کودک یار

معرفی بهترین ها برای کودکان

کودک یار

معرفی بهترین ها برای کودکان

پرسش های کودکان را جدی بگیریم

انسان موجود ظریف و پیچیده ای است.تربیت او کار ساده ای نیست در یک قطعه چوب و سنگ به آسانی می توان تغییر و تحولی بوجود آورد،زیرا جا مدات از خود اراده ای نداشته مقاومتی نمی نمایند،ولی انسان چون دارای شخصیت و اراده است در برابر هر دگرگونی ایستادگی می نماید بعبارت دیگر هما نند چوب و سنگ نیست که خود را در بست در اختیار دیگران بگذارد.از این گذشته،انسان احتیا جات گونا گونی دارد،مربیان می بایستی تمام نیاز مندیهای جسمی و عا طفی و فکری کودکان را در نظر بگیرند تا روش های تر بییتی ،سود مند واقع گردد، والا سهل انگاری در یکی از خواسته های مشروع آنان نتیجه تر بیتی را ،خنثی خوا هد ساخت.

چرا کودکان می پرسند ؟

از آغاز کودکی حس کنجکاوی شدیدی کودکان را تحریک میکند که از هر چیزی سر در بیاورند ،آنان پیش از آن که به حرف زدن آشنا گشته و راه رفتن را بیا موزند ، با لمس کردن اشیاء و خراب کردن آنها می خواهند از آنها اطلاع پیدا کنند ،وآنها را بشنا سند .کودکان وقتی به سن سه و چهار سالگی می رسند به جای لمس کردن و خراب نمودن ،این اطلاع و آشنایی را به وسیله ی پرسشهای گوناگون انجام می دهند ،لذا در این دوره کلمات (چرا و چطور) زیاد از زبان آنها شنیده می شود. این پرسشها از مو ضوعات بسیار ساده و کم اهمیت شروع شده ، بتدریج به سئوالات پیچیده منتهی می گردد،مثلاً بسیاری از کودکان می پرسند ستاره چیست ؟خدا کجا است ؟ چرا خداوند دیده نمی شود ؟... عطش شناسایی و درک نه تنها در طبقه ی کودکان وجود داردبلکه این تجسس فکری از مختصات انسان بوده در هر دوره و زمانی انسان ها می کوشند از هر چیزی سر در آورده ، مجهولات خود را کاهش دهند و به دانستنی های واقعی خود بیفزایند ، بسیاری از تمایلات انسان دوره ای و فصلی است ،یعنی در موقعی شروع و در زمانی پایان می یابد ، مثلاً بازی کودکان آغاز و انجامی دارد ولی حس کنجکاوی و درک انسان پایانی ندارد ، وتازه هر چه علم و دانش بشری فراوان تر می گردد ، ابهام و سئوال انسان ها نیز تو سعه بیشتری می یابد .

غذای فکری کودکان

همانطور که کودکان از نظر جسمی نیازمند مواد غذائی می باشند،از لحاظ روحی نیز به غذای فکری احتیاج دارند و این نیاز مندی به وسیله ی پرسشهای کودکانه آنان ابزار می گردد.بنا برین سوالات آنان را نمی توان بی اهمییت تلقی کرد،چه این پرسشها از یک نیاز طبیعی سر چشمه گرفته زمینه آشنایی آنان را با محیط زندگی و جهان فراهم میسازد.دانشمندان معتقدند که کنجکاوی کودکان بی هدف نمی باشد،بلکه براساس امکا نات طبیعی،حس کنجکاوی زمینه، شناسی آنا نرا فراهم می سازد. روی این اصل ، یکی از اساسی ترین پایه های تر بیت، بر محورپاسخ های صحیح کودکان قرار داده شده است . پدران ومادران با بررسی این سئوالات به روحیات آنها پی برده ،بهتر خواهند توانست فرزندان خویش را پرورش دهند .

شخصیت کودک در گذشته

شخصیت فکری کودکان درگذشته کمتر موردتوجه بزرگترها قرار می گرفت ،زیرا نوعاً عقیده بر این بود که آنان از نظر فکری ناتوان ونارسا هستند ، لذا سئوالات اطفال را بچگانه تلقی کرده سر سری می گرفتند . برخی از پدران بجای جواب مساعد میگفتند : بعدها که بزرگ شدی خواهی فهمید ، عده دیگر که بر اثر اصرار کودکان مجبور بودند جوابی بدهند ،پاسخ هایی می دادند که برای کودکان قابل درک وفهم نبود ،زیرا با میزان فهم ودرک کودکان انطباق نداشت ،ودر مواردی هم بجای اینکه مشکل را حل نماید بر ابهام و اشکال آنان می افزودند .

تعلیم و تربیت نوین

دانشمندان تربیت ،امروزه کودک را یک انسان تلقی می کنند ، و برای دوران کودکی اهمیتی فراوان قائل می باشند و معتقدند که شخصیت آینده کودکان ارتباط مستقیمی با نحوه تعلیم وتربیت دوره کودکی وکیفیت ارتباط پدران ومادران باآنها ، و محیط تربیتی شان دارد . به سئوالا ت کودکان اهمیت فراوان می دهند و سرسری گرفتن و یا پاسخ های غیر صحیح دادن را ، عامل رکود و جمود فکری کودکان قلمداد می نمایند .

زبان کودکی :

کودک ازآغاز تولدغذای مخصوصی دارد،بتدریج که جسمش رشد میکند غذایش نیز از نظر کم و کیف تغییر می کند ،روی این اصل پاسخ سوالات کودکان نیز می بایستی با ظرفیت فکری آنان مناسبتی داشته باشد.وبعبارت دیکر پدران و مادران در موقعی که می خواهند به سوالات آنان جواب دهند توجه داشته باشند که کودکان در چه شرایطی قرار دارند و زبان آنان چگونه است به جای آنکه با زبان متعارف و معمولی با آنهاسخن بگویید ،بکو شند به همان زبان کودکی با آنان صحبت نمایند تا برایشان قابل درک باشد. دانشمندان معتقدند ،کودک در سن مخصوصی با استدلال و منطق آشنا میگردد،بنابراین ،پیش از آنکه کودکان به این سن برسند بایدد رحدودفهم و بینش آنان با آنهابحث و گفتگو کرد .بعدها که کودک رشد بیشتری پیدا کرد می تواند با دلیل و منطق ،مشکلات را برای آنها توجیه نمود .

زیانهای جبران ناپذیر :

اولین زیان جواب ندادن ،تحریک حس کنجکاوی کودکان خواهد بود ،و ممکن است پاسخ سوالات خود را از راه دیگری بدست آورند که به ضررو زیان آنان تمام شود ،ازاین گذشته کودکی که به سوال او بی توجهی شود ،حس اعتماد ش لطمه دیده دچار حساسیت می شود و از پرسش کردن در مراحل بعدی نیز خودداری خواهد کرد و به همین میزان از پرورش فکری باز خواهد ماند . برعکس کودکی که به سوالاتش اهمیت داده شده وبازبانی کودکانه جوابهائی برایش تهیه شود به فکر خود اعتماد پیدا کرده ،به شخصیت فکری خودمومن و معتقدخواهد شد ،ودر دوران جوانی نیز از پرسشهاو اظهار نظرهادچار شرمندگی کاذب نشده ،مشکلاتش را حل خواهد کرد .

