری صرفاً نشان دهنده این باشد که کودک می خواهد انواع مختلف کنش متقابل اجتماعی را داشته باشد. 

ادراک مقاصد دیگران و رفتار پرخاشگرانه
کودکان در مورد پرخاشگری دیگران برحسب این که آن را عمدی یا تصادفی بدانند قضاوت های متفاوتی می کنند. تحقیقی که پسرهای بسیار پرخاشگر را با پسرهای غیر پرخاشگر مقایسه می کند نشان می دهد که پسرهای پرخاشگر احتمالاً از مقاصد دیگران، درکی متفاوت از پسرهای غیر پرخاشگر دارند. براساس درجه بندی معلمان و همسالان تعدادی از پسرها در کلاس های دوم، چهارم، ششم به عنوان بسیار پرخاشگر یا غیر پرخاشگر طبقه بندی شدند. سپس این عده در موقعیتی آزمایشی مشاهده شدند که به آنان برای جور کردن قطعات پازل جایزه ای تعلق می گرفت. قرار بر این شد که وقتی که قسمتی از پازل کامل شد پسر بچه دیگری ( که همدست آزمایشگر) بود آن را به هم بزند. در حالت اول، پسر بچه آن را عمداً به هم زد؛ در حالت دوم، طوری به هم زد که تصادفی جلوه کند و در حالت سوم انگیزه های پسر بچه مبهم بود. کودکان مورد آزمایش این امکان را داشتند که با خراب کردن پازل این کودک «تلافی» کنند. کودکان پرخاشگر و غیر پرخاشگر وقتی که احساس کردند که این کودک عمداً خرابکاری کرده تلافی کردند و وقتی که دیدند عملش غیرعمدی بوده تلافی نکردند، ولی واکنش آنان به انگیزه های مبهم این کودک بدین ترتیب بود که پسر بچه های پرخاشگر تلافی کردند و طوری واکنش نشان دادند که گویی این کودک عمداً این کار را کرده است. کودکان غیر پرخاشگر تلافی نکردند و طوری عمل کردند که گویی اعمال او غیرعمدی بوده است. 

تفاوت های جنسیتی
پسرها پرخاشگرتر از دخترها هستند. این تفاوت در غالب فرهنگ ها و تقریباً در همه سنین و نیز در غالب حیوانات دیده می شود. پسرهابیش از دخترها پرخاشگری بدنی و لفظی دارند. از سال دوم زندگی این تفاوت ها آشکار می شود. براساس مطالعات مشاهده ای در مورد کودکان نوپای بین سنین ۱ تا ۲ سال تفاوت های جنسیتی از لحاظ تعداد پرخاشگری بعد از ۱۸ ماهگی ظاهر می شود و قبل از آن اثری از آن نیست. پسرها به خصوص وقتی که به آنان حمله می شود یا کسی مزاحم کارهایشان می شود تلافی می کنند. در یک مطالعه مشاهده ای در مورد کودکان پیش از مدرسه پسرها فقط اندکی بیش از دخترها مورد حمله قرار گرفتند، ولی دو برابر دخترها تلافی کردند. شاید این که پسربچه بالقوه پرخاشگر است یا می تواند آن را بیاموزد علتی فیزیولوژیک داشته باشد. برای مثال پسران ۱ تا ۳ ساله در کلاس های پیش از دبستان از طرف بزرگسالان و همسالان بیش از دخترها به خاطر پرخاشگری مورد توجه قرار گرفتند. این توجه گاهی مثبت بود ( لبخند زدن، ملحق شدن به بازی کودکان) و گاهی تا حدودی منفی ( متوقف کردن کودک یا سر کودک را با چیزی گرم کردن). توجه نشان دادن به رفتار کودک، به هر نحوی که باشد، بیش از بی توجهی به آن باعث تشویق رفتار می شود. 

الگوی خانواده و پرخاشگری
والدین کودکان به شدت پرخاشگر غالباً به هنگام اعمال قواعد و معیارها خشونت دارند و پرخاشگرند. یکی از پیچیده ترین و جامع ترین روش هایی که برای درک پرخاشگری در خانواده به کار رفته تحقیق «جرالد پاترسون» و همکارانش در مرکز یادگیری اجتماعی «شهر اورگون» بوده است. آنان برای مطالعه الگوهای کنش متقابل خانوادگی در خانه و مدرسه و ارتباط آن با مشکلات رفتاری کودکان مشاهدات مستقیمی انجام داده اند. افراد مورد مطالعه از خانواده هایی بودند که به دلیل مشکلات رفتاری مثل پرخاشگری، دزدی و سایر رفتارهای ضداجتماعی فرزند یا فرزندانشان به درمانگاه رجوع کرده بودند.

وقتی که واکنش خشونت آمیزی بروز می کند سایر اعضای خانواده کاری می کنند که باعث دامن زدن به رفتار پرخاشگرانه می شوند. برای مثال، برادری بر سر خواهرش فریاد می زند، خواهر بر سر او فریاد می زند و ناسزایی به او می گوید. در این موقع برادرش او را کتک می زند و این ماجرا ادامه می یابد. تمام این ها نشان می دهد که والدین می توانند در پاداش دادن و تنبیه کردن فرزندانشان رفتار با ثباتی داشته باشند و با استفاده از راه های مؤثر بدون این که با تنبیه شدید همراه باشد پرخاشگری کودکان را کنترل کنند و بازآموزی کودکان در دورانی نسبتاً کوتاه میسراست.

در آخر باید گفت تلویزیون نیز منبع دیگری است که کودکان به خصوص پسرها از طریق آن رفتار پرخاشگرانه را می آموزند.به طور مثال: خشونت از ارزش های آمریکایی تلقی می شود، پرخاشگری به عنوان یکی از وسایل رسیدن به هدف تشویق می شود. در برنامه های تلویزیونی که یکی از وسایل انتقال چنین ارزش های اجتماعی به کودکان است، به طور متوسط در هر ساعت پنج یا شش بار خشونت بدنی نمایش داده می شود، رفتار پرخاشگرانه شخصیت های تلویزیونی غالباً تقویت می شود: قهرمان این برنامه ها به همان اندازه پرخاشگرند که ضد قهرمان ها. در مطالعه ای کودکان چهار ساله به هنگام بازی آزاد در مهدکودک به مدت سه هفته مورد مشاهده قرار گرفتند و از لحاظ رفتار پرخاشگرانه به دو گروه بالای متوسط و زیر متوسط طبقه بندی شدند. سپس در طول چهار هفته بعد، کودکان به گروه هایی تقسیم شدند که در مهدکودک به مدت تقریباً نیم ساعت برنامه پرخاشگرانه مثل «بت من» و «سوپرمن» یا فیلم های معمولی و یا برنامه های جامعه پسند می دیدند. کودکانی که از اول از لحاظ پرخاشگری در حد بالای متوسط بودند در مدت بازی آزاد و بعد از دیدن برنامه پرخاشگرانه، از خود پرخاشگری بیشتری نشان دادند تا کودکان مشابهی که برنامه های معمولی را دیده بودند. دو گروه از کودکانی که از لحاظ پرخاشگری زیر متوسط بودند و هر کدام یکی از این برنامه ها را دیده بودند واکنششان با هم فرقی نداشت. این الگوهای رفتاری تا دو هفته بعد از پایان گرفتن تماشای این برنامه ها هم چنان ادامه داشت.