پرسشهای کودکان رمزی است :

سوالاتی که کودکان می نمایند دارای دو جنبه متمایز می باشداول آنکه مجهولی دارند و می خواهند ازآن اطلاع بیابند،دوم اینکه این سوال با زندگی کودکانه آنان ارتباط دارد ،و به عبارت دیگر ،اوضاع و احوال کودکی است که آنان را به سوال کردن وادارمی سازد ،چه کودک ،جریانی را می بیندویا می شنود و یا کاری را انجام می دهد سپس سوال میکند ،بنابراین پاسخ دهندگان باید توجه داشته باشند که پیدایش این سوالات ،ارتباط مستقیمی با رفتار و زندگی کودکان با دیگران دارد. یکی از دانشمندان می گوید :پیش از هر چیز باید توجه داشت که کودک کمتر صاف و طبیعی صحبت می کند ،اغلب بصورت رمز حرف میزند پس نباید سوالاتش را ظاهری تلقی کرد،بلکه با زندگی اوو رفتارش ارتباط مستقیم دارد و پاسخهای سرنوشت او را تعیین می نماید . بنابراین بکوشیم به سوالات آنان اهمیت داده با مهر و محبت و زبان کودکی با آنان سخن گفته ،پرسش هایشان راباپاسخ های صحیح پاسخ بدهیم .

منبع: روان شناسی کودک

سوال های کودکان

10 بازی خلاق برای کودکان 1 ساله

 

بازی خلاق با کودک یک ساله

زمان بازی با کودکتان فقط زمان بازی و سرگرمی نیست، بلکه زمان آموزش درسهای زندگی به کودکتان هم می‌باشد.تازه‌ترین تحقیقات حاکی از آن است که خلق و خو و عادات انسان از دوران جنینی و 2 سال اول زندگی وی ناشی می‌شود و این نکته اهمیت آموزش و روش صحیح تربیت در سنین ابتدایی تولد کودک را نمایان می‌سازد.در این مقاله ما بازیهایی را به شما پیشنهاد می‌دهیم که علاوه بر سرگرم کردن کودکتان آموزشهایی را در جهت ایجاد خلاقیت و تقویت هوش و افزایش سطح هوشیاری کودک دلبند شما فراهم می‌آورد. 

 10 بازی برای ایجاد خلاقیت در کودک 1 ساله شما

زمان بازی با کودکتان فقط زمان بازی و سرگرمی نیست، بلکه زمان آموزش درسهای زندگی به کودکتان هم می‌باشد.تازه‌ترین تحقیقات حاکی از آن است که خلق و خو و عادات انسان از دوران جنینی و 2 سال اول زندگی وی ناشی می‌شود و این نکته اهمیت آموزش و روش صحیح تربیت در سنین ابتدایی تولد کودک را نمایان می‌سازد.در این مقاله ما بازیهایی را به شما پیشنهاد می‌دهیم که علاوه بر سرگرم کردن کودکتان آموزشهایی را در جهت ایجاد خلاقیت و تقویت هوش و افزایش سطح هوشیاری کودک دلبند شما فراهم می‌آورد. 

1.کجا رفت؟
یک توپ کوچک نرم انتخاب کنید، آن را در یک ظرف درپوش دار بگذارید. از بچه بپرسید توپ کجا رفت؟ او را تشویق کنید که در ظرف را باز کند و توپ بیرون بیفتد مثل جعبه هایی که دلقکی بیرون می‌پرد، بیرون افتادن توپ هم برای او جالب خواهد بود. این بازی راهی است که به کودک می‌آموزد که چیزهایی که او نمی بیند ممکن است وجود داشته باشد. این بازی، آموزش ثبات هدف است.

2.وسایل آشپزخانه:
ظرفهای پلاستیکی یا ظروف ماست و یا کاسه های نشکن برای این بازی مناسب می‌باشد. از این ظروف برای ایجاد یک برج استفاده کنید، به کودکتان کمک کنید که برج را بریزد، این فعالیت به او درس خواهد داد که نشانه گیری هدف را بیاموزد در حالی که ریزش و چیدن را هم یاد خواهد گرفت.

3. می‌توانم صدا را بشنوم:
راه دیگر برای تقویت مفهوم ثبات هدف به وسیله مخفی کردن یک اسباب بازی صدادار زیر پتو و یا حوله است. ابتدا اسباب بازی را به طور جزئی با پتو بپوشانید سپس صدای اسباب بازی را در بیاورید و او را تشویق کنید که اسباب بازی را پیدا کند، دوباره اسباب بازی را پنهان کنید، البته این بار به صورت کامل، بازی را تکرار کنید، در صورت پیدا کردن اسباب بازی، کودکتان را تشویق کنید.
4.بازی آبی:زمان حمام را به زمان اکتشاف و بازی تبدیل کنید. قاشق های پلاستیکی و آب پاش و کاسه های پلاستیکی را در وان کودکتان بگذارید، او با آنها ریزش آب را خواهد دید و از آنها لذت خواهد برد. تفریح دیگری هم می‌توان کرد، یک اسفنج را به کودکتان بدهید اسفنج را خیس کنید، او از فشار دادن اسفنج و ریزش آب لذت می‌برد.

5.مامان خوابه!
نزدیک کودکتان بنشینید البته این کار بستگی به سن کودکتان دارد می‌توانید او را بخوابانید. به او بگویی که قصد دارید که بخوابید و چشمهایتان را ببندید بعد از چند ثانیه چشمهایتان را باز کنید و مشتاقانه به او سلام کنید یا زمان را به او بگویید مثلاً صبح بخیر یا عصر بخیر که او زمانها را هم درک کند. دیدن چشمهای مامان که باز است و شنیدن صدای تبریکش معمولاً ایجاد خنده خواهد کرد بعد از چند دورِ، مکث خود را هنگام خواب بیشتر کنید احتمال هست که کودک حدود 6 ماهتان و یا بیشتر شروع به جیغ زدن کند و یا حتی به صورت شما ضربه بزند تا شما بیدار شوید!

6.بازی با برگها:
با کودکتان به بیرون از خانه بروید، تنوعی از برگها را برای او جمع کنید، به او اجازه بدهید آنها را بلند کند و با دستانش بازرسی کند، بدیهی است که با نظارت شما. برخی از برگها را چروک کنید تا او آنها را بازرسی کند و عمل چروک کردن را بیاموزد که این کار در برگهای خشک صدا هم خواهد داشت. با استفاده از یک برگ بزرگ بازی دالی موشه را با او انجام دهید.

7.بازی غلتکی:
کودکتان را روی زمین در مقابلتان بنشانید و یک ماشین اسباب بازی را روی زمین حرکت دهید او را تشویق کنید که بعد از شما این کار را انجام دهد سعی کنید که رفت و آمد ماشین را با او ادامه دهید. این کار جلو و عقب رفتن و چرخاندن و حرکت اجسام را به او یاد خواهد داد.

8.نقاشی:
این بازی کمی کثیف کاری است اما برای کودکتان بسیار جالب خواهد بود. کودک 8 تا 12 ماهتان را روی صندلیش یا روی زمین بنشانید. در مقابل او یک برگه و چندین غدای پوره ای رنگی که صاف شده است قرار دهید، او را تشویق کنید که با دستانش نقاشی کند، خواهید دید که او شاهکار خواهد ساخت. می‌توانید غذاها را در صورت اجازه پزشک بافت دار تهیه کنید(به دلیل در دهان بردن کودک) که نقاشی او بافت دار باشد.
9.بافتهای متفاوت:چندین موضوع بافت دار را به کودک 10 تا 12 ماهتان بدهید، مثلاً یک تکه مقوا، روسری نرم، تکه های چمن و ماسه و ... حتماً تا انتهای بازی در کنار او باشید و مراقب باشید چیزی را در دهانش نگذارد. همراه هم همه چیز را بازرسی کنید، خواهید بفهمید که او از چه بافتی بیشتر خوشش خواهد آمد مخمل کبریتی یا پشم گوسفند؟

10.بازی با رنگها:
برای کودک 10 تا 12 ماهتان اسباب بازی های رنگی و یا وسایل آشپزخانه رنگی تهیه کنید و به او کمک کنید که اسباب بازیهای با رنگ مشابه را در کنار هم بگذارد. مثلاً سیب قرمز و ماشین قرمز و توپ قرمز باید در یک طرف باشد. در این بازی به او کمک می‌کنید که کم کم با رنگها آشنا شود.
 

منبع: پرتال جامع خلاقیت و کارآفرینی کودک و نوجوان

وقتی کودکان باهوش نمره های بد می گیرند...

 نمرات بد در مدرسه

امروزه در جامعه ما والدین نقش ویژه ای در آموزش فرزندان خود به عهده گرفته اند، این امر از یک سو به احساس مسئولیت و نگرانی آنها نسبت به آینده فرزندانشان مربوط می شود و از سوی دیگر ناشی از سهمی است که نظام آموزش کشور و مدارس به عهده آنها گذاشته اند. یکی از موارد رایج در آموزش و پرورش کشور کسب نمرات کم یا متوسط توسط دانش آموزان است. این نمرات لزوماً به معنای کم هوشی دانش آموزان نیست بلکه در موارد زیادی کودکان باهوش نیز با کسب نمرات کم یا متوسط خانواده خود را دچار تعارض و ناراحتی می کنند .  


خانم دکتر «سیلویا ریم» به عنوان متخصص برجسته که از تجربیات وسیعی در زمینه چگونگی رفتار با کودکان باهوش و تیزهوش برخوردار است، در کتابی راهکارهای حل این معضل اساسی یعنی مقابله با عدم توفیق کودکان باهوش را ارائه کرده است. در این کتاب که با عنوان «وقتی که فرزندان باهوش نمره های کم می گیرند» با ترجمه ناهید آزادمنش توسط انتشارات صابرین به دست چاپ سپرده شده است، تأکید اصلی نویسنده بر «سندرم کم آموزی» است. «سندرم» در علم پزشکی به مجموعه ای از مشخصه ها و علل مختلف گفته می شود که در ایجاد و بروز یک اختلال نقش دارند و نمی توان به وضوح مشخص کرد که کدام یک از این مشخصه ها به صورت خاص و یا به صورت ترکیبی از آنها عامل ایجاد این اختلال هستند.  


دکتر سیلویاریم در کتاب خود تأکید کرده است که کم آموزی در کودکان باهوش و تیزهوش علل بسیار زیاد و ناشناخته ای دارد که خود تنها به برخی از آنها پرداخته است. دکتر سیلویا ریم کتاب خود را برای دو گروه مشخص از مخاطبین یعنی معلمان و والدین به رشته تحریر درآورده و به تفصیل راهنمایی هایی برای هر دو گروه ارائه داده است. سندرم کم آموزشی مشکلی همه گیر است، این مشکل در هر خانه و کلاس وجود دارد و تنها با کمک والدین و معلمان حل می شود. عدم موفقیت ،مشکلی است که زندگی خانواده ها را آشفته می کند، بازدهی کلاس را به حداقل می رساند و انگیزه و احساس کنترل فردی را از کودک می گیرد. فعالیت های هر سال تحصیلی جدید، با سؤال ها، موفقیت ها، ناامیدی ها و مشارکت معلمان در راهنمایی دانش آموزان، آغاز می شود. معلمان می خواهند تمام دانش آموزان، خوب کار کنند و درس بخوانند.  


آنها می دانند که بچه های زیادی نیز هستند که اشتیاق چندانی برای درس خواندن ندارند. آنها نمی دانند که این بچه های درس نخوان را چگونه به طرف موفقیت سوق دهند. در کتاب سیلویا ریم مدل سه وجهی برای کاهش و معکوس کردن روند کم آموزی دانش آموزان ارائه شده است. این مدل بر اساس مشکلات واقعی زندگی در خانه و مدرسه شکل گرفته است. اگر بعضی از طرح های مطرح شده حس نگرانی یا گناه را در شما ایجاد می کند، به خاطر بسپارید که حتی بهترین والدین جهان نیز ممکن است اشتباه کنند. همانطوری که مشغول بررسی روش هایی برای حل مشکلاتتان با بچه ها هستید، به کارهای خوب و درستی که تاکنون انجام داده اید فکر کنید. 

کم آموزی تحصیلی چیست؟

به راستی چرا میلیونها کودکی که هیچ گونه ناتوانی جدی در یادگیری ندارند یا کودکان متوسط، بالای متوسط و یا حتی تیزهوشانی که مهارت های هوشی ویژه ای دارند، با بچه هایی که امر تحصیل ،در خانه آنها فضایی متفاوت و بسیار مهم دارد، نتوانسته اند به اندازه ظرفیت های خود عمل کرده و خود را نشان دهند؟
ظرفیت های واقعی این بچه ها گاهی برای معلمان و والدینشان بسیار روشن است، آنها ممکن است خیلی خلاق یا از هوش کلامی، ریاضی و یا استعداد بالای دیگری برخوردار باشند. ولی با وجود این نمی توانند در مدرسه به خوبی ایفای نقش کنند، بچه های باهوش کم آموز را همه جا می توان دید. آنها منابع آموزشی و تلاش های صبورانه بهترین معلمان را هدر می دهند و به طرزی استادانه، خانواده خود را با بحران روبه رو می سازند.آنها کم کم اعتماد به نفس و حس کنترل فردی خویش را از دست می دهند و والدین در هر جایی می توانند نشانه های کم آموزشی را تشخیص دهند.  


دکتر سیلویا ریم پس از تشریح مفصل ویژگیهای متفاوت و مختلف کودکان باهوش ولی کم آموز به والدین توصیه می کنند:
اول سعی کنید نوع کم آموزی را در کودکتان تشخیص دهید، سپس به اطراف و الگوهای مدرسه و خانه توجه کنید. ممکن است کم آموزی او در یکی از این دو مکان و یا هر دوی آنها شکل گرفته باشد. معمولاً شناسایی نوع عدم موفقیت کودک و الگوی خانه یا مدرسه او بسیار راحت تر از تغییر دادن آن است. پس صبور و با پشتکار باشید! کودکان کم آموز چگونه اند؟ کودکان کم آموز چند دسته اند. آنها گرچه واقعاً منحصر به فرد هستند، اما معمولاً در گروه مشخصی قرار می گیرند. کمال گرا، منفعل، مریض، دست و پاچلفتی و هالو، دربه در و بی جا و مکان، شوخ طبع، اجتماعی، هنرمند، دانشمند، فریبکار، خلاق، سرکش، بیش فعال، قلدر و گردن کلفت، از ویژگی های دانش آموزان کم آموز است که دکتر ریم توضیحات کاملی راجع به هر یک از آنها ارائه کرده است. 


خطرات اولیه روانشناسان و مربیان تربیتی، درباره اصل ذاتی بودن و پرورش دادن هوش، میزان دخالت توارث و محیط در توان شناختی و ذهنِ، بحث های پایان ناپذیری دارند، در ادبیات علوم تربیتی و روانشناسی چیزی وجود ندارد که حاکی از ارثی بودن کم آموزی باشد. عادت به کم آموزی، ناخواسته بودن کودک، توجه بیش از حد، مشکلات زودهنگام نظیر بیماری کودک، ترتیب خاص قرار گیری برادران و خواهران در خانواده، اثر خویشاوندان و اطرافیان در تربیت فرزند، آسیب شناسی کودک تیزهوش، وابستگی یا سلطه جویی از خطرات اولیه بروز کم آموزی در کودکان تیزهوش است. برای مقابله با این خطرات والدین به عنوان الگوهایی موثر نقش اصلی را دارند. پدران و مادرانی که احساس خوبی نسبت به توانمندیهای خویش دارند الگوهای مثبتی برای کودکان خود هستند. اولین وظیفه شما این است که به اوقات و روش هایی که بچه ها از طریق آنها بیشتر شما را می بینند و از نزدیک شاهد رفتارهای شما هستند، بیشتر توجه کنید.  