کودکانی که مستعد پرخاشگری هستند با دیدن خشونت از تلویزیون پرخاشگرتر می شوند. 

نحوه کنترل عصبانیت در کودکان

خواه چهار ساله یا چهل ساله ، همه ما بارها عصبانی شده ایم. اما فردی که در طول زندگی نیاموزد چگونه بر خشم خود مسلط شود ، روابط را خدشه دار و دوستان و اطرافیان را آزرده خاطر می سازد.

خصیصــــه های ذاتـــــــــی

مواقعی که فرد عصبانی می شود، میزان عصبانیت او را غالباً شخصیت او معین می کند. حالات فوق العاده حساس ، سرکش ، بی دقت، پرتحرک یا پرخاشگر بودن می تواند بخش رشد یافته ای از یک شخصیت سالم و یا در نهایت یک مبارزه جو باشد. نکته مهم این است که با پی بردن به ضعف رفتاری فرزندتان می توانید پرخاشگری ها را به نقاط قوت تبدیل کنید. وقتی که کودک عصبی در مورد چیزهایی عصبانی می شود که دوست صبور او اصلاً به آن موارد توجهی ندارد ، در این صورت شما نیازبه زمان بیشتری دارید تا جایگزین هایی را به جای عصبانیت به او بیاموزید

مــــراحل رشـــد

زمانی که کودک در مرحله رشد فیزیکی یا اجتماعی قرار دارد زمینه بیشتری برای پرخاشگری و عصبانیت در او ایجاد می شود. مراحل مختلف رشد ، عوامل خشم متفاوتی دارند. وقتی به کودک خود که به کاسه توت فرنگی دست درازی کرده، می گویید:” الان اجازه خوردن آنها را نداری”، عصبانی می شود. ولی فرزند بزرگتر شما تحمل جواب مشابه را دارد به دلیل این که او صبر و بردباری را در خود پرورانده است

جنسیــــت:

به طور کلی، پسرها خشم خود را راحت تر از دخترها ابراز می کنند و شاید یک توجیه فرهنگی برای آن وجود داشته باشد. به احتمال زیاد والدین و مربیان از پسرها فوران خشم را انتظار دارند و از آن چشم پوشی می کنند در صورتی که گریه رنجورانه یک دختر عصبانی مورد قبول آنهاست. اما کودکان در هر دو جنس نیاز به یادگیری کنترل خشم دارند

زندگــــــی خانوادگــــــی

به طور کلی ناراحتی یک کودک به دلیل جدایی والدین ، بیماری ، مرگ ، تولد خواهر یا برادر، تغییر منزل و یا دیگر اتفاق های مهم زندگی ، اغلب در او پنهان می ماند و با بروز عصبانیت و پرخاشگری به کودک آسیب می رساند. زیرا او احساس می کند مورد آزار و اذیت واقع شده و سعی می کند این احساس را منتقل کند. اگر کودک لطیفه ای برای مهار کردن موقعیت حاد روحی بگوید و یا کوله پشتی برادرش را پرت کند ، به هر حال این رفتارها به میزان زیادی به الگوی رفتاری خانواده اش بستگی دارد. مخصوصاً این رفتارها در خانواده هایی شایع است که خشم، داد و فریاد و پرخاشگری هایی مثل ” به هم زدن در” در آنها مشاهده می شود. در بیشتر خانواده هایی که در مقابل احساسات ، اتفاقات و هیجانات ناآرام و سرکوبگر هستند، الگوی دیگری وجود دارد. ” الگوی کودکان رفتارهایی است که آنها در اطرافشان می بینند.” 

با کودکان پرخاشگر چگونه رفتار کنیم

امروزه‌ بسیاری‌ از خانواده‌ها از خشونت‌ و پرخاشگری‌ فرزندان‌ خود شکایت‌ دارند. آنها تمایل‌ دارند که‌ علت‌ این‌ رفتارها را بدانند و راه‌های‌ پیشگیری‌ و اصلاح‌ رفتار را در این‌ زمینه‌ به‌ کار گیرند. در این‌ نوشتار به‌ تعریف‌ رفتار پرخاشگرانه‌ پرداخته‌ می ‌شود، انواع‌ آن‌ بیان‌ می ‌گردد و راه‌های‌ مناسب‌ مقابله‌ با پرخاشگری‌ مورد بررسی‌ قرار می ‌گیرد

انواع پرخاشگری‌

پرخاشگری‌ یک‌ نوع‌ رفتاری‌ است‌ که‌ از خشم‌ و عصبانیت‌ نشأت‌ می ‌گیرد.این‌ رفتار را می ‌توان‌ به‌ دو گروه‌ تقسیم‌ بندی‌ کرد:

پرخاشگری‌ خصمانه:

 رفتاری‌ است‌ که‌ به‌ منظور صدمه‌ و آزار رساندن‌ به‌ دیگری‌ یا دیگران‌ ابراز می ‌شود؛ و هدف‌ در آن‌ صرفاً آزار رساندن‌ است. مثلاً کودکی‌ کودک‌ دیگر را می ‌زند و یا در مدارس‌ دیده‌ می‌ شود که‌ زنگ‌های‌ تفریح، کودکان‌ در حیاط‌ مدرسه‌ بعضاً به‌ کتک ‌کاری‌ می ‌پردازند

پرخاشگری‌ وسیله‌ ای:

 رفتاری‌ است‌ که‌ فرد به‌ وسیله‌ آن‌ خواستار به‌ دست ‌آوردن‌ هدفی‌ دیگر است‌ و ابداً قصد حمله‌ به‌ دیگران‌ یا اذیت‌ کردن‌ آنها را ندارد. البته‌ در این‌ میان‌ ممکن‌ است‌ لطمه‌ ای‌ نیز به‌ کسی‌ وارد شود. مثلاً کودکی‌ بزهکار کیف‌ خانمی‌ را می ‌رباید تا به‌ این‌ وسیله‌ مورد تشویق‌ و تأیید گروه‌ همسالان‌ قرار گیرد

ممکن‌ است‌ پرخاشگری‌ جنبه‌ انتقام‌ گیری‌ نیز داشته‌ باشد. یعنی‌ کودکی‌ که‌ مورد اذیت‌ و آزار قرار گرفته‌ و نتوانسته‌ خشم‌ خود را ابراز کند، اکنون‌ با پرخاشگری‌ به‌ کاهش‌ اضطراب‌ خود می ‌پردازد. در این‌ جا پرخاشگری‌ وسیله‌ ای‌ است‌ که‌ کودک‌ با توسل‌ به‌ آن‌ می ‌خواهد به‌ هدف‌ خود یعنی‌ کاهش‌ اضطراب‌ دست‌ یابد. 

جهت‌ پرخاشگری‌ ممکن‌ است‌ به‌ یکی‌ از این‌ دو صورت‌ باشد:

الف) پرخاشگری‌ درونی‌

ب) پرخاشگری‌ بیرونی‌

چنانچه‌ جهت‌ پرخاشگری‌ به‌ طرف‌ درون‌ باشد، کودک‌ خشم‌ را به‌ درون‌ خود می ‌افکند و دچار خشم‌ فرو خورده‌ می‌ شود. پیامد چنین‌ عملی‌ می‌ تواند افسردگی‌ نیز باشد. کودکان افسرده  در واقع‌ از دست‌ خودشان‌ عصبانی‌ هستند.