با کودکانتان درباره نقاط مثبت مشترک بین خود و آنها صحبت کنید تا امکان همانندسازی درست را افزایش دهید، بیشتر از مسائلی سخن بگویید که الگوی مثبت را در آنها ایجاد کند. بعدها وقتی که همانند افرادی موفق، هویت شخصی خود را تثبیت کردید می توانید جزئیات مشکل آفرین زندگی خود را نیز بازگو کنید. با انجام این کار ممکن است این احساس به شما دست دهد که نقش بازی می کنید ولی کوچولوهایی که بر آنها اثر می گذارید، فقط شما را وقتی که در پایگاه اصلی خود(خانه) هستید از نزدیک تماشا می کنند: کمتر سخنرانی کنید و تنها بخشی از نقاط مثبت را با آنها در میان بگذارید. کودکان باید منظم باشند. آنها به ساختار و عاداتی روزمره نیاز دارند تا بتوانند محدودیت های خود را درک کرده و حدود بین آنها را کشف کنند.  


به نظر می رسد داشتن انعطاف، همراه با نظم بهتر از هر چیزی است. رابطه تربیت والدین و موفقیت کودکان داشتن الگو، مسئله ای بسیار حساس در تربیت موفقیت آمیز است، نه تنها والدین باید خودشان افرادی موفق باشند، بلکه باید در کودکانشان نیز با دیدی مثبت و واقع گرا در زمینه موفقیت، همراهی و مشارکت کنند. والدین باید از همسران خویش «تصویری موفق» بسازند، هردوی آنها باید به گرفتاری های مشترک زندگی توجه کنند، نباید مرتباً از عدم حضور همسرشان در خانه به دلیل گرفتاری های شغلیش شکایت کنند، حتی اگر نگران این مسئله هستند که کودکانشان از تربیتی که شریک زندگیشان نیز باید در آن مشارکت داشته باشد محروم شده اند.  


اگر مادران بیرون از خانه کار نمی کنند، پدران باید درباره اهمیت کار همسران خویش در خانه، حساس و مثبت باشند، مشکل عادی مردان این است که از ارزش مشارکت های همسر خویش در خانه می کاهند. خطری که حرف های این نوع پدرها در خانواده دارد عبارتند از: بی ارزش کردن و فاقد قدرت جلوه دادن مادر. در دید بچه ها، این مادر است که دائماً عهده دار مسئولیت های اولیه زندگی است، از آنجا که پدر، قدرت مادر را از بین برده، او نیز برای راهنمایی بچه ها در درس و منضبط کردن آنها باید بی قدرت بودن خودرا بپذیرد. اگرچه پدر هرگز مستقیماً به فرزندانش نگفته است که از مادرشان اطاعت نکنند و حتی ممکن است درباره اطاعت کردن از مادرشان هم تا حدی قاطع باشد ولی مسلماً عدم اطاعت و بی احترامی کودکان نسبت به مادر را بدون توجه به اهمیت رابطه با همسرش شکل داده و ایجاد کرده است.  


او نه تنها همسرش را بی ارزش کرده بلکه تمام کارهای او را بی اهمیت جلوه داده است. در واقع او مراقبت دلسوزانه توأم با محبت مادر از کودکان را بی ارزش کرده و از بین برده است. نگاه فرزندان به مادرشان، دست کم تا حدودی بر اساس تعاریف پدر و ارزشی است که او برای فضائل مادر قائل می شود. پسران، مادر سخت کوش خود را بی ارزش پنداشته و او را منکوب می کنند، اما خود به افرادی ناموفق تبدیل می شوند. نکته قابل توجه دیگر برای والدین این است که بدانند هر نوع کم دقتی بیش از اندازه کودکان ناشی از محیط های خانوادگی بوده که در آنها حداقل یکی از والدین دائماً امر و نهی می کرده و فرمان بله و نه یا بکن و نکن به کودک می داده است. شاید رفتار مشکل دار کودک پرانرژی، باعث می شود که والدین به او امر و نهی کنند، ولی در واقع همین امر و نهی هاست که تمرکز و توجه کودک را گرفته و در نتیجه او عادت می کند برای جلب توجه و محبت والدین خود، دائماً دست به کارهایی بزند که از نظر آنها مطلوب است.  


این نوع بچه ها تقریباً به طور اتفاقی متوجه می شوند که رفتارهای مشکل آفرینشان محبتی را که در پی آن بوده اند، برای آنها فراهم می کنند. آنها هیچ مانعی مشخص برای قابل پذیرش نبودن نمی یابند. برای آنها نتایج خوب یا بد یکی شده و این نتایج به آنها اجازه می دهد که به طور آنی و بدون تفکر و با هدف جلب هر نوع توجه والدینشان، تلاش کنند. بدرفتاری و فریبکاری در بچه هایی که محصول امر و نهی و «بله» و «نه»های والدینشان هستند تا حدی فزونی می گیرد که برای خود و دیگران مشکلاتی ایجاد می کنند. این بچه ها در انجام رفتارهای توأم با بی مسئولیتی، افرادی متخصص، کاردان و موفقند و توجهی به نتایج منفی رفتارهای خود نمی کنند، مسئولیت های مالی و شغلی بزرگسالان، در نگاه اول نمی بایستی به سندرم کم آموزی کودکان ربطی داشته باشد، ولی نقش مهمی را در دادن پیام های مربوط به پذیرش مسئولیت در مدرسه دارد.  


مدرسه، نظام و سازماندهی خاص دارد و اگر بچه ها به الگوی والدین خود بنگرند و طفره رفتن آنها را از کار و مسئولیتشان ببینند، سعی می کند نظام قانونمند مدرسه خود را در هم بشکنند. دکتر سیلویا ریم در بخش پایانی کتاب خود نحوه استفاده از مدل سه وجهی برای معکوس کردن سندرم کم آموزی بچه های تیزهوش را تشریح کرده است. این مدل برای کودکان سلطه طلب ناسازگار، کودکان سلطه طلب سازگار و کودکان وابسته سازگار و ناسازگار است.  


مدلی سه وجهی، شامل شش مرحله است که از پنج مرحله اول آن می توان برای تمام بچه های ناموفق استفاده کرد، در مرحله ششم کودکان ناموفق را به سه دسته تقسیم می کنند. شما برای موفق شدن در اجرای این مدل،باید صبر و پشتکار داشته باشید. متوسط زمان معکوس کردن روند عدم موفقیت کودکان ناموفق، شش ماه بود. طول این مدت، به میزان حاد بودن مشکل، سن کودک و مهم تر از همه ثبات و پشتکار والدین و معلمان بستگی دارد. در مورد بچه های بسیار کوچک، این کار فقط چند ماه طول می کشد، اما دانش آموزان دبیرستانی حداقل به یک سال تحصیلی کامل نیاز دارند. انجام این فرآیند و برنامه در بچه های بزرگتر اغلب به خاطر فشار همسالان، کاری بسیار مشکل است. 

 

منبع:خلاقان کوچک نوآوران ایران فردا

جان سخت‌ترین و شجاع ترین دانشمندان جهان

 

دانشمند

نشریه گاردین در گزارشی شگفت انگیز لیستی از دانشمندان جهان را که به دلایل مختلف آزمایشهای ترسناک یا دردآوری را بر روی خود اجرا کرده بودند، منتشر کرده و از آنها به عنوان شجاع ترین و جان سخت ترین دانشمندان جهان یاد کرده است.  

 به گزارش خبرگزاری مهر، در نوامبر سال 1908، «هنری هد» از پزشکان بیمارستان لندن مقاله علمی را با عنوان «تجربه ای انسانی در زمینه عصبها» در نشریه Brain منتشر کرد و در آن احساسی را که در زمان قطع شدن عصبهای پیرامونی در انسان به وجود می آید را تشریح کرد؛ نکته درد آور در این مقاله این است که وی برای جمع آوری اطلاعات دست خود را جراحی کرده بود.  

در دنیای علم، داستانهای مشابه زیادی وجود دارند و تنها افرادی که به خاطر کمبود داوطلب یا گزینه جایگزین خود را موضوع آزمایش هایشان قرار داده اند قهرمان این داستانها نیستند، زیرا موارد بسیاری وجود دارند که با وجود در اختیار داشتن گزینه های متعدد، افراد برای نمایش قدرت خود را در معرض آزمایشهای علمی وحشتناکی قرار داده اند.  

نشریه گاردین در حال جمع آوری لیستی کامل از مقاوم ترین و شجاع ترین و گاه جان سخت ترین دانشمندان زن و مرد را منتشر کرده است. در این لیست نمونه هایی از دانشمندان متهور، قدرتمند و الهام بخش دیده می شوند اما در برخی از مواقع، آزمایشهای انجام شده پا را از مرز منطق و عقل فراتر گذاشته اند.  

 هنری هد: پزشک بیمارستان لندن که بازوی خود را به منظور کشف تغییر احساس در زمان قطع شدن اعصاب پیرامونی و رها کردن آنها برای بهبود پیدا کردن، بازوی خود را تحت عمل جراحی قرار داد. 

گودرون فلوژر: خانم کوهنورد اطریشی که به منظور مطالعه بر روی گرگها همواره در تعقیب و ردیابی آنها بود. طی یکی از سفرها وی در حالی دیده شده بود که در نزدیکی گله ای از گرگها، برای نزدیک تر آوردن آنها بر روی زمین دراز کشیده بود و خود را طعمه قرار داده بود.  

الیزی ویدوسون: بیوشیمیدان کالج امپریال لندن به همراه همکارش «رابرت مک کین» به منظور بررسی آثار محدود کردن کالری بر روی سلامت بدن، رژیم غذایی شدیدی را برای مدتی طولانی بر روی خود اجرا کرد. وی از نتیجه مطالعات خود توصیه های حیاتی را برای کمک به افرادی که در کمپهای نازی برای مدتی طولانی در گرسنگی شدید قرار داشته و دچار سو تغذیه شده بودند، به دولت بریتانیا عرضه کرد.  

 مایک استرود: دانشمند بریتانیایی در بیمارستان عمومی ساوت هامپتون که در زمینه مقاومت انسان و محیطهای دشوار تخصص دارد. وی در چندین سفر اکتشافی قطبی حضور داشته که طی یکی از این سفرها عمل نمونه برداری از بافت ماهیچه پای خود را بدون استفاده از مواد بی حس کننده انجام داد.   

لئونید روگوزوف: پزشک روسی که در سال 1960 در ایستگاه تحقیقاتی شوروی مشغول به کار بود. وی در این دوره دریافت که مبتلا به پریتونیت شده و تصمیم گرفت آپاندیس خود را جراحی کند. خود-جراحی وی دو ساعت طول کشید و وی چهار شب پس از جراحی توانست فعالیتهای روزانه خود را از سر بگیرد.  

سیسلی ویلیامز: یکی از اولین پزشکان زن بریتانیایی که در زمینه بیماری های کودکان تخصص داشت و رژیم غذایی غنی از پروتئینی را در حین فعالیت در آفریقا خلق کرد که جان بسیاری از انسانها را نجات داد. طی جنگ جهانی دوم و پس از سقوط مالایا وی دستگیر شده و در دو زندان مختلف در ژاپن اسیر شد، وی در این دوره نیز به فعالیتهای خود ادامه داد و با به خطر انداختن جان خود به درمان بیماران پرداخت.   

جان استپ: جراح سابق نیروی هوایی آمریکا که به واسطه یک سری آزمایشهایی که به منظور شناسایی بالاترین سرعت و شتابی که انسان می تواند از آن جان سالم به در ببرد، به سریعترین مرد جهان مشهور شد. وی ماجراجویی های خود را با کمک وسیله نقلیه ای انجام می داد که به آن موتور جت وصل شده بود و نتیجه آزمایشهای وی استخوانهای شکسته، شبکیه چشم متلاشی شده و چندین آسیب بدنی جدی دیگر بود.   

تیموتی لیری: روانشناس آمریکایی که ریچارد نیکسون را خطرناکترین مرد آمریکا می دانست و به این شهرت داشت که به بهانه انجام مطالعات علمی به شدت از داروهای روانگردان استفاده می کند.   

دانشمند در آزمایشگاه

آیزاک نیوتن: از مشهورترین دانشمند جهان که با آزمایش بر روی بدن خود هیچ مخالفتی نداشت، در یکی از موارد وی سوزنی را در کاسه چشم خود فرو برده و آن را به پشت کره چشمش فشرد تا انحنای آن را تغییر دهد. وی نتیجه این آزمایش را مشاهده چندین دایره سفید، سیاه و رنگی گزارش کرده است.   

ادوارد هریسون: شیمی دانی که به ازای ابداع ماسک ضد گاز طی جنگ جهانی اول جان خود را از دست داد، ابداعی که جان هزاران نفر را در جنگ نجات داد. وی برای ابداع این ماسک خود را در اتاقکهای سر بسته در معرض گازهای سمی قرار می داد و در نهایت در سن 49 سالگی جان خود را از دست داد.   

لارنس پاتریک: متخصص بیومکانیک آمریکایی که در اجرای آزمایشهای ساختگی تصادفهای انسانی تخصص داشت. وی که از محققان دانشگاه وین استیت به شمار می رفت به بهانه یافتن روشهای ایمنی در پی اطلاعاتی درباره حوادثی بود که انسان می توانست در برابر آنها دوام بیاورد. در یکی از آزمایشها قطعه فلزی 10 کیلوگرمی به سینه وی کوبیده شد تا اثرات مخرب کیسه های هوای درون خودروها مورد بررسی قرار گیرد. وی همچنین برای بررسی تاثیر شتاب و سرعت بالا بر بدن انسان بارها بر نقلیه های جت دار سوار شد. در آزمایشی دیگر برای درک دقیق مکانیزم خرد شدگی، وزنه ای سنگین بر روی گونه وی کوبیده شد.   

آناتولی بوگروسکی: در 13 جولای 1978 این دانشمند روسی در قدرتمند ترین دستگاه شتابدهنده ذره ای شوروی سابق، دچار حادثه ای کوچک شد. به دلیل نقص در تجهیزات ایمنی یک پرتو پروتونی با سر وی برخورد کرد و وی نوری درخشانتر از هزاران خورشید را در برابر چشمانش مشاهده کرد. در حالی که پزشکان از وی قطع امید کرده بودند، وی به شکلی عجیب زنده ماند و جدا از حمله های گاه و بی گاهی که به او دست می دهد، گنجایش ذهنی وی دچار آسیب دیدگی نشد.   

بری مارشال: پزشک استرالیایی که یک ظرف کشت باکتری مملو از باکتری «هلیوباکتر پیلوری» را نوشید تا ثابت کند این باکتری باعث زخم معده شدید می شود، البته در نهایت موفق شد به خاطر تلاشهای فراوانش جایزه نوبل را دریافت کند.  

 

منبع: خبرگزاری مهر  به نقل از وبلاگ آدمای گنده

بحران غذایی، جان 9 میلیون کودک آفریقایی را تهدید می‌کند

  کودکان گرسنه آفریقایی در صف غذا

ایرن: صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد در گزارشی اعلام کرد که خشکسالی و کمبود غذا تاثیرات مخربی را بر کودکان آفریقایی به ویژه شاخ آفریقا برجای می‌گذارد

به گزارش (ایسنا)، دراین گزارش که در پایگاه‌های اطلاع‌رسانی سازمان ملل متحد هم آمده است، به این موضوع اشاره شده که یک ترکیب مرگبار از خشکسالی، درگیری‌های داخلی و افزایش قیمت مواد غذایی که باعث کمبود غذا می‌شود می‌تواند بر کودکان ساکن شاخ آفریقا اثرات مخرب و جبران ناپذیری برجای بگذارد.  