خشم‌ درونی‌ عصبانیت ‌ و نارضایتی‌ از خود را به‌ وجود می ‌آورد.

خشم‌ بیرونی؛ کودک‌ ممکن‌ است‌ خشم‌ خود را به‌ صورت‌ رفتارهایی‌ از قبیل‌ فریاد کشیدن، پا به‌ زمین‌ کوبیدن‌ یا پرتاب ‌کردن‌ اشیا بروز دهد. 

علل‌ خشونت‌ و پرخاشگری‌ در کودکان‌ :

 - الگوپذیری‌ کودکان‌ از والدین‌

یکی‌ از دلایل‌ بسیار مهم‌ پرخاشگری‌ در کودکان‌ یادگیری‌ است. یعنی‌ کودکانی‌ که‌ الگوهای‌ رفتاری‌ پرخاشگرانه‌ داشته‌ اند، همانند الگوهای‌ خود رفتار می ‌کنند. چنانچه‌ پدر یا مادری‌ خلق ‌و خویی‌ عصبانی‌ و پرخاشگر داشته‌ باشند، مسلماً فرزندشان‌ نیز پرخاشگر خواهد شد. این‌ رفتار توسط‌ کودک‌ یاد گرفته‌ می ‌شود. از آنجا که‌ کودکان‌ با والدین‌ همانند سازی‌ می ‌کنند، بنابراین‌ بسیاری‌ از رفتارهای‌ پدر و مادر ناخودآگاه‌ توسط‌ فرزندان‌ فرا گرفته‌ می ‌شود. توضیح‌ این‌ که‌ فرایند همانند سازی‌ کاملاً ناخودآگاه‌ صورت‌ می ‌پذیرد.

نکته‌ دیگر این‌ که‌ حتماً لازم‌ نیست‌ والدین‌ با خودِ کودک‌ پرخاشگری‌ کرده‌ باشند؛ چنانچه‌ او شاهد رفتارهای‌ خشونت ‌بار پدر و مادر با افراد دیگر نیز باشد، این‌ گونه‌ رفتار را فرامی‌ گیرد. بنابراین‌ کودکان‌ از طریق‌ مشاهده، رفتارهای‌ والدین‌ را می ‌آموزند.

بر این‌ نکته‌ می توان تأکید کرد‌ که‌ کودکان‌ با چشمان‌ خود می ‌آموزند؛ یعنی‌ آن‌ چه‌ را مشاهده‌ می ‌کنند، یاد می ‌گیرند؛ حتی‌ اگر آن‌ رفتار به‌ طور مستقیم‌ در مورد خود آنها صورت‌ نگیرد. 

- کودکان‌ ناکام‌ پرخاشگر می‌ شوند

ناکامی ‌ یکی‌ از مسائلی‌ است‌ که‌ به‌ پرخاشگری‌ می‌ انجامد. وقتی‌ کودک‌ به‌ هدف‌ خود دست‌ نیابد و ناکام‌ شود، یکی‌ از رفتارهایی‌ که‌ از او سر می‌ زند پرخاشگری‌ است. 

 -اضطراب‌ و پرخاشگری‌

کودکان‌ مضطرب‌ نمی ‌توانند کودکان‌ آرامی‌ باشند. آنها رفتارهایی‌ پرخاشگرانه‌ از خود بروز می ‌دهند؛ البته‌ بلافاصله‌ پشیمان‌ می ‌شوند و از والدین‌ خود عذرخواهی‌ می‌ کنند. اگر از کودک‌ مضطرب‌ بپرسیم‌ که‌ چرا پرخاش‌ می‌ کنی‌ و عصبانی‌ هستی؛ خواهد گفت‌ نمی‌ دانم.؛ یا خواهد گفت‌ دست‌ خودم‌ نیست. 

- پرخاشگری، نشانه‌ای‌ از تضادهای‌ درونی‌

گاهی‌ کودکان‌ در دوگانگی‌ و تضادهای‌ درونی‌ قرار می‌ گیرند. یا بهتر بگوییم، گاهی‌ بر سر دو راهی‌هایی‌ گیر می ‌کنند و نمی‌ دانند کدام‌ راه‌ را انتخاب‌ کنند؛ و این‌ حالت‌ آنها را دچار تعارض، اضطراب‌ و خشم‌ می ‌کند. مثلاً کودکی‌ که‌ دوست‌ دارد نزد مادرش‌ در منزل‌ بماند و از طرفی‌ وقتی‌ می ‌بیند تمام‌ کودکان‌ به‌ مدرسه‌ می‌ روند، همزمان‌ تمایل‌ به‌ مدرسه ‌رفتن‌ نیز دارد، دچار دوگانگی‌ می ‌شود. به‌ کودکان‌ خود کمک‌ کنیم‌ که‌ در دو راهی‌های‌ زندگی، مدتی‌ طولانی‌ قرار نگیرند. آنها بایستی‌ به ‌سرعت‌ و با دقت‌ درست ‌ترین‌ کار را انجام‌ دهند. 

- پرخاشگری‌ و افسردگی‌

پرخاشگری‌ و کج خلقی  در کودکان‌ چنانچه‌ با علامت‌های‌ دیگر همراه‌ باشد، می ‌تواند نشانه ‌ای‌ از افسردگی‌ باشد که‌ در این‌ صورت‌ لازم‌ است‌ شرایط‌ زندگی‌ کودک‌ تمام‌ و کمال‌ مورد بررسی‌ قرار گیرد.  

- پرخاشگری؛ بیماری‌ها؛ مصرف‌ دارو

بعضی‌ از بیماری‌ها به‌ مصرف‌ دارو نیاز دارد و ممکن‌ است‌ از عوارض‌ جانبی‌ داروها کج ‌خلقی‌ و رفتارهایی‌ باشد که‌ خشونت‌ را برمی‌ انگیزند.

 

- خشونت‌ و مدرسه‌

گاهی‌ کودکان‌ در مدرسه‌ قربانی‌ خشونت‌ می ‌شوند؛ و این‌ قربانی‌ شدن‌ باعث‌ می ‌شود که‌ خود آنها نیز عامل‌ خشونت‌ شوند.

عواملی‌ که‌ به‌ خشونت‌ در مدرسه‌ می ‌انجامند، عبارت اند از:

-وقتی‌ کودکی‌ توسط‌ دانش‌ آموزان‌ دیگر مورد تمسخر قرار گیرد

- وقتی‌ کودکی‌ توسط‌ دانش ‌آموزان‌ دیگر کتک‌ بخورد و قادر به‌ دفاع‌ از خود نباشد.

- وقتی‌ کودکی‌ همیشه‌ از مشاجرات‌ فرار می‌ کند و حتی‌ در مواقعی‌ به‌ گریه‌ متوسل‌ می ‌شود.

- وقتی‌ کودکی‌ مرتب‌ اشیا، وسایل‌ و پول‌ خود را گم‌ می ‌کند.

- وقتی‌ کودک‌ از لحاظ‌ ظاهری‌ (پارگی‌ لباس‌ و یا نامناسب ‌بودن‌ آن) مورد تمسخر قرار می‌ گیرد.