براساس این گزارش که کارشناسان صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد آن را منتشر کرده‌است، میلیون‌ها کودک و زن در معرض خطر مرگ و ابتلا به بیماری‌های ناشی از این ترکیب مرگبار قرار دارند. به همین دلیل، آگاهی در مورد این موارد می‌تواند مانعی بر سر راه مرگ آنان شود.  


به گزارش ایسنا، کودکان آسیب‌پذیرتر و کم‌توان‌تر در مقابل خشکسالی و کمبود غذا جان خود را از دست می‌دهند. بیش از9 میلیون تن که دو میلیون را کودکان زیر پنج سال تشکیل می‌دهند به شدت در معرض سوءتغذیه و ابتلا به انواع بیماری‌ها قرار دارند. متاسفانه طی شش دهه گذشته دولت‌های کشورهای واقع در شاخ آفریقا هیچ برنامه‌ای را برای مقابله با این روند در نظر نگرفته‌اند، در حالیکه یونیسف و سایر نهادهای بین‌المللی به شدت نسبت به این روند رو به رشد هشدار داده‌اند، به طوری که نرخ سوءتغذیه جهانی در شمال کنیا هم اکنون 25 درصد و در ناحیه «تورکانا» در این کشور 4/37 درصد است. علاوه بر این، بسیاری از خانواده‌ها برای فرار از این وضعیت از نواحی مرزی عبور کرده تا خود را به «اتیوپی» برسانند.  


به گزارش ایسنا، نمایندگان و فعالان صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد ـ یونیسف ـ به صورت مشخص از برنامه‌هایی برای کمک به تغذیه سالم کودکان استفاده می‌کند و از نهادهای غیردولتی و سازمان‌های جمعیتی نیز کمک می‌گیرد و امیدوار است تا دولت‌های این کشورها برای بهبود شرایط کودکان فعالیت خود را بیشتر کنند.   

منبع: ایرن خبرگزاری مستقل محیط زیست

معرفی کتاب: معماهای هوش IQ360

 

- معماهای هوش iq360 (افزایش بهره هوشی)
سطح یک (
Easy - Medium


مجموعه کتاب‌های
iq360 کتاب‌هایی مهیج و چالش برانگیز است، هدف اصلی این مجموعه، تحریک و پرورش قوه تفکر، تعمق و اندیشه منطقی شماست؛ به علاوه می توانید با این مجموعه و در کنار خانواده و دوستان خود، لحظاتی بسیار شاد و لذت بخش را نیز تجربه کنید!

این کتاب شامل انوع معماها و پازل‌های مختلف شامل معما‌های حروف، اعداد، محاسبات منطقی و .... است که برای بالابردن استعداد و تحریک فکری فراهم آمده است. برای انجام تمرینات این کتاب به دانش خاصی نیاز نیست، همه آن‌ها با مهارت‌های عمومی ریاضیات و محاسبات عددی، مهارت‌های کلامی و نوشتاری قابل حل هستند، و بعضی فقط نیازمند نگاه دقیق و موشکافانه اند.

بخاطر داشته باشید هیچکدام از تمرینات کتاب شامل حدس و گمان یا ریاضیات محض نمی‌شود، فقط منطق!
 
 

کتاب معماهای هوش IQ360

کتاب معماهای هوش Iq360

 معماهای هوش iq360 (افزایش بهره هوشی)
سطح دو (
Hard - Challenging)

برخی از آنچه در این مجموعه ها می یابید:
- آشنایی با مفاهیم اولیه هوش
- بررسی انواع نظریه های هوش
- بالغ بر 360 معما از انوع معماها و پازل‌های مختلف شامل معما‌های حروف، اعداد، محاسبات منطقی، معماهای جذاب چوب کبریت، قطعات گم شده، اشکال پنهان، انواع ماز، شمارش اشیاء (معماهای جذاب مکعبها)، سؤالات مرتبط با تفکر جانبی (سرعت در پاسخگویی) و ....

*** مناسب برای تمام سنین، از سطح ساده تا مشکل و چالش برانگیز
تالیف و اقتباس: رعنا کرمی - عمیم سیاح
انتشارات: روان سنجی

 تلفن تماس انتشارات روانسنجی: 

٦٦٩٢٧٣٢٣ - ٦٦٤٢٣٥٠٥ - ٦٦٩٢٢٢٦١ - ٦٦٥٦٤٨١٥ 

منبع: هوش افزا

کودکان و فرهنگ ترافیک

 

کودک و فرهنگ ترافیک

 ایمنی در حمل و نقل با آموزش کودکان
گروه خبر کتابک/شبنم عیوضی

 تصادف با وسایط نقلیه یکی از دلایل اصلی مرگ و میر کودکان است. یکی از خدماتی که سازمان حمل و نقل و ترافیک ارائه می کند، آموزش و فرهنگسازی در زمینه ترافیک و ایمنی رفت و آمد است. کتابک با محمود برآبادی کارشناس ترافیک این سازمان درباره فعالیت های آموزشی سازمان گفت و گو کرده که در زیر می خوانید. 

او که دانش آموخته ی برنامه ریزی شهری و منطقه ای دانشگاه شهید بهشتی است از سال ۱۳۵۴ برای کودکان و نوجوانان داستان هم می نویسد. او پنج سال است که در بخش آموزش سازمان حمل و نقل و ترافیک شهر تهران کار می کند و پلی بین رشته تحصیلی، کارش که در زمینه ترافیک است و علاقه اش که نوشتن برای کودکان است، برقرار کرده است و داستان های آموزشی و اطلاعاتی و فیلم نامه های آموزشی برای میان پرده های تلویزیونی در ارتباط با فرهنگ ترافیک می نویسد. 

فرهنگ ترافیک یعنی چه؟

فرهنگ ترافیک در واقع رفتارهایی است که ما در ترافیک که بخشی از فعالیت اجتماعی است، از خودمان نشان می دهیم. اصطلاحا ما به آن فرهنگ ترافیک می گوییم. وقتی از فرهنگ خوب رانندگی صحبت می کنیم، منظور این است که رفتارهای افرادی که در ترافیک حضور دارند، بر قوانینی که در این زمینه وجود دارد منطبق است. یعنی رانندگی درست، به سامان و بی خطر. از همه افرادی که در ترافیک حضور پیدا می کنند، چه راننده و چه عابر پیاده، سرنشین، موتور سواران و پلیس انتظار می رود که رفتاری منطبق با قانون رانندگی و راهنمایی داشته باشند تا کمترین خطر برای خودشان و کم ترین هزینه را برای جامعه تحمیل بکنند. 

فعالیت های بخش آموزش سازمان ترافیک و حمل و نقل چیست؟

 یکی از مواد اساسنامه سازمان حمل و نقل و ترافیک تهران ارتقای فرهنگ عبور و مرور شهروندان است که این ارتقا از طریق برنامه های آموزشی که در معاونت آموزش تدوین می شود صورت می گیرد. 

چرا کودکان و نوجوانان از گروه های هدف این بخش هستند؟ 

آمارهای نشان می دهد که حدود ۲۲ در صد از تصادفات منجر به مرگ، بین گروه سنی زیر ده سال است. اگر ما در نظر داشته باشیم که کودکان تا سن ۵ سالگی با والدین شان رفت و آمد می کنند، این آمار، گروه سنی  ۵ تا ۱۰ سال را در بر می گیرد. بالا  بودن در صد تلافات تصادف در گروه سنی ۵ تا ۱۰ سال نشان دهنده آن است که گروه سنی مورد نظر ما آسیب پذیرترین گروه در میان عابران پیاده است.