- خجالتی ‌بودن‌ و سکوت‌ مکرر در کلاس.

- افت‌ تحصیلی، افسردگی‌ و ناراحت ‌بودن.

این‌ عوامل‌ کودک‌ را قربانی‌ خشونت‌ دیگران‌ می ‌کند و خود کودک‌ نیز عامل‌ خشونت‌ می ‌شود و رفتارهای‌ پرخاشگرانه‌ از او سر خواهد زد. 

منبع: پزشکان بدون مرز

اسباب بازی های خطرناک برای کودکان

 اسباب بازی

کودکان به کمک اسباب‌بازی‌ها به‌طور غیرمستقیم آموزش‌ می‌بینند و حوادثی که دور و برشان می‌گذرد را به نوعی در این بازی‌ها تجربه می‌کنند.

با وجود این و با همه تاکیدی که کارشناسان بر تاثیرپذیری کودکان از چنین وسایلی دارند، در کشور ما هنوز هم اسباب‌بازی به‌عنوان یک وسیله لوکس، تزئینی و بی‌اهمیت تلقی می‌شود.

با این حال شاید شما از معدود والدینی باشید که وقتی قصد انتخاب اسباب‌بازی دارید، می‌خواهید بدانید چه معیارهایی برای خرید یک اسباب‌بازی مناسب برای کودکتان وجود دارد یا به عبارت دیگر، وسیله‌ای که کودکتان بیشتر اوقاتش را با آن پر می‌کند تا چه حد برای او مفید خواهد بود و آیا می‌تواند برای سلامت جسم و روان او مضر هم باشد؟

«امروزه استاندارد اسباب‌بازی‌ها توجه تمامی کشورها را به‌خود مشغول کرده است. این استانداردها دائما به روز می‌شود و آزمایش‌های زیادی روی آنها انجام می‌شود. در ایران، 3سال پیش موضوع استاندارد اسباب‌بازی به‌طور جدی مطرح شد. قبل از آن نیز مؤسسه استاندارد از آخرین استانداردهای اسباب‌بازی که کشور استرالیا تهیه کرده بود، استفاده کرد که در نتیجه این قانون مؤسسه استاندارد باید هم اسباب‌بازی‌های داخلی را زیرنظر می‌گرفت که مهر استاندارد دارند یا نه و هم اسباب‌بازی‌های وارداتی که کنترل کیفی آنها محرز شده باشد.» این جملات را محمدحسین فر‌جو، دبیر ستاد شورای نظارت بر اسباب‌بازی می‌گوید و ادامه می‌دهد: «در آزمایشگاه تست‌های مختلفی روی این اسباب‌بازی‌ها انجام می‌شود حتی از لحاظ به کار بردن رنگ و مواد این اقلام آزمایش می‌شوند و اگر میزان استفاده از این مواد از حد استاندارد بالاتر باشد از ورود آنها جلوگیری می‌شود.»

با این اوصاف، هر از گاهی هشدارهایی از سوی متخصصان اعلام می‌شود مبنی بر اینکه بعضی‌انواع اسباب‌بازی‌ موجود در بازار خطرناکند و باید از آنها پرهیز کرد. مثل همین چند هفته پیش که یک متخصص چشم نسبت به خطرات استفاده از اسباب‌بازی‌های لیزری هشدار داد. 

پرتوهای خطرناک

البته بحث وجود لیزر و ایمنی آن برای کودک در بعضی از اسباب‌بازی‌ها در حال حاضر از مسائلی است که کارشناسان نظرات مختلفی در مورد آن دارند. در حالی که تعدادی از چشم‌پزشکان معتقدند این لیزرها خطری برای چشم کودک ندارند چون از نوع لیزرهای کم‌توان هستند، یک متخصص لیزر در این مورد معتقد است که این لیزرها اگر به‌مدت زیادی به چشم تابانده شوند و به دفعات زیادی تکرار شوند، اثرات مخربی روی چشم می‌گذارند.دکتر رضا فکرآزاد در ادامه می‌گوید: «حتی اگر این لیزرها هیچ ضرری نداشته باشند، بهتر است به کودکانمان آموزش بدهیم که این پرتوها را مستقیما به چشم نتابانند. درست است که این اشعه در حد چند میلی وات و جزو لیزرهای کم‌توان است ولی شدتش بالاست.

شما حتی وقتی چند ثانیه داخل یک لامپ نگاه می‌کنید و بعد روی خود را بر‌می‌گردانید، تاثیر آن تا مدتی روی شبکیه چشم می‌ماند؛  با اینکه نور یک لامپ آن‌قدر شدت ندارد. در حالی که گروه مورد نظر ما یعنی بچه‌ها جزو گروه‌های پرخطر هستند و تاثیر این اشعه‌ها روی چشم آنها می‌تواند بسیار مخرب و برگشت‌‌‌ناپذیر باشد.»

وی با بیان اینکه بیشتر قسمت شبکیه که سلول‌های بینایی در آن قرار دارد دچار آسیب می‌شود، می‌گوید: «این لیزرها 4خصوصیت عمده دارند؛ تک‌رنگند، تک‌فازند، واگرا نیستند و شدت بالایی دارند. اگرچه تاکنون مورد خاصی از این آسیب‌ها مشاهده نشده ولی چون تعداد آنها در جامعه زیاد است بهتر است جانب احتیاط در نظر گرفته شود.»در مقابل، محمدحسین فر‌جو با اشاره به اینکه در بخشی از اسباب‌بازی‌ها مثل تفنگ‌ها از لیزرهایی برای نشانه‌گیری بهتر استفاده شده، می‌گوید: «از ورود این اسباب‌بازی‌ها جلوگیری شده ولی بعضی از وسایل که دارای پرتوی لیزرند و به‌عنوان اسباب‌بازی نیستند به‌عنوان سرگرمی استفاده می‌شوند که می‌توانند آسیب‌های جدی برای کودک به همراه داشته باشند.»البته به گفته کارشناسان آزمایشگاه ایمنی کودکان در مؤسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی، لیزرهای به کار رفته در اسباب‌بازی کودکان از نوع لیزرهای باشدت پایین هستند که برای کودک نمی‌توانند آسیب‌‌زا باشند.

مونا نامجو، یکی از کارشناسان این آزمایشگاه در مورد این لیزرها می‌گوید: «در بحث استاندارد اسباب‌بازی‌های الکتریکی نوع لیزر به کار رفته بررسی می‌شود. این لیزر‌ها در 4سطح هستند. نوعی لیزر LED که لیزر سطح یک است اصلا خطری ندارد و دارای شدت پایین است و فقط این سطح از لیزر قابل استفاده در اسباب‌بازی کودکان است.» 

استانداردهای تعریف شده

در مورد نحوه به کار بردن استانداردهای تعیین شده برای تایید کردن یک اسباب‌بازی سالم، کارشناس آزمایشگاه ایمنی کودک می‌گوید: «ما اسباب‌بازی‌ها را براساس استاندارد جنرال ملی و بین‌المللی بررسی می‌کنیم.

این استانداردها فعلا براساس ایمنی، اسباب‌بازی‌ها را مورد بررسی قرار می‌دهند و از لحاظ کیفی هنوز استانداردی وارد نشده است. آزمون‌های این استانداردها براساس رفتار کودک شبیه‌سازی شده است؛ یعنی رفتارهای درست که سازنده اسباب‌بازی آنها را پیش‌بینی کرده و رفتارهای نادرست که از طرف تولید‌کننده پیش‌بینی نشده‌اند؛ مثل پرت‌کردن، شکستن و... . بعد از انجام این آزمون‌ها اسباب بازی دیگر نباید برای کودک خطراتی از قبیل تیزبودن‌، سرعت بالا‌، احتمال خفگی یا جراحات چشمی داشته باشد.»

مونا نامجو در مورد موارد کاربرد این استانداردها می‌گوید: «درخصوص عنصرهای سنگین در اسباب‌بازی نیز این استانداردها به کار می‌رود. مواد به کار رفته در اسباب‌بازی چون با بدن کودک ممکن است تماس داشته باشند، اولا باید نو بوده و عاری از هرگونه آلودگی یا مواد بازیافتی باشند، دوم اینکه عناصر سمی و سنگین نباید در آن وجود داشته باشند. از نظر بعد الکتریکی این اسباب‌بازی‌ها مورد بررسی قرار می‌گیرند که هیچ‌گونه حرارت بالا  یا احتمال برق‌گرفتگی نداشته باشند.»

به گفته او در بحث استاندارد، نشانه‌های هشداری روی کالا بسیار مهم است چون با رشد سن، توانایی‌های حسی- حرکتی کودک هم رشد می‌کند و این برای والدین که اسباب بازی را خریداری می‌کنند بسیار مهم است.  

 

منبع: همشهری

کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان: ناشر برگزیده سال

کانون پرورش فکری کودک و نوجوان 

انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در چهارمین سال پیاپی به‌عنوان ناشر برتر سال معرّفی شد.
اختتامیه‌ی بیست و چهارمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران عصر شنبه ۲۴ اردیبهشت برگزار شد. در این مراسم، انتشارات کانون در حوزه‌ی ناشران کودک و نوجوان به‌عنوان ناشر برتر سال ۸۹ در بخش ناشران وابسته به نهادهای دولتی و عمومی معرّفی شد.
هیأت داوران بیست‌وچهارمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، انتشارات کانون را به‌دلیل آثار تألیفی، کیفیت آثار از نظر رعایت اصول فنی چاپ، داشتن آثار برتر از جشنواره‌های علمی و فرهنگی کشور، استفاده از تصویرگری داخلی با رویکرد بومی و ملی شایسته‌ی عنوانِ ناشر برتر سال ۸۹ دانست.
این جایزه را حمید‌رضا شاه‌آبادی معاون تولید کانون از دست مسوولان حاضر در مراسم دریافت کرد.
امسال کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با ارایه ۶۵۰ عنوان کتاب شامل ۲۵۰ عنوان کتاب جدید و ۴۰۰ عنوان کتاب تجدید چاپی در بیست و چهارمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران حضور فعالی داشت و غرفه‌ی کانون با استقبال بازدید کنندگان روبرو شد. 

 

منبع:هدهد

برای پایین آوردن تب کودک از آب سرد استفاده نکنید!

تب کودکان
استفاده از آب سرد در پاشویه کردن کودک برای پایین آوردن دمای بدن او در هنگام تب، باعث انقباض عروق پوست شده و منجر می‌شود تا خون کمتری زیر پوست جریان پیدا کرده بنابراین تبادل گرمایی بین خون و پوست کاهش می‌یابد.

 
دکتر «سید مجتبی تولیت» متخصص اطفال با بیان مطلب فوق گفت: بسیاری از کودکان به تب‌های ویروسی مبتلا می‌شوند، در این صورت تنها لازم است داغی بدن کاهش یابد. بنابراین تب زیر ۳۸ درجه مشکلی برای کودک ایجاد نمی‌کند زیرا کمی تب برای از بین بردن ویروس‌ها لازم است اما به دلیل آنکه تب بالا خطر تشنج دارد باید آن را کنترل کرد.

 
وی در ادامه افزود: استفاده از آب سرد در پایین آوردن تب کودک باعث انقباض عروق پوست شده و منجر می‌شود تا خون کمتری زیر پوست جریان پیدا کند. بنابراین این مسئله تبادل گرمایی بین خون و پوست را کاهش می‌دهد و برعکس آب گرم عروق پوست را گشاد کرده و خون بیشتری را به پوست می‌رساند و زمانی که خون داغ ، آب روی پوست را بخار کند گرما از بدن گرفته می‌شود.

 
دکتر تولیت در خصوص روش اشتباه استفاده از پاشویه گفت: غالبا خانواده‌ها گمان می‌کنند برای پایین آوردن دمای بدن نوزادی که تب دارد باید پاهای کودک را در داخل آب قرار دهند اما باید دانست کودکان در موقع شب اکثرا دست و پای سردی دارند و اصلا نباید دست و پای سرد آنها را شست و شو داد.

 
وی در خصوص شیوه درست پایین آوردن دمای بدن گفت: دست خشک خود را روی سر و بدن کودک قرار داده و باید آبی که می خواهیم به این منظور استفاده کنیم با دمای طبیعی بدن یک اندازه باشد سپس دست خود یا تکه‌ای پارچه را در آب قرار داده و بعد روی محل‌های داغ بدن بیمار می گذاریم و تا زمانی که آب پارچه در اثر تب خشک شود صبر می‌کنیم و سپس مجددا دست خود را روی بدن یا سر کودک گذاشته و در صورت داغ بودن بدن، بازهم این عمل را تکرار می کنیم 

 

منبع:  سایت پزشکان ایران

مفهوم عشق در سینمای کودک و نوجوان ایران

 باشو غریبه کوچک (بهرام بیضایی)

سایت خبری سیما فیلم 

منوچهر اکبرلو  

روان شناسان بر مفهوم «دلبستگی» تاکید فراوان دارند. از جمله «بالبی» معتقد است که نیاز دلبستگی یکی از نیازهای نخستین کودک (مانند تغذیه) است. این نیاز از نظر او نقشی اساسی در تحول شخصیت فرد دارد. کودک به تدریج در دوران رشد، رفتارهایی را نشان می دهد که نشانگر این نیاز هستند. رفتارهایی همچون لبخند زدن، خواستن، سعی در ایجاد تماس، جابه جا شدن و... که هدف همه آنها تجسس نزدیک شدن با چهره ای است که کودک به آن دلبسته است. بدیهی است که در دوره های مختلف، این رفتار تنوع می یابد. از سوی دیگر، کودکان با مفاهیم نه به صورت تجریدی، که به صورت عینی وملموس روبه رو می شوند.
درک تجریدی از حدود 12 سالگی به بعد است که اتفاق می افتد. یعنی زمانی که دوره هوش انتزاعی یا عملیات منطق صوری است. بنابراین او مفاهیم را با آدم ها، موجودات و رویدادهای اطراف ارتباط می دهد تا قادر شود آن ها را درک کند.( برای مطالعه بیشتر این بحث، نک: روان شناسی ژنتیک، دکتر محمود منصور، نشر ترمه.)
هدف این نوشتار ارایه تعریف پیشنهادی برای مفهوم عشق نیست. این نوشتار مفهوم «دلبستگی» را با توضیحی که پیش از این آمد در نظر می گیرد و با توجه به نکته درک عینی کودکان از این مفهوم، به مرور آن در سینمای کودک و نوجوان ایران می پردازد.  