این نشان می دهد که کودکان ما در معرض خطر هستند. به ویژه در مناطقی که خیابان درست از کنار میان مناطق مسکونی رد می شود، یا جاده از حاشیه روستا یا شهرک های حاشیه شهرها رد می شود. زیرا هم سرعت وسایل نقلیه بالاست، (چون هنوز به فضای شهری وارد نشده اند که سرعت را کاهش بدهند) و هم کودکان در کوچه ها و خیابان ها رها شده هستند و در معرض خطر قرار دارند.

بنابراین کودکان جزو آسیب پذیرترین عابران پیاده هستند. کودکان در تشخیص سرعت و فاصله وسایل نقلیه دقت لازم را ندارند و دچار اشتباه می شوند. کودکان در تشخص صدا هم  دقت لازم را ندارند. 

عامل چهارمی که به آسیب پذیر بودن کودکان کمک می کند، بازیگوش بودن بچه هاست. بچه ها به سبب شرایط سنی شان بسیار بازیگوش هستند و انرژی زیادی برای تخلیه دارند و این سبب می شود که در معرض خطر قرار بگیرند. این چهار عامل شرایط را برای تصادف کودکان فراهم می کند. اما از طرف دیگر، کودکان ذهن بسیار پویایی دارند، زود یاد می گیرند و توانایی فراگیریشان بالاست. در کودکی اگر چیزی را خوب یاد بگیریم به ندرت فراموش می کنیم. از این گذشته، کودکان آماده یادگیری هستند. چون مسئولیت دیگری بر عهده ندارند، آمادگی زیادی برای آموزش دارند. حالا چه رسمی در مدرسه، چه غیر رسمی و در خانه یا مهد کودک یا همراه پدر و مادر در هنگام رفت و آمد. در برابر خطراتی که آن ها را تهدید می کند، این ها فرصت هایی است که به کودکان کمک می کند تا به آن ها به عنوان کسانی که در ترافیک آسیب پذیرند توجه ویژه ای داشته باشیم و آموزش مان را بر آن ها متمرکز کنیم.  بخشی از آموزش هایی که در سازمان حمل و نقل و ترافیک  تهران در معاونت آموزش انجام می شود مربوط به گروه سنی کودک و نوجوان است و این آموزش ها با بهره گیری از ابزاری های مختلفی که در اختیار ما است انجام می شود. این ابزارها را می توان در سه گروه دسته بندی کرد. ابزارهایی که مکتوب هستند مانند کتاب، بروشور، روزنامه ها و مجله ها، ابزارها یا رسانه هایی که شنیداری هستند، مانند رادیو و نوارهای صوتی و ابزارهایی که دیداری یا تصویری هستند و تلویزیون و سینما و سی دی های تصویری. از هر سه گروه این ابزارها بسته به شرایط برای آموزش استفاده می کنیم. 

سازمان در زمینه انتشار نشریه و کتاب برای کودکان چه فعالیت هایی داشته است؟ 

در زمینه انتشار نشریه در یک دوره ای، روزنامه دیواری تقریبا در ۲۰ شماره منتشر شد، که مطالب متنوع  شعر و داستان و علمی و سرگرمی و خواندنی داشت. این روزنامه دیواری در مدارس پخش می شد تا در برد و ویترین مدرسه قرار گیرد.  در یک دوره دیگر، با مجله های دیگر همکاری می کردیم. مثلا دوره ای با مجله "دوست" همکاری داشتیم که  بخش هایی از آن چه به شکل داستان، چه سرگرمی، به مطالب آموزشی اختصاص داشت. در دوره ای با نشریه "دوچرخه" مطالبی را به طور مرتب چاپ می کردیم. در حال حاضر با نشریه "بادبادک" همکاری داریم و تاکنون شماره های مشترکی را منتشر کرده ایم. اما ما یک نشریه ویژه ی دانش آموزی نداریم . اما در بخش بزرگسالان  مجله ای داریم به نام مهندسی ترافیک که مجله ترویجی-علمی است که از وزارت علوم درجه ترویجی - علمی را گرفته است و مقاله های تخصصی در حوزه حمل و نقل و ترافیک در این فصل نامه چاپ می شود.  

مخاطبان این مجله چه کسانی هستند؟

مخاطب آن خاص است. کارشناسان استادان دانشگاه یا کسانی هستند که درحوزه ی حمل و نقل و ترافیک فعالیت دارند مانند کارگزاران حمل ونقل و ترافیک. ممکن است این افراد، تحصیلات شان در این زمینه نباشد، اما  کارشان در حوزه ترافیک باشد و در  معاونت های ترافیک شهرداری در معاونت ترافیک شهرهای دیگر فعال باشند. این افراد نیاز به مطالب و منابع آموزشی دارند که ما از طریق فصل نامه ی مهندسی ترافیک این مطالب را در اختیارشان قرار می دهیم.  یک مجله ماهانه دیگر نیز منتشر می شود به نام "حرکت" که مخاطب عام دارد و از طریق کیوسک روزنامه فروشی ها توزیع می شود. مطالب روز و سرگرم کننده درباره رفت و آمد و ترافیک دارد. از دیگر انتشارات بخش آموزش سازمان حمل و نقل و ترافیک، انتشار کتاب در حوزه کودک و نوجوان است که شامل داستان، شعر و مطالب علمی- آموزشی و کتاب های تخصصی برای مهندسان ترافیک یا کسانی است که علاقه مند هستند در این حوزه کار کنند. 

کتاب هایی که برای کودکان و نوجوانان منتشر می شود چگونه توزیع می شود چگونه والدین می توانند این کتاب ها را برای فرزندان شان تهیه کنند؟

ما در نمایشگاه هایی که حضور پیدا می کنیم غرفه فروش کتاب داریم. غیر از این، بیشتر توزیع کتاب ها از سوی نهادها یا سازمان هایی است که در زمینه کودک و نوجوان فعال هستند و با ما ارتباط دارند. مانند مدارس یا مناطق آموزش و پرورش که گاهی این کتاب ها را به طور عمده با تخفیف بالا خریداری و بین دانش آموزان پخش می کنند. معاونت های ترافیک مناطق شهرداری تهران که ۲۲ منطقه است و در همه تهران فعال هستند به مناسبت های گوناگون مانند آغاز سال تحصیلی، کتاب ها و نشریه ها و وسایل کمک آموزشی سازمان را در مناطق  توزیع می کنند.  

آیا این کتاب ها در شهرستان ها هم توزیع می شود؟

طبق اساسنامه سازمان حمل و نقل و ترافیک تهران محدوده فعالیت سازمان شهر تهران است. استدلالی که وجود دارد این است که هزینه های برنامه های آموزشی ما از مالیات و عوارضی که مردم تهران پرداخت می کنند تامین می شود. بنابراین باید در تهران هزینه شود. ما یک برنامه ویژه برای یک استان دیگر نمی توانیم بسازیم. اما بنا به درخواست معاونت های ترافیک شهرداری استان ها کتاب های منتشر شده برای آن ها، فرستاده می شود یا از سوی سازمان دوره های آموزشی برای شان برگزار می شود.  

آیا باز خوردی از واکنش کودکان نسبت به کتاب ها و نشریه ها دریافت کرده اید؟ 

اگر منظورتان از بازخورد یک ارزیابی علمی که بر مطالعات قبل و بعد منطبق باشد خیر. چنین کاری بسیار دشوار است. در ارزیابی علمی درباره مسائل اجتماعی کنترل همه فاکتورهای تاثیرگذار بسیار دشوار است. بنابراین ارزیابی هایی که در این زمینه صورت می گیرد چندان علمی نیست.