مرور فیلم ها
از فیلم های آغازین سینمای کودک و نوجوان آغاز می کنیم. از «سفر» (عباس کیارستمی). نوجوان فیلم در حد شیفتگی تمایل دارد در استادیوم آزادی حضور داشته باشد. او (زمانه ساخت فیلم را در نظر بگیرید) فقط با شنیدن و در نهایت دیدن چند تصویر از این ورزشگاه، کعبه آمال خود را حضور در آن می داند. او برای رسیدن به این هدف، از خانه می گریزد و راهی تهران می شود. گیریم با تحمل تمام مصائب، به آن جا می رسد؛ لکن در رویای شیرینی فرو می رود و زمانی به دنیای واقعیات بازمی گردد که مسابقه پایان یافته و جز رقص ورق پاره ها چیز دیگری روی سکوهای ورزشگاه قابل تماشا نیست.
فیلم دیگر سال های آغازین کانون پرورش فکری در دهه 50، «هفت تیرهای چوبی» (شاپور قریب) است. با ورود تلویزیون به یک شهرستان دور، همه چیز تغییر می یابد. کودکان و نوجوانان حالا آرمانشهر خود را در تقلید از وسترن ها و فیلم های رزمی می یابند. در این میان، شخصیت اصلی نوجوان فیلم، (همچون الگوی همان فیلم ها) دلبسته دخترک همسایه می شود و او را می رباید تا به چنگش آورد.
«حسن کچل» (علی حاتمی) که در اصل برای مخاطب بزرگسال ساخته می شود، اما به دلیل استفاده و وفاداری کامل به الگوهای افسانه های آشنا و نیز بهره گیری از عناصر لازم برای سینمای کودک و نوجوان، تخیل، فانتزی، موسیقی، نوع بازی ها، به کارگیری زبان شعر و... همچون قصه گویی افسانه هاست. گیریم که داستان عشق حسن کچل به دختر محبوبش از جنس نیازهای کودکان نیست؛ اما به دلیل آشنایی کودک و نوجوان به دلبستگی رایج در افسانه ها بین شخصیت فقیر، تحقیر شده اما سرانجام پیروز و شاهزاده خانم، با مفهوم ارائه شده غریبه نیست.
این سوی انقلاب اسلامی، فیلم بسیار پرفروش «کلاه قرمزی و پسرخاله» (ایرج طهماسب) را داریم که دلبستگی کلاه قرمزی به آقای مجری و کوشش وی برای جلب محبت آقای مجری، محور رویدادهای فیلم را تشکیل می دهد. به ویژه آن که در می یابد حرف های محبت آمیز آقای مجری نه اختصاصا برای کلاه قرمزی بلکه خطاب به همه بچه ها بوده است. جالب آن که بی توجهی آغازین آقای مجری به سبب مشکلی است که در امر ازدواج او رخ داده است.  

در فیلم «پاتال و آرزوهای کوچک»، موجودی فضایی از راه می رسد و آرزوهای کودکان را برآورده می سازد. این فیلم از الگوی فیلم فوق العاده «ای تی» در اظهار علاقه کودکان به موجودی از دیگرجا، استفاده می کند. وحید، نوجوان اول این فیلم آرزو دارد که جایگاه پدر را داشته باشد. رسیدن به این آرزو، با کمک پاتال، تعادل موجود را بر هم می زند و سرانجام کودکان به واقع بینی می رسند و با درک تفاوت دنیای بزرگسالان و کودکان، آرزوی بازگشت به دوران کودکی را از پاتال درخواست می کنند.
این اظهار علاقه به قرار دادن خود در جایگاه بزرگترها، در فیلم «شهر در دست بچه ها» تکرار می شود.
در «خانه دوست کجاست» (عباس کیارستمی) شاهد دوستی دو کودک هستیم. دوستی ای که در قالب تلاش بی وقفه یکی از آن دو برای رساندن دفتر تکلیف دیگری نمود می یابد. گیریم که بزرگترهای فیلم، هیچ گاه قادر به درک عمق این دوستی نیستند.
فیلم «سفر جادویی» (ابوالحسن داوودی) نیز نشانگر علاقه و دغدغه همیشگی برای حضور در جایگاه بزرگترهاست. محور فیلم، تناقض همیشگی محبت و ستیز پدر و پسر است.
«پرنده کوچک خوشبختی»(پوران درخشنده) نیز بر محور رابطه عاطفی یک معلم مدرسه ناشنوایان با دختر ناشنوایی است که به سبب حادثه ای ناگوار درکودکی، قدرت تکلم را از دست داده است. و البته ناگفته نماند که هدف اصلی فیلم، مخاطب بزرگسال است.
«گلنار» (کامبوزیا پرتوی) از الگوی آشنای مادر گمشده بهره می گیرد. گلنار در جست وجوی دستمال به جا مانده از مادر دچار مشکل می شود. در این فیلم حیوانات همدم او می شوند.
فیلم «بادکنک سفید» (جعفر پناهی) برگسستگی عاطفی تاکید دارد. هیچ کس از بزرگترها حاضر نیست که او را در رسیدن به پول از دست داده یاری برساند مگر بادکنک فروشی که در نهایت از راه می رسد و کام او را شیرین می کند.
«پسر مریم» (حمید جبلی) به رابطه رحمان، نوجوان اذان گوی روستا با کشیش ده، می پردازد. گیریم که این رابطه، مانند بسیاری فیلم های «به بهانه کودک ونوجوان» به منظور مفهوم مورد توجه بزرگسالان یعنی تعامل مذاهب شکل می گیرد.
«باشو غریبه کوچک» (بهرام بیضایی) که الزاما فقط برای مخاطب کودک و نوجوان ساخته نشده، به عشق عمیق «باشو» و مادرش می پردازد. «باشو» فقط زمانی «نایی» را می پذیرد که او را در جایگاه مادر قرار می دهد.
ارتباط عاطفی دختر و پسر فیلم «بازی بزرگان» (کامبوزیا پرتوی) نیز از یک ویژگی مشترک سرچشمه می گیرد. این که فاقد خانه و خانواده اند و این فقدان، تنهایی را رقم می زند. و آن ارتباط می تواند تعادلی برای سرگردانی آنان ایجاد کند. نوجوانان گریزان از خانه در فیلم «لنگرگاه» (کیومرث پوراحمد) نیز به سبب آرزوهای مشترک، گریز از خانه را بر می گزینند. اما از جایی که مصادیق شان از آرزوها متفاوت می شود، راه شان و دوستی شان نیز گسسته می شود.
ارتباط دو نوجوان فیلم «نیاز» (علیرضا داوودنژاد) از تنفر آغاز می شود؛ اما به دلیل شرایط مشترک، این رابطه تغییر شکل می یابد.
در «مهر مادری» (کمال تبریزی) نیز گریز کودک فیلم از زن مددکار، به شیفتگی در برابر او تبدیل می شود. گویی که تجلی مادر آرمانی خود را در او می بیند.
این تنفر و تبدیلش به محبت در فیلم «پشت پرده مه» (پرویز شیخ طادی) نیز تکرار می شود. کودک فیلم، معلم روستا را آدمی متخاصم می پندارد که گویی قرار است آرامش زندگی او و مادرش را بر هم بزند. لکن در انتها او را مکمل زندگی خود و مادرش در نظر می آورد.
داستان «بی بی چلچله» (کیومرث پوراحمد) بر اساس اتفاقاتی شکل می گیرد که به دلبستگی نوجوان فیلم با مردی میان سال ختم می شود.
«ترکش های صلح» (علی شاه حاتمی)، داستان دو نوجوان است که به کار جمع آوری ضایعات جنگی مشغول اند. در این میان، آرزوها و احساسات مشترک بین آن ها رابطه ای عاطفی ایجاد می کند.
«چوری» (جواد اردکانی) داستان اشتیاق دخترک پنج ساله ای به جوجه ای است که خریده است. درمان پای آسیب دیده جوجه، تمام دنیای ذهنی کودک را اشغال می کند.
در فیلم «زمانی برای مستی اسب ها» (بهمن قبادی) که برای مخاطب بزرگسال ساخته شده، شاهد ارتباط عمیق خواهر و برادر برای ادامه حیات در گرداب فقر هستیم. اوج این دلبستگی، فراتر از کارهای سخت و پر مشقت پسر، آن است که خواهر برای نجات دیگر برادر ناتوان جسمی خود انجام می دهد.
فیلم «مثلث آبی» (هادی صابر) تصویرگر آرزوی نوجوانی است که آرمان خود را در زمین فوتبال می یابد. و این که خود را به قهرمان مورد علاقه اش نزدیک کند: دوستی عمیق او و قهرمانش، محور اتفاقات فیلم است.
فیلم های «جهیزیه برای رباب» (سیامک شایقی) «بچه های آسمان» و «بدوک» (مجید مجیدی) و «به خاطر هانیه» (کیومرث پوراحمد) جملگی بر اساس تلاش های نوجوانی شکل می گیرند که همه چیز را در ایثار برای خواهر خود می بیند.
تنفر نوجوان فیلم «پدر» (مجید مجیدی) و «سرخی سیب کال» (محمدعلی طالبی) نیز به اظهار علاقه او به همسر جدید مادرش تبدیل می شود.
کودک فیلم «رنگ خدا» (مجید مجیدی) نیز که می پندارد هیچ کس او را دوست نمی دارد، به مکاشفه با طبیعت می پردازد. مکاشفه ای که پدر، پدر درگیر در فقر، آن را در نمی یابد.
دلتنگی دخترک فیلم «بهشت باران» (مجتبی فرآورده) از دوری از پدر، عامل حرکت او و جست وجوهای اوست.
«زیران» (فرهاد مهران فر) روایت معلم زن روستایی است که عشق به کودکان روستا، او را در مقابل مقاومت خانواده کودکان، پایدار نگاه می دارد.
در فیلم «مسافر جنوب» (پرویز شهبازی) شاهد ارتباط نوجوانی با یک زن مسن در طول سفر با قطار هستیم.
در فیلم بزرگسالانه «سکوت» (محسن مخملباف) نیز دوستی پاک یک دخترک با پسری نابینا روایت می شود.
سفر ناگزیر یک کودک و یک سرباز در فیلمی به همین نام یعنی «کودک و سرباز» (سیدرضا میرکریمی) رابطه ای عمیق بین یک کودک بزهکار و سرباز مجری قانون ایجاد می کند.
فیلم «بال های سپید» (مهدی هاشمی) نیز شرح اشتیاق نوجوان هنرجویی است که شیفته پیرمردی تعزیه خوان می شود.
معلم جوان فیلم «ماجراهای اینترنتی» (حسین قناعت) نیز روایت سراپا شوق و اشتیاق نسبت به کودکان روستاست.
در فیلم بزرگسالانه «فرش باد» (کمال تبریزی) پسر اصفهانی میزبان، شیفته دختر ژاپنی مهمان می شود. این شیفتگی در فیلم بزرگسالانه «درخت گلابی» (داریوش مهرجویی) نیز تکرار می شود.
و اما بخش مجزای این نوشتار به فیلم هایی اختصاص دارد که به عشق، به مفهوم عرفی آن در جامعه، می پردازند. به عشق های پاک دوران نوجوانی که گاه دامنه اش گسترده می شود و به بحران می رسد.
در «دختری با کفش های کتانی» (رسول صدرعاملی) نوجوانی می کوشد از دوران وابستگی نوجوانی فراتر رود. اما در می یابد که فراتر از آن، باید با بسیاری واقعیات جدی رو به رو شود. یکی از آن ها، رابطه او با پسر جوانی است که به سادگی گسسته می شود.
فیلم دیگر «صدرعاملی» یعنی «من، ترانه، 15 سال دارم» نیز به پیامدهای فاجعه بار ناشی از عشق های دوره نوجوانی که به ازدواج در سنین پایین ختم می شود، می پردازد. از عشق های پاکی که درمسیر خامی به تباهی می انجامد.
فیلم «مصائب شیرین» (علیرضا داوودنژاد) به رابطه سرشار از سوء تفاهم و عدم درک متقابل والدین و نوجوان ها نسبت به این عشق های پاک نوجوانی می پردازد.
دیگر فیلم «داوودنژاد» یعنی «بچه های بد» در بخشی ازمضامین خود، از سطحی ترین سوء تعبیر نسبت به عشق (یعنی ارضای تمنیات جنسی) سخن می گوید.
ویژگی فیلم های سالیان اخیر سینمای نوجوان در آن است که قهرمان نوجوان فیلم، رسیدن به درک از دنیای پیش رو (یعنی دنیای بزرگسالان) را نه با سفری در طبیعت، بلکه با پرتاب شدن در بطن اجتماع خشمگین و درگیر شدن صریح با مفهوم عشق زمینی تجربه می کند. آن گونه که در فیلم هایی چون «دیشب باباتو دیدم آیدا» (رسول صدرعاملی) و «تقاطع»(ابوالحسن داوودی) شاهد آن هستیم.  


سخن آخر
بحث مفهوم «عشق در سینمای کودک و نوجوان» را آغاز کردیم. بحثی که پژوهش جامعی را نیاز می کند. پژوهشی که ضمن تشریح مفاهیم مختلف «عشق» (و واژه های نزدیک و مرتبط ) و نیز بیان ویژگی های روانی و عاطفی کودکان و نوجوانان را (به تفکیک) در رودر رویی با این مفهوم دربرداشته باشد. مفهومی که با بدفهمی ها، گاه به تابو تبدیل شده است.
کار دیگری که در این پژوهش باید انجام گیرد، تفکیک فیلم های «درباره کودک و نوجوان» با فیلم های «با محوریت شخصیت کودک و نوجوان» و نیز فیلم های «به بهانه کودک و نوجوان» است. تحلیل کامل روایت و شخصیت های این فیلم ها ما را به شناخت بنیادینی از «مفهوم عشق در سینمای کودک و نوجوان» خواهد رساند. تا آن زمان، این نوشتار را به عنوان مدخلی بر بحث، پذیرا باشید.  