ولی اگر منظورتان نظرسنجی و نظرخواهی از اولیا و مربیان مدرسه یا والدین یا دانش آموزان باشد چنین نظر سنجی داشتیم و طبیعی است که نظرها مثبت بوده است. علت این است که آن قدر نیاز آموزشی در کشور ما وجود  دارد که ما هر چقدر در این زمینه تولید کنیم تنها به بخشی از نیازهای آموزشی پاسخ داده ایم و کمبودها هم چنان وجود دارد.  

سازمان برای آموزش فرهنگ درست ترافیک چه فعالیت ها و خدمات دیگری را ارائه می دهد؟

ما از روش آموزش حضوری هم در سازمان استفاده می کنیم. از دیگر فعالیت های ما اعزام گروه های نمایشی به مدارس است که جنگی به نام "جنگ ترافیک" را اجرا می کنند که عبارت است از یک سری سوال و جواب و یک سری شوخی و یک نمایش آموزشی در زمینه ترافیک. این گروه ها از هفته دوم مهر تا پایان سال به مدارس اعزام می شوند. این آموزش ها  آموزش حضوری هستند، یعنی آموزش دهنده و آموزش گیرنده در یک زمان و در یک مکان رو در رو هستند. 

در این روش، به نیروی انسانی بسیار زیادی نیاز است و آموزش کند پیش می رود، زیرا هر بار گروه اندکی را پوشش می دهد، اما بین آموزش دهنده و یادگیرنده تعامل وجود دارد. در آموزش های حضوری مانند ساخت تیزرهای تلویزیونی هزینه ی اولیه بسیار بالاست.  

 آیا تاکنون برای آموزگاران به ویژه مربیان مهد کودک ها، دوره های آموزشی برگزار شده است؟

ما یک سال با همکاری آموزش و پرورش جشنواره های الگوهای برتر تدریس در مقطع پیش دبستانی را با همکاری سه جانبه بین سازمان ترافیک وآموزش و پرورش استان تهران و یک بخش خصوصی که اجرای این برنامه را برعهده داشت برگزار کردیم.  هزینه های آموزش را سازمان ترافیک و هزینه های پذیرایی و برنامه ریزی را آموزش و پرورش تقبل کرد. این آموزش ها در ۸ فعالیت شعر، قصه، بازی، نمایش خلاق، مهارت های زندگی، و کاردستی با محتوای آموزش مسائل ترافیک بود. ۸ مدرس که در این رشته ها تخصص داشتند، آموزش به مربیان پیش دبستانی را بر عهده داشتند. برای مثال آقای محمد یوسفی آموزش قصه و آقای شعبانی آموزش شعر را بر عهده داشتند. 

در این دوره ۲۲۰۰ مربی پیش دبستانی آموزش داده شدند. با نظر سنجی که صورت گرفت کار موفقی بود، اگر چه هزینه ی بالایی برای آن صرف شد. این برنامه دو سال اجرا شد و همه ۱۹ منطقه آموزش و پرورش را پوشش داد.  

منبع: کتابک

مدیریت زمان برای مادران شاغل

مادران شاغل

1. اهداف خود را تعیین کنید 

این کار برای زنان شاغل بسیار مهم است. از خودتان بپرسید آیا فقط کار می کنید که درآمدتان کمک هزینه زندگی تان باشد یا هدف تان رسیدن به پست و موقعیت شغلی خاصی است؟ می خواهید چه مقدار از وقت تان را صرف کار و حرفه تان و چه مقدار صرف امور منزل و خانواده بکنید؟ مایلید چه قدر خودتان را درگیر فعالیت ها و مسائل فرزندان تان بکنید؟ اگر بخواهید آخر هفته تان را صرف بردن فرزندتان برای شرکت در مسابقه ورزشی بکنید باید اطمینان حاصل کنید که حرفه شما نیاز به کار در روزهای آخر هفته یا تعطیل ندارد. همه اهداف تان را به عنوان یک زن شاغل و به عنوان یک مادر روی برگه ای بنویسید. می توانید یک ستون جداگانه به هر یک اختصاص دهید. 


2. اهداف تان را به وظایف کوچک تر تقسیم کنید
اهداف تان را به کارهای کوچک تر تقسیم کنید و برای دستیابی به هر یک ضرب الاجل تعیین کنید. اهداف کلی تر را به اهداف جزئی تر، ملموس تر و کوچک تر تقسیم کنید. سپس باید به سراغ هر یک از کارها بروید و زمانی برای به انجام رساندن آن ها تعیین کنید. اگر تنها یک هدف بزرگ داشته باشید و یک مهلت یک ساله برای رسیدن به آن به خودتان بدهید، بدانید که تا یازده ماه آینده حتی به آن فکر نخواهید کرد! به همین دلیل تقسیم اهداف به کارهای کوچک تر با زمان مشخص اهمیت ویژه ای دارد. 


3. اولویت های خود را تعیین کنید 

لیست اهداف تان را اولویت بندی کنید. این به خود شما بستگی دارد که چه کاری از نظرتان مهم تر باشد یا بخواهید به چیزی زودتر از بقیه چیزها دست پیدا کنید. مجبور نیستید در لیست اولویت بندی تان تک تک موارد را به ترتیب بچینید. می توانید مقیاسی بین یک تا سه برای خودتان داشته باشید و مهم ترین کارها را در اولویت یک قرار بدهید و اهداف بعدی را در اولویت دو یا سه. 


4. زمانی برای برنامه ریزی در نظر بگیرید 

در هر هفته یا ماه زمانی را به برنامه ریزی اختصاص دهید. برنامه فعالیت هایی که به نوعی با هم ناسازگار هستند اصلاح کنید یا اگر برنامه قبلی در مورد شما جواب نمی دهد در برنامه تجدید نظر کنید. اگر فرزندان تان به اندازه کافی بزرگ هستند و در کارهای شان قدرت انتخاب دارند در مورد برنامه ریزی فعالیت هایی که هر دو به نوعی در آن ها شرکت دارید اجازه دهید بچه ها نیز اظهارنظر کنند. 


5. به دیگران محول کنید.
اگر می بینید سر کار با انبوهی از کارهایی مواجه هستید که سر موقع باید انجام شوند فراموش نکنید که فرزندتان به موقع باید به کلاس تقویتی یا ورزشی اش برسد. با همسر، مادر یا دوست تان تماس بگیرید و از آن ها بخواهید اگر می توانند این کار را انجام دهند. 


6. برنامه انعطاف پذیر داشته باشید.
در برنامه تان فضای قابل توجهی را به مسائل غیرمترقبه اختصاص دهید. در این صورت مثلا اگر کودک تان مریض شود می توانید یک روز مرخصی بگیرید. برنامه شما باید به شما کمک کند نه این که به صورتی خشک و غیرقابل انعطاف شما را به دنبال خود بکشد. 


7. یک سیستم برنامه ریزی برای خودتان داشته باشید 

در سررسید یا تقویم رومیزی خود برنامه تان را بنویسید و پیگیری کنید. بهتر است برنامه تان در دسترس سایر اعضای خانواده نیز باشد. حتی می توانید از بچه ها بخواهید یک تقویم مغناطیسی درست کنند که قابل نصب روی در یخچال باشد، به این ترتیب آن ها هم میتوانند کارهای خودشان را به برنامه اضافه کنند. 


8. به خودتان پاداش بدهید. 

زمانی که به اهداف تان رسیدید، به خودتان پاداش بدهید! مثلا یک روز مرخصی از اجرای برنامه به خودتان بدهید و کمی خوش بگذرانید. این کار باعث می شود همچنان که در حال اجرای برنامه خود و انجام امور مربوطه هستید حس خوبی نسبت به آنچه در پیش رو دارید داشته باشید.  

 

 منبع:پایگاه اطلاع رسانی کودک و خانواده آرین