 

منبع: سیما فیلم نیوز

خواب کودک

خواب کودک

 

دکتر نسرین براهنی متخصص کودکان ونوزادان
کی کجا می خوابه؟

این مسئله که فرزندتان کجا بخوابد به شما بستگی دارد و هر تصمیمی مزایا و معایب خاص خود را دارد. نوزاد می‌تواند در اتاق خواب شما یا  اتاق خودش، بر روی تخت شما و یا تخت خودش بخوابد. فراموش نکنید که در مواقعی که شما یا همسرتان خیلی خسته هستید و یا در اثر مصرف داروی خاصی دچار خواب آلودگی شده‌اید نباید نوزادتان را با خود بخوابانید. کودک شما ممکن است  همزمان با بزرگتر شدن، از روشی به روش دیگر تغییر سلیقه دهد.

بیشتر پدر و مادرها دوست دارند که نوزاد مخصوصا اگر شیرمادرخوار باشد، در هفته‌های اول پس از تولد در همان اتاق خودشان بخوابد. چرا که در این صورت نوزاد می‌تواند بدون آشفتگی خواب خود و پدر و مادر در تمام طول شب شیر بخورد. زمانی که فواصل تغذیه نوزاد بیشتر می‌شود، می‌توان او را در اتاق خودش خواباند و برای اطمینان بیشتر می‌توان وسایل سمعی نیز در اتاق او قرار داد.

از معایب هم اتاقی نوزاد با شما این است که نوزادان معمولا هنگام خواب پرسروصدا هستند و این کار باعث بی‌خوابی شما می‌شود. حتی اگر نوزادتان در اتاق شما ولی روی تخت خودش نیز باشد بزودی بلافاصله پس از بیدار شدن متوجه می‌شود که شما نیز در همان اتاق‌ هستید و این امر موجب می‌شود که نادیده گرفتن گریه‌های او غیرممکن شود. تصمیم‌گیری برای تعیین مقطع زمانی خاص در مورد جدا کردن اتاق کودک، کار دشواری است و شما می‌توانید این کار را برای زمانی برنامه‌ریزی کنید که فواصل تغذیه او هر چهار ساعت شده است و نتیجه این کار را ملاحظه کنید.

همان‌طور که ذکر شد بیشتر مادرانی که نوزادشان را با شیر خود تغذیه می‌کنند، ترجیح می‌دهند که در هفته‌های اول تولد برای راحتی بیشتر نوزاد و استراحت خودشان، نوزاد را با خود بخوابانند. با این حال اگر شما بعد از هفته‌های اول نیز فرزندتان را با خود بخوابانید، باید خودتان را  آماده کنید که تا چندین سال تختخواب خود را با فرزندتان شریک شوید. هنگامی که فرزندتان یاد می‌گیرد که تختخواب شما را به عنوان محل خواب خود بشناسد که این کار احتمالا در طول سه ماه اول زندگی صورت می‌گیرد، جدا کردن و قانع کردن او برای خوابیدن در جای دیگر کار بسیار دشواری خواهد بود. هر اندازه که خوابیدن کودک با شما طولانی‌تر شود، عادت دادن او به تختخواب خودش دشوارتر خواهد بود. در صورت عدم موافقت همسرتان با خوابیدن کودک در کنار شما، تداوم این کار موجب بروز تنش در روابط شما می‌شود.

 

 

 چگونه فرزندتان را بخوابانید؟

 

در اینجا دو سوال اساسی در مورد خواب کودک وجود دارد. اولین سوال این است که چگونه می‌توان کودک را عادت داد که بخودی خود بخوابد؟ و سوال دوم این است که کودک در طول شب چند ساعت می‌تواند بطور متوالی بخوابد؟ خوابیدن مهارتی است که کودک می‌آموزد و در این مورد می‌توان آموزش‌های زیادی داد ولی برای کمک به تداوم خواب کودک در طول شب، کار چندانی نمی‌توان انجام داد. علاوه بر این در طول ماه اول، نحوه خواب کودک تا حدودی به تغذیه او با شیر مادر و یا شیر خشک بستگی دارد چرا که کودکان شیرمادرخوار دفعات بیشتری برای شیر خوردن بیدار می‌شوند. (به جدول مراجعه فرمایید.)

یادگیری نحوه به خواب رفتن در برخی از شیرخواران آسان‌تر از دیگر شیرخواران صورت می‌گیرد. نوزادان عادات خوب و بد را فوق العاده سریع یاد می‌گیرند ولی این عادات را می‌توان تغییر داد. نکته اساسی این است که آموزش‌های مربوط به خوابیدن فرزندتان بایستی مداوم و پیوسته باشد و بخاطر داشته باشید که هر اندازه زمان طولانی‌تری عادت‌های کودک به حال خود رها کنید، تغییر آنها دشوارتر خواهد بود. ممکن است لازم باشد که کودک قبل از بخواب رفتن، ابتدا گریه کند اما نگران نباشید این کار بخشی از روند آموزشی است.

 

اهمیت برنامه روزانه زمان خواب

بسیاری از متخصصین خواب معتقدند که آموزش بخواب رفتن به نوزاد کمک می‌کند تا برنامه روزانه زمان خواب را برقرار کند‌. این آموزش کودک را قادر می سازد تا نشانه‌هایی را تشخیص دهد که به او نشان می‌دهند که زمان خواب (چرت روز یا خواب شب) فرا رسیده است. برقراری برنامه روزانه خواب برای نوزاد هرگز زود نیست حتی اگر تلاش‌های شما در حوالی سه ماهگی ظاهر شوند.

هدف از برقراری برنامه روزانه، علاوه بر ارائه نشانه‌هایی به کودک دال بر فرا رسیدن زمان خواب، آرام کردن و کمک به تخلیه باد شکم وی نیز می‌باشد. سعی کنید فرزندتان را حمام کنید و لباس‌هایی بجز آنچه هنگام روز بر تن داشت به او بپوشانید. کودک را در همان اتاقی که می‌خوابد شیر دهید (که باید روشنایی ضعیفی داشته باشد)، او را محکم در آغوش بگیرید و در تختخوابش قرار دهید. در انجام مراحل فوق معطل نشوید. کل این روند از حمام کردن تا خواباندن نباید بیش از 45 دقیقه طول بکشد.

 

برقراری آرامش زمان خواب  

برخی از والدین دوست دارند که بعد از حمام کردن به صورت بخشی از برنامه روزانه، فرزندشان را با روغن ماساژ دهند. اکثر پدر و مادرها متوجه می‌شوند که کودک با بوی آشنای یک پارچه نرم که هنگام تغذیه استفاده می‌شود یا با اسباب‌بازی خاصی آرام می‌شوند. برخی دیگر متوجه می‌شوند که پستانک برای بخواب رفتن فرزندشان مفید است. کاری که شما باید از آن اجتناب کنید این است که در انتهای روز با کودک بازی و او را تحریک کنید. بخش نهایی برنامه روزانه این است که فرزند شما باید هنگام گذاشتن وی در رختخواب بیدار باشد تا بتواند این علامت اصلی خوابیدن را بشناسد.

کودکی که قبلا در جای دیگری بخواب رفته است اگر در تخت خود بیدار شود ممکن است وحشت‌زده شود چرا که نمی‌تواند بلافاصله محلی را که در آنجاست، بشناسد. بنابراین اگرچه خواباندن کودک در خارج از تختخواب در هفته های اول کار خوبی است ولی با بزرگ‌تر شدن وی بایستی از این کار خودداری کنید تاتبدیل به عادت نشود.  

 

منبع: دنیای کودک تبریز